eitaa logo
خاکریز خاطرات شهیدان
6.7هزار دنبال‌کننده
840 عکس
319 ویدیو
13 فایل
✅️ان‌شاءالله هر روز خاطراتی از شهدا [بصورت عکس‌نوشته‌های گرافیکی و...] تقدیمتون میشه 💢هرگونه استفاده #غیرتجاری از عکس‌نوشته‌ها به نیت ترویج فرهنگ شهدا،موجب خشنودی و رضایت ماست ♻️با تبلیغ کانال؛در ثواب نشر فرهنگ شهدا شریک شوید ا🆔️پشتیبان: @gomnam65i
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با کلیک روی هر لینک، به مطلب مربوطه منتقل خواهید شد 🌸 شهدایی که امروز سالروز شهادت آنها می‌باشد: ▪️[شهیدحاج‌حسین‌اسکندرلو] ▪️[شهیدعبدالحمیدحسینی] 🌼 محتوهایی که پیرامون شهید حاج‌حسین اسکندرلو در کانال وجود دارد: ▪️[خاطرات جالب شهید از زبان مداح معروف] 🌼 محتوهایی که پیرامون شهید عبدالحمید حسینی در کانال وجود دارد: ▪️[شهادت مثلِ حضرت علی‌اصغر] ▪️[محل دفنش رو می‌دانست] ▪️[تشییع‌اش مثل حضرت زهرا شد] ___________________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸یادداشت تکان‌دهنده‌ی شهید آوینی؛ بعد از شهادت مهدی فلاحت‌پور برای مرگ آمـاده‌اى؟! همین الان اگر ملک المـوت سر رسد و تو را به عالم باقى فرا خواند، هر چند با شـهادت، آمـاده‌اى؟! ديدم که نه! شهوت زيستن مرا به خاک بسـته اسـت، چنگ در خـاک زده و ريشه دوانده است مى‌دانستم كه شـهدا را پیش از آنكه مرگشان در رسد، دعوت مى‌كنند و آنان لبیک مى‌گويند. و تا چنين نشود، اجل سر نمى‌رسد. اين را به تجربه و حضور دريافته بودم... مهدى فلاحتﭘور عظمت يافت و من حقيرتر از آنچه درباره‌ى خويش گمان مى‌بردم، در حيـرت فرو ماندم. از خـودم نااميد شده بودم... همين است که هست شکر كن كه يكبار ديگر چهـره‌ى حقيقـى خـودت را در آينه‌ى شـهادت مهدى فلاحتﭘور باز يافتى... شاكر باش... 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر با کیفیت اصلی ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 جدال عشق و تکلیفِ صیداحمد؛ هنگام دل‌بُریدن از دخترش... 🌼 |معاون گردانِ انبیاء از تیپ ۵۷ ابوالفضل (ع) بود. دخترش خدیجه که متولد شد؛ اومد برا دیدنش. صورتش رو به نوزادِ تازه بدنیا اومده‌اش نزدیک کرد و با تمام وجود فرزندش رو بویید... مادرش اومد جلو؛ پیشونی‌اش رو بوسید و گفت: بخاطر بچه‌هات هم که شده، بیشتر مواظب خودت باش! صیداحمد لبخندی زد و گفت: جان من فدای این خاک... بعد هم شروع کرد از پاسداری گفت که تازه عقد کرده و اومده بود جبهه. یا از بسیجی ۱۴ ساله‌ای گفت؛ که ترس به جانِ عراقی‌ها انداخته بود... مادرش هم سکوت کرد... 🌼 |رفته بود منطقه‌ی زبیدات عراق. توی مسیر داشت به بچه‌هاش فکر می‌کرد. هم به مجید؛ هم به خدیجه؛ و هم به بوسه‌های آخری که بر صورتشون زده بود. تازه به منطقه رسیده بودند که باران خمپاره امان از همه برید. صیداحمد حتی فرصت نکرد از ماشین پیاده بشه. مدام فریاد می‌زد: بخوابید روی زمین! بخوابید!! تا اینکه ترکشی اومد و خورد به شقیقه‌ی صیداحمد؛ همون‌جایی که پر شده بود از بوی تنِ دخترِ تازه متولد شده‌اش. خورد جای بوسه‌های مادرش‌... جالبه که ترکش درست همان‌جایی خورده بود که صیداحمد به همرزمانش می‌گفت: می‌دونم گلوله به اینجای سرم می‌خوره...منبع ▫️۱۴ اردیبهشت؛ سالروز شهادت صیداحمد سپهوند گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بچه پولدارِ یک خانواده شاه‌دوست که تا هجده سالگی نماز خواندن بلد نبود؛ اما متحول شد و به شهادت رسید شنیدنِ داستان نابِ زندگی این شهید رو از دست ندهید ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا