eitaa logo
خاکریز خاطرات شهیدان
6.4هزار دنبال‌کننده
726 عکس
234 ویدیو
12 فایل
سلام ✅️ان‌شاءالله هر روز خاطراتی از شهدا [بصورت عکس‌نوشته‌های گرافیکی] تقدیمتون میشه 💢هرگونه استفاده #غیرتجاری از عکس‌نوشته‌ها به نیت ترویج فرهنگ شهدا،موجب خشنودی و رضایت ماست ♻️با تبلیغ کانال؛در ثواب نشر فرهنگ شهدا شریک شوید ا🆔️پشتیبان: @gomnam65i
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸چند بُرش از زندگی پاسدار شهید سید محمد حسن سعادت 🌼 |خیلی اهل مناجات بود. زمان شاه که کسی جرات نمی‌کرد دعای کمیل بخونه، همسایه‌ها رو جمع می‌کرد و با صدای خوش دعای کمیل می‌خوند. صاحب‌خونه‌اش می‌گفت: باید آقای سعادت رو جواب کنم؛ می‌ترسم حکومت پهلوی منو بگیره و اذیتم کنه. 🌼 |همه‌جا بیاد خدا و اهل‌بیت بود؛ حتی توی تفریح‌ها... گاهی به شوخی بهش می‌گفتیم: اومدیم تفریح کنیم، اینجا دیگه جای خدا و اهل‌بیت و قرآن، صحبت دیگه ای بکن . ایشونم می‌گفت: تنها سرمایه‌ای که برا آخرت داریم قرآن و اسلامه؛ ما چیز دیگه‌ای نداریم. 🌼 |همیشه می‌گفت: وقتی چیزی می‌خرید؛ اگه کسی دید، یا بهش تعارف کنید یا بگیرید زیر چادرتون تا نبینه؛ شاید نتونه بخره.‌‌‌.. 🌼 |با اینکه موتور شخصی داشت، برا رفتن به مدرسه واسه تدریس، از وسایل نقلیه عمومی استفاده می‌کرد. می‌گفت: یه عده موتور ندارند و نمی‌تونن بخرن، من موتورمو سوار نمیشم که دلشون نشکنه. 🌼 |یادمه وقتی مسئول کمیته انقلاب اسلامی و شورای مردمی سعدآباد شد؛ برخی از اقوام تقاضایی ازش داشتند که خلاف قانون یا شرع بود. سید بهشون می‌گفت: من اگه پدر یا مادر خودم هم خلاف کنند، میگم باید باهاشون برخورد بشه؛ باید خداپسند و قرآنی، و علی‌گونه رفتار کنم... 🌼 |یه شب اومد به خوابم. یه پرچم سبز روی دوشش بود و یه چفیه سبز بسته بود به پیشونی‌اش. جمعیتِ زیادی هم دنبالش بودند. ازش پرسیدم: اینا چه کسی هستند؟ گفت: لشکر حضرت مهدی(ع) هستند... 📚منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان بوشهر @khakriz1_ir