4.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💭 خیلی وقتا منتظریم نترسیم تا شروع کنیم...
اما خبر خوب اینه که:
🌱 اعتماد به نفس از دلِ همین شروعهای لرزون رشد میکنه!
🎬 توی این ویدیو، ببین چطور آدمای معمولی، با همون ترس و تردیدهای ما، بلند میشن و حرکت میکنن…
هدایت شده از Khatami
«چرا بعضیا تو جمع هستن، ولی کسی حواسش بهشون نیست؟»
شده وسط یه جمع باشی، ولی حس کنی انگار نامرئیای؟
حرف بزنی، ولی انگار صدا نداری؟
کاری رو درست انجام بدی، اما باز هم نادیده گرفته بشی؟
این حس، دردناکه. مخصوصاً وقتی لبخند میزنی، اما ته دلت میدونی که شکستهای.
شده بخوای یه بار توی جلسه یا جمع دوستانه، محکم از خودت دفاع کنی…
ولی همون لحظه، قلبت تند بزنه و زبونت بند بیاد؟
این تجربه برای خیلیها آشناست؛
برای مردهایی که سالها خودشون رو پشت سکوت قایم کردن.
برای نوجوانهایی که هنوز باور نکردن "ارزش شنیده شدن" رو دارن.
برای ماهایی که گاهی بهجای زندگی کردن، فقط داریم دوام میاریم.
اما اینجاست که باید یه چیزو یادمون بیاد:
اعتماد به نفس یه استعداد ذاتی نیست. یه مهارته.
و مثل هر مهارت دیگهای، میتونی یادش بگیری. آروم، با قدمهای کوچیک ولی موندگار.
این دوره، فقط یه آموزش نیست.
یه فرصت برای برگشتنه. برای باز کردن قفلهایی که سالهاست بسته موندن.
👣 قراره با هم از اول شروع کنیم.
نه با شعار، نه با نصیحت.
با خودت، با واقعیتهات، با ریشههات.
🔓 راهش روبروته در دوره اعتماد به نفس پایدار لینک ثبت نام:
https://zarinp.al/poshtybanman.ir
📲 جهت هرگونه سوال در خصوص دوره و همچنین برای قطعی شدن ثبت نام، فیش واریزی به آیدی ذیل ارسال بفرمایید.
@poshtyban_R_ac
⚡️ فرصت رو از دست نده و قهرمان داستان زندگیات باش!
❌❌فقط دو روز دیگر تا شروع کلاس اعتماد به نفس پایدار❌❌
همراهان کلبه مستحضر باشید این کلاس به هیچ عنوان دوباره برگزار نخواهد شد♨️♨️
✍️✍️ «صدای من شنیده نمیشد... چون خودم هم فکر نمیکردم مهمه»
توی خانوادهمون، همیشه یکی زودتر حرف میزد.
برادر بزرگترم.
صداش کلفتتر بود، اعتماد به نفسش بیشتر.
مامان و بابا بیشتر به حرفاش گوش میدادن.
من؟ ساکت بودم. حرفامو تو دلم نگه میداشتم.
کمکم این سکوت، کش اومد تو همهچی.
تو کلاس، بلد بودم، اما دستمو بالا نمیبردم.
تو دانشگاه، موقع ارائهها با استرس میرفتم پشت تریبون، همهش دنبال این بودم زود تموم شه.
تو محل کار، ایده داشتم ولی وقتی میدیدم بقیه با اعتمادبهنفس حرف میزنن، پشیمون میشدم.
توی رابطههام، بارها به چیزی "آره" گفتم که دلم نمیخواست… فقط چون نمیتونستم "نه" بگم.
یهجاهایی حتی فکر میکردم شاید واقعاً من چیزی برای گفتن ندارم.
اینطوری شد که هی موقعیتهامو از دست دادم.
تو ارتقاهای کاری، هیچوقت جزو گزینههای اصلی نبودم.
تو روابط، همیشه آدم ساکتی بودم که بقیه نمیفهمیدن تو دلش چی میگذره.
هیچکس به تصمیمهام اعتماد نمیکرد… حتی خودم.
و بدتر از همه اینکه، یه جاهایی دیگه خودمم باورم شده بود «من همینه دیگه… باید بپذیرم.»
اما یه روز خسته شدم.
از اینکه کسی نظرمو نپرسه.
از اینکه حتی وقتی حق با منه، کسی صدامو نشنوه.
اون روز تو یه جلسه، بالاخره حرف زدم.
نه بلند، نه شجاعانه… ولی واقعی.
صدام لرزید، ولی وایسادم پای حرفم.
و یه چیزی اون لحظه تو وجودم عوض شد.
انگار اولین بار بود خودم به حرفم گوش دادم.
از همون روز شروع کردم.
نه برای اینکه قویتر از بقیه شم.
برای اینکه دیگه خودمو حذف نکنم.
اگه تو هم این حسو تجربه کردی،
اگه بارها حرف داشتی ولی خوردیش...
بدون که میشه برگردی.
میشه دوباره ساخت.
میشه تمرین کرد، و آرومآروم برگشت سر خط.
اعتماد به نفس یه انتخابه،
نه یه ژن خاص.
رژیم حرومزاده صهیونیستی
#سیدکاظم_روحبخش
https://eitaa.com/joinchat/2334982163C65bbc6af0d
🌻 اینفوگرافی دستورالعمل شماره یک برخورد با کودکان در هنگام انتشار اخبار جنگ
#متسا
#مرجع_ترویج_سواد_امنیتی
@matsa_ir