eitaa logo
نهج البلاغه کتاب روشنگری
67 دنبال‌کننده
562 عکس
38 ویدیو
3 فایل
🌹 پویش « با علی تا مهدی» ، طرح بزرگ «هر محب علی، یک کانال و ۱۱۰ عضو» کانال «ادمین یار نهضت» مرجعی برای مطالب آماده، جذاب و دسته بندی شده برای کمک به شما عزیزان در اداره کانال هایی است که در همراهی با طرح بزرگ«هر محب علی یک کانال»ایجاد میکنید.! 🔰 شما
مشاهده در ایتا
دانلود
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۸۳) 📚 انتشارات عهدمانا کشیش در دستی قاشق و در دستی دیگر چنگال ، به نقطه ای از میز غذاخوری خیره مانده بود . سرگئی گفت : « پدر ؟ کجایید ؟ » کشیش مژه ای زد و گنگ و گیج به سرگئی نگاه کرد . سرگئی گفت : « چه شده پدر ؟ انگار توی این عالم نیستید . » کشیش گفت : « چیزی نیست ، اشتها ندارم. » ایرینا با چنگال به بشقاب کشیش اشاره کرد و گفت : « وا ! تو که چیزی نخورده ای ؟! » کشیش رو به یولا گفت : « ممنون دخترم ، غذای خوشمزه ای بود. » بعد از جا بلند شد و زیر نگاه های متعجّب سرگئی و ایرینا و یولا و حتی آنوشا ، به طرف اتاقش رفت. پشت میز کارش نشست ، کتاب خورشیدوش را به دست گرفت و عینکش را به چشم زد. فکر کرد با وجود کتابهایی که خریده ، خواندن کتاب رمان حال و حوصلهٔ ویژه ای می طلبد ؛ مخصوصاً برای او که حال و حوصلهٔ خواندن رمان را نداشت. با وجود این نگاهی به فهرست فصلهای آن انداخت ؛ عناوین برایش آشنا بودند ، به نظر می رسید نویسنده رمانش را بر اساس وقایع زندگی علی نوشته است. عنوان فصل آخر رمان ، غروب خورشید بود . تصمیم گرفت مطالعهٔ کتاب را از فصل پایانی شروع کند . تقه ای به در خورد و سرگئی وارد شد . وسط اتاق ایستاد و گفت : « چه شده پدر ؟ چرا این قدر به هم ریخته و افسرده اید ؟ چیزی هست که من باید بدانم یا کمکتان کنم ؟ » کشیش از بالای عینک به او نگاه کرد و گفت : « کمی خسته ام ، کمی هم نگران » ، سرگئی به میز کار پدر نزدیک شد ، کنار آن ایستاد و پرسید : « نگران چه هستید ؟ » کشیش گفت : « نگران آینده ام ؛ نمی دانم باید چه کار کنم و چه وقت به مسکو برگردم و تا وقتی راه حلی برای این مسأله پیدا نکنم ، باید مثل یک فراری ، دور از شهر و دیارم باشم. » سرگئی لبخندی زد و گفت : « خدا را شکر که مشکل شما این است پدر . اگر این مشکل سبب می شود که پیش ما بمانید ، باید گفت خدا پدر آن دو جانی را بیامرزد که طمع ورزیشان سبب چنین خیری شده است ! بهتر است با هم یک سفر به مسکو برویم و هر چه دارید بفروشیم و برگردیم و قید مسکو را برای همیشه بزنید. » ↩️ ادامه دارد...
🌱 🤔 ببخشم یا انتقام بگیرم؟! ⁉️ به نظر شما اگر کسی ما را اذیّت و عصبانی کرد، چه کنیم؟ 🔻امام مهربان ما در نهج البلاغه فرمودند : ۱. اگر توان تلافی کردن و انتقام گرفتن نداریم صبر و تحمل کنیم. ۲. اگر می توانستیم انقام بگیریم و تلافی کنیم آن فرد را ببخشیم و تلافی نکنیم. 📒 ، برگرفته ازحکمت ۱۶۷ 💌
حجت‌الاسلام مهدوی ارفعشرح حکمت ۶۴ بخش ۱ اهل دنیا؛ اهل غفلت.mp3
زمان: حجم: 3.03M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 1⃣ ⭕️ اهل دنیا ؛ اهل غفلت 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 1 ) 🔹 اهل دنیا ؛ اهل غفلت 💠 در حکمت ۶۴ نهج‌ البلاغه امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند: « أَهْلُ الدُّنْيَا كَرَكْبٍ يُسَارُ بِهِمْ وَ هُمْ نِيَامٌ » " اهل دنیا مانند سوارانی هستند که در حالیکه خوابند، آنها را شبانه می برند. " 🔻 درباره " اهل الدّنیا " ، دو نکته اساسی قابل بیان است؛ 1⃣ نکته اول این است که جز یک مورد، در تمام مواردی که در نهج‌ البلاغه، ترکیب اهل الدّنیا استفاده شده است، مذمّت است؛ یعنی کسانی که دلبستگی به دنیا دارند و گرفتار دنیا هستند؛ فقط در یک مورد این بار منفی وجود ندارد، که آن هم در خطبه ۱۶۰ نهج‌البلاغه است که در این خطبه امیرالمومنین (علیه‌السلام)، پیامبر را یکی از اهل دنیا معرفی می کنند و می‌فرمایند: « أَهْضَمُ أَهْلِ الدُّنْيَا كَشْحاً وَ أَخْمَصُهُمْ مِنَ الدُّنْيَا بَطْناً» ؛ " پیغمبر از همه اهل دنیا، از فرط گرسنگی پهلویش بیشتر از همه فرو رفته بود و شکمش از همه گرسنه تر بود. " در اینجا معنا، معنای خنثایی است؛ یعنی کسی که مدتی در دنیا زندگی کرده است، نه اینکه دلبستگی به دنیا داشته است. 🔻 لذا در خطبه ۲۳۰ درباره زاهدان می‌فرمایند: " آن ها با اینکه به ظاهر اهل این دنیا هستند،( یعنی در این دنیا زندگی می کنند)، اما در باطن « لَيْسُوا مِنْ أَهْلِهَا » از اهل و دلبستگان دنیا نیستند؛ « فَكَانُوا فِيهَا كَمَنْ لَيْسَ مِنْهَا » پس زهّاد، در دنیا به گونه ای زندگی می کنند، گویا اصلاً در دنیا نیستند. » 2⃣ بحث بعدی درباره اهل الدنیا به بهانه حکمت ۶۴، ویژگیهای اهل دنیا در نهج‌ البلاغه است. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
سهم روز ۸۵ نامه ۳۰ تا نامه ۲۹ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(61).mp3
زمان: حجم: 3.4M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز هشتاد و پنجم : نامه ۳۰ تا نامه ۲۹ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹 سهم : نامه ۳۰ تا نامه ۲۹ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به معاويه 🔹پند و هشدار به معاويه 🔻نسبت به آنچه در اختيار داری از خدا بترس و در حقوق الهی كه بر تو واجب است انديشه كن و به شناخت چيزی همت كن كه در ناآگاهی آن معذور نخواهی بود، همانا اطاعت خدا نشانه های آشكار و راه های روشن و راهی ميانه و هميشه گشوده و پايانی دلپسند دارد كه زيركان به آن راه يابند و فاسدان از آن به انحراف روند، كسی كه از دين سر باز زند از حق رويگردان شده و در وادی حيرت سرگردان خواهد شد، كه خدا نعمت خود را از او گرفته و بلاهايش را بر او نازل می كند، معاويه اينك به خود آی و به خود بپرداز! زيرا خداوند راه و سرانجام امور تو را روشن كرده است. اما تو همچنان به سوی زيانكاری و جايگاه كفر ورزی حركت می كنی، خواسته های دل تو را به بديها كشانده و در پرتگاه گمراهی قرار داده است و تو را در هلاكت انداخته و راه های نجات را بر روی تو بسته است. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به مردم بصره در سال ٣٨ هجری آنگاه که معاویه قصد توطئه در بصره را داشت 🔹هشدار به مردم بصره 🔻شما از پيمان شكستن و دشمنی آشكارا با من آگاهيد، با اين همه جرم شما را عفو كردم و شمشير از فراريان برداشتم و استقبال كنندگان را پذيرفتم و از گناه شما چشم پوشيدم، اگر هم اكنون كارهای ناروا و انديشه های نابخردانه، شما را به مخالفت و دشمنی با من بكشاند، سپاه من آماده و پا در ركابند و اگر مرا به حركت دوباره مجبور كنيد، حمله ای بر شما روا دارم كه جنگ جمل در برابر آن بسيار كوچك باشد، با اينكه به ارزشهای فرمانبردارانتان آگاهم و حق نصيحت كنندگان شما را می شناسم و هرگز به جای شخص متهمی انسان نيكوكاری را نخواهم گرفت و هرگز پيمان وفاداران را نخواهم شكست. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
حجت‌الاسلام مهدوی ارفعگزارش موضوعات مهم نامه ۳۰ تا نامه ۲۹.mp3
زمان: حجم: 2.57M
🔊 گزارش موضوعات مهم نامه ۳۰ تا نامه ۲۹ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۸۴) 📚 انتشارات عهدمانا کشیش گفت : « من به اندازهٔ کافی در غربت زیسته ام سرگئی . دلم می خواهد در وطن خودم بمیرم . » سرگئی گفت : « حرف از مرگ نزنید پدر که من همیشه از آن وحشت داشته ام . » کشیش گفت : « تو هنوز هم از یاد مرگ غافلی پسر ! انگار صدای علی را می شنوم که می گوید : « شما را به یادآوری مرگ سفارش می کنم. از مرگ غفلت نکنید . چگونه مرگ را فراموش می کنید در حالیکه او شما را فراموش نمیکند ؟ و چگونه به زنده ماندن طمع می ورزید در حالیکه به شما مهلت نمی دهد ؟ مرگ گذشتگان برای عبرت شما کافی است . آنها را به گورهایشان حمل کردند بی آنکه بر مرکبی سوار باشند. آنان را در قبرهایشان فرود آوردند بی آنکه خود فرود آیند . چنان از یادها رفتند و فراموش شدند که گویا از آبادکنندگان این دنیا نبوده اند . آن جا را که وطن خود می داشتند ، از آن رمیدند و در جایی که از آن می رمیدند ، آرام گرفتند . اکنون نه قدرت دارند از اعمال زشت خود دوری کنند و نه می توانند عمل نیکی بر نیکی های خود بیفزایند . آنها به دنیایی انس گرفتند که مغرورشان کرد و چون به آن اطمینان داشتند ، سرانجام مغلوبشان کرد . » کشیش آه بلندی کشید و ادامه داد : « پسرم ! سرگئی تو از چیزی وحشت داری که ناخواسته به سویش در حرکتی . ترس از مرگ بی معناست . بلکه با یاد مرگ می توانی غمها و غصه های دنیا را از خود دور کنی و از زندگی لذت بیشتری ببری . » سرگئی گفت : « اگر آنچه را به من گفتی خود نیز به آن ایمان داری ، پس چرا از کشته شدن می ترسی ؟ » کشیش گفت : « ترس من از آن دو جانی ، به معنای ترس از مرگ نیست . از طرفی ، کسی که از مرگ نمی ترسد ، هرگز خودش را به زیر قطار نمی اندازد و خود را در معرض مرگ قرار نمی دهد . غمی که امروز به دلم نشسته ، از بلاتکلیفی است ؛ از اینکه درمانده ام باید چه کنم ... چرا ؟ چون دو انسان طمّاع ، چشم به کتابی دوخته اند که مال آنها نیست ، به من هم تعلّق ندارد ، بلکه امانتی است در دستهای من از سوی عیسی مسیح . » سرگئی با تعجّب به کشیش نگاه کرد و پرسید : « چه گفتی پدر ؟ امانت عیسی مسیح ؟ » کشیش گفت : « بهتر است مرا تنها بگذاری سرگئی . باید فصلی از این کتاب را بخوانم . » سرگئی آرام زیر لب گفت : « بله ! می فهمم . » سپس از اتاق خارج شد . کشیش کتاب را باز کرد . بالای صفحه نوشته شده بود : « غروب خورشید » . ↩️ ادامه دارد...
🔵 اقسام علم 💠 علم دو گونه است: علم فطری و علم اكتسابی؛ علم اكتسابی ، اگر هماهنگ با علم فطری نباشد سودمند نخواهد بود. 📒 ، حکمت ۳۳۸
حجت‌الاسلام مهدوی ارفعشرح حکمت ۶۴ بخش ۲ اهل دنیا؛ اهل غفلت.mp3
زمان: حجم: 1.21M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 2⃣ ⭕️ اهل دنیا ؛ اهل غفلت 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 2 ) 🔹 اهل دنیا ؛ اهل غفلت 🔰 اما هفت ویژگی "اهل الدّنیا" که در نهج‌ البلاغه شریف بیان شده است، به ترتیب از این قرار هستند: 1⃣ اول : اقبال به دنیا و روی خوش نشان دادن به دنیا 2⃣ دوم : شتابان به سمت دنیا حرکت کردن 🔻 این دو وصف را مولا علی (علیه‌السلام) در نامه ۷۰ در این عبارات بیان کردند که: « إِنَّمَا هُمْ أَهْلُ دُنْيَا مُقْبِلُونَ عَلَيْهَا وَ مُهْطِعُونَ إِلَيْهَا » " آنان دنياپرستانى هستند كه به آن روى آوردند و شتابان در پى آن روانند. " 3⃣ ویژگی سوم این است که اهل دنیا با اینکه از صبح تا شب، حالات مختلف از مرگ یک عزیزی، گریه کردن دیگری بر مرگ کسی، بیمار شدن کسی، عیادت رفتن کسی را مشاهده می کنند، اما از مرگ غافلند؛ 🔻 که مولا علی (علیه‌السلام) این حقیقت را در خطبه ۹۹ ، در این عبارت بیان فرمود: « أَوَ لَسْتُمْ تَرَوْنَ أَهْلَ الدُّنْيَا يُصْبِحُونَ وَ يُمْسُونَ عَلَى أَحْوَالٍ شَتَّى » " آیا نمی بینید که اهل دنیا، صبح می کنند و شب می کنند، در حالات مختلف؟ " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
سهم روز ۸۶ نامه ۲۸ بند ۱ تا بند ۳ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(62).mp3
زمان: حجم: 7.32M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز هشتاد و ششم : نامه ۲۸، بند ۱ تا بند ۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄