eitaa logo
• سی‌و‌دو | فیاض •
8هزار دنبال‌کننده
601 عکس
888 ویدیو
13 فایل
اگر که شرحِ غمت در سی‌ودو حرف نگنجید؛ بیافرین به الفبای خود، زبان جدیدی... اکانت ادمین: @Chanel32chanel32 ورود آقایان ممنوع🚫⛔️ لینک ناشناس کانال: https://6w9.ir/Harf_10840367 ــ فوروارد یا ذکرِ منبع بهتره!✨
مشاهده در ایتا
دانلود
• سی‌و‌دو | فیاض •
سلام و نور به همه ی همراهان سی و دو✨. ویژه سلام میکنم به عزیزانی که در استانهایی زندگی میکنن که بیشت
با سلام شروع می‌کنم که ما مسلمانیم و همه چیزمان رنگ و بوی صلح و سلم دارد. حتی هدف نهاییمان در اینجا که برقراری صلح است و رساندن خود و دیگران به نقطه‌ای که صلح روح است با اصل و مبدا خود که حالا برایش مقصد شده‌است. پیش از این هر بار برای امامِ زمانم نامه‌ای می‌نگاشتم می‌نوشتم یابن الحسن دنیا رنگ و بوی ظهورت را دارد؟ یاد غزه و دوستان اروپایی و آمریکایی و دیگر نقاط جهان می‌افتادم که مدتی‌ست به جبههٔ صلح پیوستند و حقا که جمع کثیری از یاران مولا از پیروان مسیح هستند؛ پس می‌گفتم بوی ظهور دارد رنگ ظهور دارد، اما ما چطور؟ اگر ما فقط حرف بزنیم و نگاه کنیم چه؟ آنجا بود که در شامگاه بیست و سوم خرداد هزار و صد و اندی سال بعد از آغاز غیبت کبری، به این پرسش من پاسخ داده شد. دروغ نمی‌گویم. ابتدا ترسیدم، آنچنان که در بهت ماجرا فرو رفته و اشک می‌ریختم. شاید حالا هم ترسیده باشم. نمی‌دانم. ولی می‌دانم که زندگی در کشوری که سالیان سال است به انتظار موعود نشسته و چهل و شش سال است که برایش مسیر می‌چیند، به من آموخته که امید و امید و امید و بالاخره هدف. هنوز صدای شهید رئیسی عزیز در گوشم می‌پیچد که می‌‌گفت من حسین دارم، من عاشورا دارم. عاشورا به من آموخته هرگز نباید نا امید شد. یک دنیا امیدوارم! ترسیده بودم و حالا هم تا صدای انفجار می‌آید تپش قلبی می‌گیرم که تا ساعت‌ها با من است. این‌ها شاید واکنش این جسم مادی باشد به این حوادث اما روح من اینجا امیدوار است و پرتلاش تا پیام امیدواری را به جان‌های دیگر برساند. به فرمودهٔ نائب امامش این روز‌ها با قوت زندگی می‌کند تا برسد به آنجا که باید. از خدا و امامش طلب قوت می‌کند تا بماند و به آن روز‌هایی برسد که تلویزیون اعلام می‌کند رژیم صهیونیستی نابود شد. سرزمین‌های اشغالی آزاد شده و مردم دسته دسته به سمت مسجد الاقصی می‌شتابند. همان روز‌ها باشد که شاید سفیانی‌ها و دجال‌ها خشمگین شوند ولی باز صدای یا اهل العالم، انا الامام المنتقم انّ جدی الحسین قتل عطشانا به ما جان بدهد. ما را به میانهٔ میدان بکشد و اخبار پر شود از خبر آنکه موعود آمد! مهدیِ مسلمانان، فرزند آدمِ مسیحیان، ماشیح یهودیان، سوشیانت زردشتیان، آواتارای هندوها و آخرین منجیِ بودایی‌ها آمد. موعود آمد تا سلام کند به جهانی که از روز ازل انتظارش را می‌کشید. حقیقت آن است که این روز‌ها هست تا ما از خدا و اولیایش قوت طلب کنیم تا آماده‌تر شویم برای آن روز‌هایی که اصل ماجراست. دعا کنیم برای یکدیگر که دعا اصل است نه پشتیبان. به امامِ هشتم بگویید که این‌روز‌ها بیشتر از هر موقع دلتنگیم. بیشتر از هرموقع در لحظاتی که نیرویی نادیدنی آراممان می‌کند حضورش را حس می‌کنیم؛ چون هرجا که می‌ترسم، چشمانم را می‌بندم و تصور می‌کنم که حالا در گوهر‌شاد نشسته‌ام و او مراقب من است. /فاطمه، بندهٔ منتظر خدا از تهران📬/ https://eitaa.com/m_fayaz96
• سی‌و‌دو | فیاض •
سلام و نور به همه ی همراهان سی و دو✨. ویژه سلام میکنم به عزیزانی که در استانهایی زندگی میکنن که بیشت
شنوندگان عزیز توجه فرمایید ، مردم عزیز ایران توجه فرمایید... موج جدید حملات موشکی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران  به قلب تل‌آویو و حیفا اغاز شد. هم اکنون شاهد تصاویر زنده از شهر های تل‌آویو و حیفا هستیم. تا دقایق دیگر موشک های ایرانی به اسمان سرزمین های اشغالی خواهند رسید! ساعت از طلوع گذشته بود ، اسمان به روشنی میزد! نمازم را خوانده بودم کمی کانال ها را از ترس حادثه ای تلخ زیر رو کردم ، خیالم که جمع شد به رخت خواب پناه بردم تا چند ساعتی را بیشتر بخوابم... اما ، صدای غریب و اشنای این روز ها خواب را از چشمانم ربود. پا برهنه تا حیاط دویدم... ان زیبایی محصور در قاب اسمان ، خدا میداند چقدر زیبا بود! نه انکه جنگ دوست باشم ، نه! زیبا بود ، چون به حق بود... چه خون ها که برای این تصویر و این روز ها ریخته شده بود ، از طهرانی مقدم بگیر تا... تا انهایی که هنوز رفتنشان را باور ندارم ... همه شان رفتند تا تک تک این عملیات ها قدم به قدم اسرائیل را به ورطه نابودی بکشاند... به حق بود چون میرفتند تا پاسخی باشند در دفاع از خون مظلومان و عزیزان... و حالا من ایستاده بودم به نظاره ی این شاهکار که نه خواست بندگان ، به قطع خواسته ی پرودگار بود... این ها روایتی است از صبح روز چهارم جنگ تحمیلی ایران ‌. در این چهار روز ، لحظه های عجیب زیادی را از سر گذرانده ایم... از صبح جمعه ای که خورشید با رخت عزا در شهر ازین بسته ، سر از زمین در اورد! از ان هنگام که ما خواب بودیم و سرداران مان را ، عزیزان مان را به شهادت رسانده بودند. حمله های متعدد به سراسر کشور و پدافند هایی که حضورشان را برای اولین بار بالای اسمان شهر مان میدیدم... من یقین دارم ، دلگرمم که این روز ها خواهند گذشت...! و ختم به خیر ، ختم به ظهور خواهد شد ان‌شاءالله... دائم با خود زمزمه میکنم ، در این روز ها نباید منفعل و بیکار بود! این روز ها وقت این است تا هر کدام مان در هر نقش جایگاهی که هستیم ، هر تکلیفی که به گردن مان است به نیت پیروزی انجام دهیم ... و امیدوار باشیم که قطعا سننتصر... /مطهره از اصفهان📬/ https://eitaa.com/m_fayaz96
فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی! عشق رو توی آدمهایی میشه پیدا کرد که وسط شلوغ پلوغیای اخبار جنگ و صدای پدافند با شیش تا گل رز میاد تا حال خوبت رو دوچندان کنه! فرزانه ی خوش خط من...
• سی‌و‌دو | فیاض •
سلام و نور به همه ی همراهان سی و دو✨. ویژه سلام میکنم به عزیزانی که در استانهایی زندگی میکنن که بیشت
جنگ! واژه ای که برام ناآشنا بود فقط تو کتاب ها و روایات ها ازش خونده بودم حسش نکرده بودم نچشیده بودمش. جنگ هزارو یک جنبه منفی و غم انگیز داره اما از اون جایی که یادگرفتم هیچ چیزی در عالم شرِمطلق نیست میشه از دل اوضاع و احوال این روز ها جنبه مثبت و تلنگر گونه هم بیرون کشید!. کمتر کسی پنجشنبه شب میدونست که جمعه قراره با چه خبری چشم باز کنه فهمیدم دنیا همین قدر غیرقابل پیش بینی و کوچیکه دنیایی که فقط فکر میکردم و شعار می‌دادم که دل بسته اش نیستم اما صبح جمعه حجم استرس ها و نگرانی هایی اومد سمتم که متوجه شدم اون قدر ها هم ازش دل نکندم به خودم گفتم اگه به جای این خبر صدای *الا یا اهل العالم انا مهدی* رو می‌شنیدم چقدر آماده بودم برای یاری آقا؟¿ خلاصه این واژه ناآشنا تلنگر محکمی بهم زد که وقت کمه خیییلی هم کمه باید کاری کرد تا وقتی آقامون میاد بدونیم چیکاره ایم. از همین الان شروع کنیم خودمون رو آماده ظهور آقا کنیم. /گمنام📬/ https://eitaa.com/m_fayaz96
• سی‌و‌دو | فیاض •
سلام و نور به همه ی همراهان سی و دو✨. ویژه سلام میکنم به عزیزانی که در استانهایی زندگی میکنن که بیشت
با صدای زنگ گوشی از خواب بیدار می شوم؛آنقدر از بی خوابی ها و فشار کاری هفته قبل خسته بودم که واقعا هیچ چیز حتی موشک هایی که چند خیابان آن طرف تر در قلب تهران فرود آمده بود هم نتوانست من را از خواب بیدار کند... دوستم پشت تلفن داشت این موجود خواب آلوده را هوشیار می کرد که چه شده و از ترس هایش می گفت،و از روی محبت دوستانه منِ به ظاهر بیخیال را هم سرزنش می کرد. ولی حالا که چند روزی از آن سحر عجیب می گذرد بیشتر مطمئن می شوم که واقعا خواب بوده ام و آن صدا مرا بیدار کرد،آری من خواب بودم و نمی دانستم یا شاید هم فراموش کرده بودم که پای مهدی فاطمه ایستادن خرج دارد،فشار دارد،درد دارد.... مغزم فلش بک می زند به چندساعت قبل از آن بیداری؛جشن خودمانی عیدالله اکبر در جمع رفقا و مایی که سرمستانه با مداح این جمله را همخوانی می کردیم:پاک می شه لا اله الا الله از هر بیرق به غیر حزب الله اما برای حک شدن حصن حصین لا اله الا الله فقط بر قلب بیرق شیعیان علی ابن ابی طالب و برافراشتن این علم به دست حضرت حجت ابن الحسن عسکری (ارواحنا فداه) باید با فتنه های آخرالزمان جنگید و با بزرگ شدن آنها ظرف جان را بزرگتر کرد. و به راستی که پیکار و رزم این روزهای ما در صدر همه جهادها،جهاد واجب اکبر و مبارزه با نفس است.مبادا که میان این صداهای مهیب انفجار صدای درون و تشنگیمان برای رسیدن به او را فراموش کنیم. من نمی گویم که این روزها نترسیدم،عصبی نشدم یا به دلیل ایمان ضعیفم ناامید نشدم اما سعی کرده ام که حداقل ادای شیعهِ علی(علیه السلام)بودن را در بیاورم،سعی کرده ام خودم را به میدان جهاد با نفس بکشم و باسربند یا صاحب الزمان ادرکنی کشان کشان جانم را به قافله عشاق اباصالح برسانم تا شاید حر قافله ی حسینی بشوم! والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته پی نوشت:خطاب به تمام خواهرانم در سراسر ایرانِ عزیز،مواظب دل های نورانیتون باشید و به قول یکی از رفقا خدا شما رو برای حضرت حجت ارواحنا فداه حفظ کنه❤️✨️ /نامه ای از ویانا از تهران📬/ https://eitaa.com/m_fayaz96
• سی‌و‌دو | فیاض •
سلام و نور به همه ی همراهان سی و دو✨. ویژه سلام میکنم به عزیزانی که در استانهایی زندگی میکنن که بیشت
سلام این روزا بیشتر نوای الرحیل و پرواز رو مرور می کنم آره، شاید دنیا آشوب باشه ولی با عشق اباعبدالله حالمون خوبه خیلی خووب امروز شهر حال و هوای محرم گرفته بود، هوای دسته های مشهورش. روز تشییع شهدا بود روضه ی علی اکبر می خوندن پشت سر شهید هامون، ولی این تشییع با همه ی تشییع هایی که دیده بودم فرق داشت غم داشت ولی گریه، شاید خیلــــــــی کم بغض داشت ولی آه و بغض تو گلومون فریاد یا حیدر میشد و صداش کل شهر رو پر می کرد؛ میشد بدرقه ی راه شهیدامون و تن دشمن رو می لرزوند :))) حماسه بود یه حماسه ی واقعی همه از هر سن و قشری اومده بودن درسته، ما تا وقتی عاشقیم از جنگ نمی ترسیم... مادرا بچه هاشون رو همراه خودشون آورده بودن که عشق به مولا رو با چشم هاشون ببینن تا یه روزی روایت کنن تاریخ و جریانات نابودی اسرائیل رو بچه هایی که نسل ظهورن و این روزا موقع کار کردن پدافندا ذکر لبشون الله اکبر و حیدر حیدر و خیبر خیبر یا صهیونه اما شهدا، مثل همیشه، وقتی از زندگی هاشون می شنوی، می بینی خدا، خیلی قشنگ گلچین می کنه. ولی خودمونیم این مدت حداقل خودم فهمیدم ادعا داشتم این روزا وقتی هر لحظه آماده ی شهادتیم، تازه گیر و گور هامون میاد بالا و می فهمیم اوضاع نفسمون بدجور خرابه. جدی بهترین روزای خودسازی همین روزاست راستی دعا فراموش مون نشه ها تو عالم شلووغ مجازی غرق نشیم یه وقت. حواسمون هست که همه چی دست خداست و هر چی داریم از خودشه ؟ پس دعا کنیم برا روزی که همین حماسه ها و حیدر حیدر گفتنا برا نابودی اسرائیل باشه و از کجا معلوم شاید مثل یهویی بودن اتفاقای اخیر ، همین قدر یهویی باشه جشن ظهووور صاحب مون :) اون روز دور نیست، رفقا؛ اصلا دور نیست دعا کنید تو این لشکر آخر الزمونی پای اعتقادات مون بمونیم و لایق بشیم که فدایی راه حضرت باشیم. ✌️🏻🇮🇷 /نامه از زنجان به دستتون میرسه 📬/ https://eitaa.com/m_fayaz96
• سی‌و‌دو | فیاض •
به نظرم دو دسته آدم در زمان جنگیمون داریم😁 دسته اول ترسیده ها دسته دوم لذت برنده ها و هیجان جو ها و
‌‌ حرفی ندارم فقط میتونم بگم یکی از قشنگ ترین روایت ها بود... چقدر روحیه ت شبیه منه! موفق باشی دختر شجاع❤️ /از طرف نرجس برای دختری در اصفهان📬/ https://eitaa.com/m_fayaz96
• سی‌و‌دو | فیاض •
سلام و نور به همه ی همراهان سی و دو✨. ویژه سلام میکنم به عزیزانی که در استانهایی زندگی میکنن که بیشت
سلام و خدا قوت راستش اگر بخوام بگم این روزا تازه معنای الله اکبر رو می فهمم دروغ نگفتم.... الله اکبر رو در این ۱۷ سال عمری که خدای عزیزم بهم هدیه کرده رو اولین بار در استودیوی صدا و سیما ی تهران فهمیدم و از عمق وجودم احساس کردم. اون روزی که یک عده خیال پرور فکر میکردن با هدف قرار دادن صدا و سیما میتونن روحیه ی مردم رو ضعیف کنن یا صدای حقیقت رو خاموش کنن.... باز هم خدا فتنه ی دشمن رو خنثی کرد... قلب ها رو محکم و شجاع کرد... و کلام رو طوری بر زبان خانم امامی و امثال ایشان (گوینده رادیو آوا، عوامل پشت صحنه ، مدیر تولید و....) جاری ساخت که حالا ما از این واقعه به عنوان حماسه یاد میکنیم.... این روزها خواندن قرآن خیلی زیباتر هست... معنای اون رو میشه با چشم دل دید.... فارغ از هر تفسیر و معنا... واقعا زیباست... این روز ها زندگی زیباتر از همیشه هست... قلب ها ... فکر ها... دست ها... پاها.... همه و همه انگار بال درآورده و با هم در رسیدن به خدای مهربان مسابقه می دهند... کاش ما از این مسابقه جا نمانیم.... /نامه‌ی دختری از جنوب📬/ https://eitaa.com/m_fayaz96
• سی‌و‌دو | فیاض •
سلام و نور به همه ی همراهان سی و دو✨. ویژه سلام میکنم به عزیزانی که در استانهایی زندگی میکنن که بیشت
با یکی از اسماء الهی _سلام_ آغاز می‌کنم تا یادمان باشد که ایران با وجود او، ایران است و ملت ایران، با برکت وجودش پابرجایند . می‌خواهم روایتی از بامداد جمعه ۲۳ خردادماه بگویم؛ 《من در گروهی عضو هستم که اعضای آن بانوانی از سراسر کشورند. ما در این گروه، هر روز ساعت ۳ تا ۴ بامداد بیدار می‌شویم و بیداری و انجام روتین معنوی که برای خود قرار داده‌ایم را اطلاع می‌دهیم و پس از طلوع آفتاب، به کارهای روزمره خود رسیدگی می‌کنیم و اینگونه برای یکدیگر ایجاد انگیزه می‌کنیم. من روز جمعه ساعت ۳:۳۰ در این گروه پیام دادم و همان لحظه پیام‌هایی از قبیل "شما هم تهران هستید؟" "از همدان هم اینجا هست؟" "از کرمانشاه چطور؟" "دوستان تهرانی شما هم صدا رو شنیدید؟" "این دیگه چه صدایی بود؟" و... دریافت کردم. متعجب شده بودم که اینها چه می‌گویند؟! چه صدایی؟! حدودا ساعت ۴ بود که متوجه علت آن پیام‌ها شدم》 بله دوستان جنگ شده است.! جنگ!!! جنگی که تنها در فیلم و سریال‌ها دیده‌ام و از بزرگترهای جنگ‌زده‌ام شنیده‌ام . . و حال که ۲۰ سال دارم، نمی‌دانم چکاری از دستم برمی‌آید یا حتی چه احساسی باید داشته باشم؟! بی‌تفاوتی؟؟ نگرانی؟؟ یا حتی ترس؟! اما می‌دانم که تا پای جان، پای ایرانم می‌مانم . چرا که مننن، دختر مسلمان ایرانی هستم ؛ دختری از مکتب حضرت زینب (س)؛ دختری از جنس سحر امامی‌ها و دخترِ فاتحِ خیبر و قطعا توانایی شکست خیبریونِ امروز را دارم😌🤌🏻 /فرزندِ خوزستان؛ سرزمینِ شهدایِ دفاعِ مقدس📬/ https://eitaa.com/m_fayaz96
• سی‌و‌دو | فیاض •
سلام و نور به همه ی همراهان سی و دو✨. ویژه سلام میکنم به عزیزانی که در استانهایی زندگی میکنن که بیشت
سلام من از شهری که درگیر جنگ و پدافند و... هست و هر لحظه روز و شب صدای درگیری هارو میشنویم مینویسم. شاید برای خیلیا عجیب باشه ولی از روزی که جنگ شروع شده ما اصلا نمیترسیم. نه من و نه خانواده و نه همسایه ها. با اینکه شاید همسایه ها بعضی شون اعتقاد متفاوتی داشتن ولی از روز اول صدای مرگ بر اسراییل از کوچیک و بزرگ محل شنیده میشد. من خودم خیلی وقت بود منتظر همچین روزی بودم. بله درسته که دشمن خسارات زیادی به ما زد و عزیزانی رو از ما گرفت ولی ما به قله نزدیک شدیم، اونها هم خسارات قابل توجهی دیدن! باید خداروشکر کنیم که در این زمان هستیم و در طرف درست تاریخ ایستادیم. خانم فیاض عزیز من از شما و دوستانی که شاید نگران هستن میپرسم، چه روزی رو به جز امروز در تاریخ سراغ دارید که حق ترین جبهه تاریخ مقابل کثیف ترین و حرامزاده ترین جبهه عالم ایستاده باشه؟ آیا چنین نبردی رو به جز زمان امام حسین سراغ دارید؟ امروز‌ روز عاشوراست. این ادامه نبردی هست که استارتش رو امام حسین زد و ان شاء الله به ظهور ختم خواهد شد. ما به ظهور خیلی نزدیک شدیم. امروز حق ترین حکومت جهان، کشور صاحب الزمان، این شیعه خانه امام عصر مقابل جبهه شیطان جنایتکار ایستاده! الحمدلله که ما بر حقیم! اگه به ما بگن شما میترسید؟ میگیم که ما از هیچ چیز جز آنچه بین ما و خداست نمیترسیم. مگر ما بر حق نیستیم؟ اگر بمیریم شهید حساب میشیم و به لقاء محبوب خودمون میرسیم. و اگر زنده بمونیم میجنگیم تا پیروز بشیم. ما از چی میترسیم؟ این مبارزه با اسراییل تازه جهاد اصغره. جهاد اکبر، مبارزه با نفس خودمونه. از نفس و از گناهان خودمون بیشتر باید بترسیم! اگر ما در جهاد اکبر موفق عمل کنیم، جهاد اصغر که سهله برامون! اگر کل دنیا در مقابل ما بایسته، ما بازهم نمیترسیم چون ما خدای عالم رو داریم! وقتی خدارو داریم یعنی همه چیز داریم. یعنی همه آسمان ها و زمین، همه موجودات و گیاهان، همه فرشتگان و اهل بیت و پیامبر عزیز، همه با ما هستند. خدا برای ما کافیه: حسبی الله لا اله الا هو، علیه توکلتُ و هو رب العرش العظیم من آرزو های زیادی دارم مثل خیلی از جوانها، حتی زندگی عادیم رو تعطیل نکردم، اما از هیچ چیز نمیترسم، ما اگر خودمون رو بسازیم حتی درصورت شهید شدن ان شاء الله در حکومت امام زمان برخواهیم گشت. بخدا قسم این چند روز چیزی به جز قدرت خدا ندیدم. وقتی موشک هامون از بین پدافند های پیشرفته اسرائیل و برخی کشورهای خائن منطقه رد میشد و به هدف اصابت میکرد، انگار خود خدا بود که داشت میگفت همگی برید کنار وقت انتقام من رسیده! من دست خدا رو دیدم وقتی که بارها موفق شدیم f35 های پیشرفته آمریکایی رو تو هوا شکار کنیم! من حضرت زینب رو به چشم دیدم وقتی سحر امامی با وجود چندین انفجار در صدا و سیما مقتدرانه ایستاد و الله اکبر گفت! من امام حسین رو در رهبری دیدم وقتی دیروز در پیام ویدئویی شجاعانه با دشمن حرف میزد و دلگرمی بود برای ما. انگار خود امام حسین بود که میگفت هیهات من الذله! نفرین به امان نامه شمر، عاشق سوی دیگر نرود! بخدا قسم خوشحالم. خیلی خوشحالم که این روز رو دارم میبینم. این همه صحنه های زیبا... ما رایت الا جمیلا این همون روزی هست که پیامبر عزیزمون و امام باقر فرمودند مردمی از شرق علیه ظلم قیام میکنند و وقتی حقشون رو بهشون نمیدن ایستادگی و مبارزه میکنند تا پرچم رو به حضرت مهدی بدن. امام باقر‌ گفتند اگر من این روز رو درک میکردم خودم رو براش حفظ میکردم! بخدا همه اهل بیت برای اینکه در زمان آقاجانمون امام زمان باشن غبطه میخوردند. ما باید خودمون رو آماده کنیم. باید در جهاد اکبر بر نفس و شیطان درون پیروز بشیم. مبارزه اصلیه اینه! و چه موشک هایی پیشرفته تر از سلاح تقوا؟ چه سکوهای پرتابی قوی تر از سلاح دعا؟ امروز همه میبینیم که قلب مردم ایران و جهان متحد تر از همیشه هست قلب ها با سرعت فوق العاده ای درحال بیدار شدنه امام زمان در قلب ها ظهور کرده! مقام امام زمان دیگه صرفا مسجد سهله و جمکران نیست! امروز هرکس در قلب خودش امام زمان رو پیدا میکنه... آن‌ها مى‌خواهند نورِ خدا را با دهان خود خاموش كنند ولى خدا جز اين نمى‌خواهد كه نور خود را كامل كند، هرچندكافران ناخشنود باشند. [آیه ۳۲ توبه] فقط یک قدم تا فتح قله مونده فقط یک یا علی بسم الله الرحمن الرحیم /نامه ای از مبهم-اصفهان📬/ https://eitaa.com/m_fayaz96
• سی‌و‌دو | فیاض •
سلام و نور به همه ی همراهان سی و دو✨. ویژه سلام میکنم به عزیزانی که در استانهایی زندگی میکنن که بیشت
نآمه ای برایِ "از این روزها نوشتن". بعضی وقت ها، آدم کم می‌آورد در مقابل کلمات و احساساتش و در مقابل زندگی؛ اما یک لحظه فکر میکنم،اصلاً منظورم از کلمهٔ "زندگی" چیست؟ و مکث میکنم. یاد دوره های بی‌نهایت‌شو میفتم، یاد حس نشاط و تحولی که بعد از یاد گرفتن هر مبحث داشتم،هرکدام‌شان یک دریچهٔ جدید به رویم باز می‌کردند،قلبم هربار احساس می‌کرد حقیقتی به لطافت گلبرگ های نرگس دیوار‌ه‌هایش را لمس می‌کنند،انگار تازه فهمیده بودم زندگی واقعی چیست، به معنایِ حقیقی کلمه روحم جلا پیدا کرده بود. صدای اساتید در گوشم می‌پیچد، جملات انسان شناسی،خداشناسی و معاد شناسی از ذهنم عبور می‌کنند؛ یک لحظه مکث می‌کنم، اجازه می‌دهم جهانم برای یک لحظه متوقف شود؛ یک نفس عمیق می‌کشم، طوری که فقط خودم بشنوم میگویم همهٔ اینها توحید را فریاد زده بودند! و قلب و ذهن من دقیقا تشنهٔ همین ها بود، تشنهٔ معارف ناب الهی، تشنهٔ توحید؛ حالا وقتش است از خودم بپرسم: چرا داری در حال وهوای بهت زدگیِ عجیب روزهایی به نام "جنگ" غرق میشوی؟ یادت رفته چهار سال پیش قلبت چطور بوسیلهٔ تزریق نورِ حق و آشنایی با مفاهیم توحیدی زنده شد؟ یادت رفته چطور آرامشی عمیق روحت را در آغوش گرفت؟ این قلب هنوز هم همان است.شاید غبارهایی از غم و غفلت رویش سنگینی کنند اما باید یادش بیاوری، باید ذکرِ حضرت دوست را یادش بیاوری، رمز زنده شدنش را، رمز زنده شدنمان.... و اما میخواهم به تویی که این نامه را میخوانی بگویم: یک لحظه خودت و زندگی‌ات را مرور کن، شاید توهم تجربه ای از جنس تجربهٔ من داشته باشی، تجربه ای که لازم است این روزها بیشتر به آن فکر کنی، برای رقیق تر شدن و آرام گرفتن هرچه بیشتر قلبت💌 /فاطمه،از حوالیِ دیارِ برادر امام رضایِ جآن📬/ https://eitaa.com/m_fayaz96
نامه ای به نسل آینده .mp3
زمان: حجم: 7.84M
سلام از پایتخت ایران قوی ✨💪 صدای من رو می‌شنوید از هشتمین روز جنگ... ✉️ نامه ای برای نسل آینده از شجاعت و دلیری مردم ایران اسلامی در سال ۱۴۰۴ ... راوی : نوجوانِ دهه هشتاد از تهران دیار فائزه رحیمی و آرمان علی وردی ها... https://eitaa.com/m_fayaz96