#اربعین
▫️قسمت ۴۹
«امرجنسی مدیکال اور سرجیکال کمپ»...
متوجه شدید چه خدمتی میدهد؟
اگر علما نبودند، در بهترین حالت، زبانمان یک چنین اوضاعی داشت...
یک کارهایی خواستند بکنند، آیت الله بروجردی نگذاشت
به برکت جمهوری اسلامی و حکومت آخوندها، از «جلوگیری از حذف رسم الخط»، ارتفاع آرمان و عمل پیدا کردیم به «تبدیل فارسی به عنوان زبان محوری علم در جهان».
@m_o_hoseini
#اربعین
▫️قسمت ۵۰
این سازه بیشتر مناسب «رویداد سازی» از مرغ کبابیست تا اینکه برای «سرعت تولید» باشد.
البته رویدادی در حماسهی تکریمِ زوار.
نیتها ممدوح است، اما جنس اندیشهی پشت آن، از جنسِ همان دوریهای بزرگ چند متریِ برنج است که یک شتر کامل و چند بره را وسطش میگذارند و بیست نفر هم مشغول چریدن میشوند..
جنس ابوسفیانیست نه محمدی(ص)
این ارادههای ایمانیِ به خطا رفته، انشالله روزی به سمت آبادانی عراق جاری بشود نه این رویدادهای شکم محور.
من که متاسف شدم
@m_o_hoseini
#اربعین
▫️قسمت ۵۱
این دو شهید را تازه امروز شناختم.
اول، نام خانوادگیشان بود که توجهم را جلب کرد
گیاهدوست...
در طبیعت دوستی، هیچ انسانی به مسلمانان نمیرسد. و هیچ تمدنی در تخریب طبیعت، به سان مدرنیته نیست.
شهید میثم هم که خودش مسمای «فتح قریب» شده است.
@m_o_hoseini
#اربعین
▫️قسمت ۵۲
هر دست خطی، روح خودش را دارد و برای جوششِ احساس خاصی طراحی شده است.
این دست خط با این معنا نمیخواند.
@m_o_hoseini
#اربعین
▫️قسمت ۵۳
رفتم داروخانه.
تلوزیون داروخانه، رقص و آواز پخش میکرد. با لحنی معترض به داروخانهچی گفتم: «مگر اینجا کربلا نیست؟»
گفت: «اینجا، اول محل زندگی ماست»
در نگاهِ عادت زدهی دکتر، کربلا «هویت زیستگاهی» داشت و خودش «شهروند» بود و امام، یک مسالهی تاریخی.
اما در نگاه زائر، کربلا «محضر امام حی» است و همهاش «حرم».
۱۲ فروردین ۵۸، تصمیم گرفتیم که زیستگاهمان، حرم شود و ما حرم نشین.
و در حرم حضور خدا به گونه و شدت دیگریست...إن معی ربی
@m_o_hoseini