#اربعین
▫️قسمت ۴۷
موکب تایلندیهاست.
این دو رنگی که داخل پرچم هست، من را یاد دو رنگ پرچم انگلیس و فرانسه و آمریکا میاندازد.
احتمالا ردّ این پرچم را بگیریم، بی ربط به استعمار نباشد.
نام تایلند هم که land دارد. این هم یک نشانهی دیگر.
اصلا چرا کشوری که نامش «سیام» بوده و در متون تاریخی، پر تکرار و شهره بوده، باید عوض شود؟
به هر حال...
در استعمار فرانو، تایلندیِ عاشق ولایت، استعمار زده نیست.
استعمار زده، آن ذهنِ شهروند ولایت الله است که عاشق تور تایلند است.
@m_o_hoseini
#اربعین
▫️قسمت ۴۸
اصلا بنای موکب بر اشارهی مستقیم و هنرمندانه، بر فلسطین بود.
نشانهای بر ایرانی بودن موکب هم پیدا نکردم
چندتا مفتی اهل سنتِ سن و سال دار هم جلویش ایستاده بودند، عراقی و غیر عراقی.
یکیشان داشت مصاحبه میداد، از هیجان دو دستش را تا بالای سرش میبرد و میآورد و چشمانش پر از اشک بود.
از باب هم لباس بودن، سلام و علیکی کردم و داخل شدم... جذاب بود
@m_o_hoseini
#اربعین
▫️قسمت ۴۹
«امرجنسی مدیکال اور سرجیکال کمپ»...
متوجه شدید چه خدمتی میدهد؟
اگر علما نبودند، در بهترین حالت، زبانمان یک چنین اوضاعی داشت...
یک کارهایی خواستند بکنند، آیت الله بروجردی نگذاشت
به برکت جمهوری اسلامی و حکومت آخوندها، از «جلوگیری از حذف رسم الخط»، ارتفاع آرمان و عمل پیدا کردیم به «تبدیل فارسی به عنوان زبان محوری علم در جهان».
@m_o_hoseini
#اربعین
▫️قسمت ۵۰
این سازه بیشتر مناسب «رویداد سازی» از مرغ کبابیست تا اینکه برای «سرعت تولید» باشد.
البته رویدادی در حماسهی تکریمِ زوار.
نیتها ممدوح است، اما جنس اندیشهی پشت آن، از جنسِ همان دوریهای بزرگ چند متریِ برنج است که یک شتر کامل و چند بره را وسطش میگذارند و بیست نفر هم مشغول چریدن میشوند..
جنس ابوسفیانیست نه محمدی(ص)
این ارادههای ایمانیِ به خطا رفته، انشالله روزی به سمت آبادانی عراق جاری بشود نه این رویدادهای شکم محور.
من که متاسف شدم
@m_o_hoseini
#اربعین
▫️قسمت ۵۱
این دو شهید را تازه امروز شناختم.
اول، نام خانوادگیشان بود که توجهم را جلب کرد
گیاهدوست...
در طبیعت دوستی، هیچ انسانی به مسلمانان نمیرسد. و هیچ تمدنی در تخریب طبیعت، به سان مدرنیته نیست.
شهید میثم هم که خودش مسمای «فتح قریب» شده است.
@m_o_hoseini
#اربعین
▫️قسمت ۵۲
هر دست خطی، روح خودش را دارد و برای جوششِ احساس خاصی طراحی شده است.
این دست خط با این معنا نمیخواند.
@m_o_hoseini
#اربعین
▫️قسمت ۵۳
رفتم داروخانه.
تلوزیون داروخانه، رقص و آواز پخش میکرد. با لحنی معترض به داروخانهچی گفتم: «مگر اینجا کربلا نیست؟»
گفت: «اینجا، اول محل زندگی ماست»
در نگاهِ عادت زدهی دکتر، کربلا «هویت زیستگاهی» داشت و خودش «شهروند» بود و امام، یک مسالهی تاریخی.
اما در نگاه زائر، کربلا «محضر امام حی» است و همهاش «حرم».
۱۲ فروردین ۵۸، تصمیم گرفتیم که زیستگاهمان، حرم شود و ما حرم نشین.
و در حرم حضور خدا به گونه و شدت دیگریست...إن معی ربی
@m_o_hoseini
#اربعین
▫️قسمت ۵۴
انسانِ زائر
بعضی از موکب دارها جوری رفتار میکنند که انگار فقط صفت «زائر» برایشان مهم است.
این صفت، مقید به مکان و موقتیست.
این صفتها، باید مَدخَلی به موصوف باشد...به «انسان» ، تا همهی این رابطههای محبتی، دائمی و همهجایی شود.
@m_o_hoseini
#اربعین
▫️قسمت ۵۵
«وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ»
از لحاظ هنری قوی نیستند.
زیباییشان در روح پشت این نشانهاست.
آرایههای جالبی دارند.
به نوع سلاح به کار رفته در نشانها دقت کنید..
میشود حکمتهایی برایش ذکر کرد.
@m_o_hoseini
#اربعین
▫️قسمت ۵۶
«السلام علیک ایها العبد الصالح»
یاد حضرت امام(ره) افتادم.
از بچهگی این فراز از زیارتنامهی امام را دوست داشتم.
#ابالفضل
@m_o_hoseini
#اربعین
▫️قسمت ۵۸/پایان
❗️تقریبا هر کسی که وارد ایران میشود، با شوق و شعف و شُکر وارد میشود.
منشأ این آرامش یافتگی چیست؟
۱. ورود در زیستگاه؟
۲. ورود در قلمرو هم زبان؟
۳. ورود در خانهی اجدادی و ژنتیک؟
۴. ورود به عالم قاعده و نظافت بیشتر؟
یا
۵. ورود به جمهوری اسلامی، قلمرو حکومت الله؟
#اربعین
@m_o_hoseini