eitaa logo
کشکول|محسن مهدیان
3.7هزار دنبال‌کننده
414 عکس
137 ویدیو
3 فایل
روزنامه‌نگار. ارتباط با ادمین @mohsen_mahdian
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻وفاق در استیضاح یک وقت می گوئیم استیضاح حق مجلس است ولی یک بار سخن از وفاق می گوئیم. اقدام مجلس در استیضاح وزیر اقتصاد مصداق وفاق است. چرا؟ به چنددلیل: یکم. نیت مجلس مهم است. اقدام مجلس سیاسی و جناحی نبود چنانچه اگر این بود نباید رای اعتماد اولیه انجام می شد. دوم. هدف مشترک دولت و مجلس اهمیت دارد. تلاش مجلس برای اصلاح وضع موجود و ترمیم زندگی مردم بود که منطبق با دغدغه دولت محترم است. سوم. دلسوزی برای دولت نیز سخن دیگری است. در تمام نطق ها این تذکر وجود داشت که مخالفت با وزیر به جهت حمایت از دولت است. مجلس نقصی را در دولت شناسائی کرد و بر اصلاح آن تصمیم گرفت. یعنی هدف مچ گیری نبود و دستگیری بود. اما بعد از جلسه استیضاح برخی اینطور وانمود کردند که مجلس پروژه وفاق رئیس جمهور را تضعیف کرده است. چنین نیست. وفاق یکی شدن نیست. وفاق عدول از مواضع برای اهداف مشترک و بلندتر و عمیق تر است. وفاق امریست اخلاقی. عدول از موضع نیز همه جا یک حرف زدن نیست. خیلی جاها رسیدن به هدف مشترک در تنوع و تفاوت مواضع است. وفاق خودش موضوعیت ندارد و بلکه طریقیت دارد. هدف از وفاق تلاش برای حل مشکلات مردم است. هدف نهایی برداشتن بارهای بزرگ این خاک و کشور است. با این توضیح در مواردی نیز ایصال به این هدف در نقد و تذکر و اصلاح و بلکه اختلاف است. اما مهم اینست که همین اختلاف نیز باید رنگ یکدلی و دلسوزی و خیرخواهی داشته باشد. وفاق یک اصل اخلاقی است برای رسیدن به اهداف مشترک. این تلقی از وفاق که همه باید گوش به فرمان باشند و یک حرف بزنند و یک رنگ شوند تلقی ظاهرگرایانه است. جلسه استیضاح وزیر اقتصاد به این فهم چنین آرایشی داشت. همان مجلسی که علیرغم شناخت کامل به آقای همتی رای اعتماد داد، اینبار با همان هدف یعنی حل مسائل فوری اقتصادی، وزیر را برکنار کرد. هریکی شدنی منجر به تحقق هدف بزرگتر نمیشود، چه بسا نقد و اصلاح و ترمیم دلسوزانه ولو تلخ و گزنده، به هدف نزدیکتر باشد. همشهری @mahdian_mohsen
🔻پایان وفاق و خیرخواهانه با رئیس جمهور 🔻از روز یکشنبه که آقای همتی استیضاح شده است برخی از طرفداران سنتی رئیس جمهور محترم، پایان وفاق را اعلام کرده اند. بهانه چیست؟ چرا یکی به رای نماینده ها استیضاح و دیگری به حکم قانون ناگزیر از استعفا شده است. 🔻اما سخن خیرخواهانه با آقای رئیس جمهور اینست که همین خط صادقانه ای که پیش گرفتید را ادامه دهید و از زیاده خواهی بدخواهان تاثیر نگیرید. خالصانه باید گفت که درست تشخیص دادید. مهمتر از وفاق نداریم. وفاق هدف نیست ولی مهمترین وسیله است. ما با وفاق به همه جا خواهیم رسید. وفاق، فناوری بکارگیری قدرت جمع برای رسیدن به اهداف بلند است. تشخیص درستی دادید. در کشور ما بهترین تصمیم ها نیز بدون وفاق نتیجه نخواهد داد. وفاق راه و رسم تعامل اخلاقی برای برداشتن بارهای بزرگ است. 🔻اما وفاق چه نیست؟ وفاق حتما یکی شدن نیست. حتما نعل به نعل دولت راه رفتن نیست. حتما نقد نکردن و سکوت نیست. حتما تعطیلی مطالبه نیست. حتما عبور از قانون نیست. وفاق یعنی قانون سرجای خود، تکثر سرجای خود، اختلاف سلیقه به جای خود، نقد وگلایه به جای خود، اما برای رسیدن به اهداف ملی و مشترک باید از موضع شخصی و جریانی مان کوتاه بیائیم. طبیعی است زمانی رعایت این اصل اخلاقی ضروری است که بتواند ما را به هدف مشترک برساند. در غیراینصورت توقف در ظاهر وفاق، مخدر است. 🔻وفاق ریاکارانه تنها خلسه ای از حکمرانی یک دست می سازد و باری از دوش مردم برنمی دارد. نقد و گلایه و اصلاح و تغییر هست اما به روش دلسوزی نه جگرسوزی؛ به قصد دستگیری و نه مچ گیری. اگر جائی هم از ظاهر وفاق عبور می شود، غرض و نیت اصلی باطن وفاق و ایصال نهایی به مقصود عالی دولت است. غرض وفاق، همدلی و نصرت است ولو در جائی با تلخی محقق شود. 🔻بااین توضیح آقای پزشکیان مسیر درستی را پیش رفته اند. عرض خیرخواهانه اینست که اجازه ندهند روایت های انحرافی از وفاق غالب شود. روایت کسانی که با نعل وارونه از این اصل اخلاقی، منیت و خودخواهی را نتیجه می گیرند و غرض نهائی شان اینست که تنها ما حقیم و دیکتاتورمآبانه می خواهند وفاق را ابزار سرکوب قانون و تکثر و نقد و مطالبه کنند. 🔻آقای پزشکیان پروژه وفاق با کسانی پیش می رود که از بن وجود به اهداف عالیه انقلاب اعتقاد دارند، نه دیکتاتوری ظاهرگرایانی که پشت نقاب وفاق صف بسته اند. وفاق حقیقی را آنهایی پیش می برند که ولو در ظاهر هم رنگ شما نیستند و در مواردی دلسوزانه نقد می کنند، اما با تمام وجود پای تلاش دولت برای خدمت به مردم ایستاده اند و موفقیت شما را توفیق انقلاب و اسلام می دانند. همشهری @mahdian_mohsen
🔻درباره احکام قضایی دو وزیر 🔻دادگاه چای دبش یک امتیاز برای عدلیه است. دستگاه قضائی نشان داد هم قاطع است و هم وارد دسته بندی های سیاسی نمی شود. کسانی که عدلیه را در ماجرای چای دبش متهم به سیاسی کار می کنند، دچار بی انصافی و خطای فاحشی هستند. 🔻اما فارغ از تلاش دستگاه قضائی، درباره حکم دو وزیر دولت شهید رئیسی سه نکته حائز اهمیت است. 1⃣یکم. طبیعتا رسانه ها از جزئیات پرونده بی اطلاع هستند. اما حسب آنچه سخنگوی محترم دستگاه قضائی خبری کردند، جرم این دو وزیر عدم نظارت است و خدای نکرده دچار فساد یا اختلاس و ارتشا و تبانی نیستند. مهمترین نکته سخنگو اینست که وزیر از تخلف خبر داشته و اقدامی نکرده است. واقع اینست که اگر اتهام دو وزیر همین باشد، اساسا انتظار چنین اقدامی ناروا است چه آنکه اطلاعات مربوط به تعهدات ارزی در اختیار بانکهاست و بنا بر آنچه دفتر وزیر نیز توضیح داده است اولین باری که بانک مرکزی عدم ایفای تعهد ارزی را به وزارت صمت خبر داده است سه ماه بعد از پایان مسئولیت آقای فاطمی امین بوده است. مورد دومی که در بیان سخنگوی محترم آمده اینست که چرا فراتر از نیاز کشور برای ماشین آلات ثبت سفارش صورت گرفته است که این نیز در مورد کالای سرمایه ای برخلاف کالاهای مصرفی، هیچگاه محدودیتی وجود نداشته است که بخواهد کنترل شود و اساسا منطق سهمیه بندی کالای سرمایه ای نیز محل سوال است. روشن است که دستگاه قضائی فصل الخطاب است، اما این به معنای نقدناپذیری نیست و اگر تنها همین موارد علت این احکام سنگین باشد دارای اشکال است. 2⃣دوم. اما نکته مهمتر اینست که بالاخره این حکم دستگاه قضائی بی سابقه یا کم سابقه بوده است. انتظار اینست که در چنین مواردی افکار عمومی بیشتر در جریان ماجرا قرار گیرند. واقع اینست که این میزان اطلاعاتی که منتشر شده است نه تنها گویا نیست و محل شبهه شده است و بلکه این تلقی را هم ایجاد کرده است که در سطح وزرا دچار فساد اقتصادی هستیم. از سوئی سوال اینست که آیا قرار است عدلیه با همین منطق سراغ دیگران هم برود یا خیر؟ در این میان شبهه تبعیض نیز مطرح می شود و باید پرسید طی سالهای گذشته آیا همه مدیرانی که در شکل گیری مشکلات امروز اقتصادی سهیم بودند، آیا پای میز محاکمه خواهند آمد یا خیر؟ همین نیز شفاف سازی می خواهد. 3⃣سوم و در نهایت اینکه به این فهم مهمترین مساله و چالش کشور مدیریت است و کارآمدی وشجاعت و جسارت و نوآوری مدیر، محوری ترین مساله امروز کشور است. بدون تردید هیچ شاخصی به این اندازه برای خوداتکائی و رشد و توانمندسازی و مقاومت و کار جهادی و بی اثرکردن تحریم ها اهمیت ندارد. از این حیث باید مراقبت کرد، به نحوی شگفتی ساز و پیش بینی نشده و سختگیرانه رفتار نکنیم که دیگر مدیران متعهد و دلسوز کشور احساس ناامنی کنند و عطای مدیریت را به لقایش ببخشند و در بهترین حالت دچار بی عملی و لکنت تصمیم گیری شوند. همشهری @mahdian_mohsen
🔻درباره پوچ و مهمل 🔻تعبیر "مهمل و پوچ" در خاطره رهبرانقلاب از گزارش رسیده به مرحوم رئیسی، بهانه ای شد تا مجدد برخی ناجوانمردانه علیه آن شهید مظلوم بتازند. 🔻یکبار مرور کنیم که چرا رهبرانقلاب این تعبیر را بکار بردند و در نهایت بیان یک نکته ساده. 🔻قصه چه بود؟ اصل حرف رهبرانقلاب بر ضرورت بازگشت ارز از سوی صادرکنندگان کالا به کشور بود. چرا؟ تذکر ایشان درباره کنترل نرخ ارز به اینجا انجامید که صادرکنندگان کالا باید تکلیف شوند که ارز حاصله از صادرات را در زمان مقرر وارد کشور کنند. بعد به خاطره ای از مرحوم رئیسی اشاره کردند که برای تحقق این هدف دنبال راه حل رفتند. راه حل آقای رئیسی چه بود؟ شرکت های دولتی ضمن آوردن ارز، متعهد شوند که برخی پروژه های عمرانی را با درآمد ارزی اجرایی کنند. اما در عمل این شرکت ها در اجرای تعهدشان کم گذاشتند و گزارش های مهمل و پوچ به شهید رئیسی ارائه کردند. 🔻مجدد مرور کنیم. 🔸-چالش اصلی و مورد نگرانی رهبری انقلاب که دغدغه ذهن مردم است حفظ ارزش پول ملی است. 🔸-حفظ ارزش پول ملی موکول به رشد عرضه ارز است و بخشی از عرضه ارز در اختیار صادرکنندگان کالا است. 🔸-شهید رئیسی بر دریافت ارز از شرکت های دولتی اصرار و طرحی تکمیلی نیز برای پروژه های دولت ارائه کردند. 🔸-شرکت های دولتی در اجرای تعهدشان در اجرای پروژه های عمرانی گزارش تقلبی و نادرست ارائه کردند. 🔻اساسا تذکر رهبری درباره گزارش مهمل و پوچ مربوط به شرکت های دولتی است که با قلدری به تکلیف شان در اجرای پروژه های دولتی عمل نکردند و دخلی به سیاست ارزی شهید رئیسی ندارد. به چه دلیل؟ تجربه. 🔻ساده توضیح دهیم. 🔻دو مدل برای آوردن ارز صادرکنندگان ارز به بازار وجود دارد. یکی مدل شهید رئیسی و دیگری مدل آقای همتی. مدل شهید رئیسی چه بود؟ با ورود دستگاه های نظارتی و تکلیف این شرکت ها، ارز وارد کشور شود. مدل همتی چه بود؟ با نزدیک کردن ارز دولتی به ارز بازار آزاد، قیمت ارز را برای صادرکننده کالا جذاب کنیم تا ارز را وارد بازار کند. 🔻حالا ببینید کدامیک از این دو سیاست موفق شد. ساده نیست؟ 🔸اولی منجر به تثبیت نسبی قیمت ارز شد. یعنی علیرغم همان گزارش های مهمل و پوچ که البته نقص است و باید جبران شود، هدف اصلی آوردن ارز نسبتا محقق شد. 🔸دومی نه تنها نتیجه نداد که قیمت ارز را به شکل جهنده و تاریخی افزایش داد و در نهایت منجر به استیضاح وزیر و دوربرگدان سیاست ارزی همتی شد. 🔻تخلف در ارائه گزارش و سرپیچی و کم کاری و غیره طبیعی است و البته آسیبزا است و باید تدبیر شود. اما مهم گرایش و جهت گیری سیاست اصلی و برآیند کلی است. رئیسی دنبال دغدغه رهبرانقلاب رفت و برایش طرح نوشت و اجرا کرد و تا حدی قیمت ارز تثبت شد و چنین نشد که امروز شد. همشهری @mahdian_mohsen
🔻ناگفته های تجمع حجاب 🔻این چند روز با تجمعات مردمی در سطح شهر مواجه بودیم که همه حرف شان اجرای قانون عفاف و حجاب است؛ مطالبه ای بجا و مشفقانه و منطقی. اما چند نکته حائز اهمیت است. 1⃣یکم. اولا این تجمعات قانونی است. سابقه هم داشته است. نمونه اش تجمع مردمی مقابل موسسات مالی و اعتباری. یا تجمع دانشجویی درباره هپکو و ماشین سازی تبریز و دفاع از کارگران هفت تپه. تجمع بدون سدمعبر و حاشیه سازی و راه پیمائی و غیره قانونی است. اگر هم در مواردی مخالفت شده، علتش مواردی است که ثمره اش خرابکاری و بهم زدن امنیت مردم شده است. 2⃣دوم. کسانی که در این تجمعات شرکت می کنند حتما از سر دلسوزی و عشق به دین و کشور و دغدغه قانون و حجاب به میدان آمده اند. کسانی که مردم را متهم به عناوین زشت و زننده ای مثل پول گرفتن و غیره می کنند حتما ظلم کرده اند وباید پاسخگو باشند. 3⃣سوم. مسئولین در ماجرای قانون حجاب باید پاسخگو باشند. اظهارات متفاوت و به غایت متناقض درباره توقف قانون حجاب عامل اصلی مطالبه های خیابانی مردم است. اتفاقا باید این مطالبات را قدردان باشند و نسبت به اجرای قانون و در صورت نیاز اصلاح آن اهتمام ویژه داشته باشند. مردم ما مومن اند و نسبت به حکم دین و رعایت قانون دغدغه دارند. این مردم را باید تکریم کرد و شاکر بود. 🔻اما این همه ماجرا نیست. در دل این تجمعات شعارهای منحرفانه ای نیز مطرح شد. تبلیغاتی نیز ذیل این مطالبه در رسانه های اجتماعی صورت گرفت که دارای خطای فاحش نسبت به اصل مطالبه است. منطقی نیست که به اسم قانون و دین، مسئولین کشور را متهم به بی دینی و نفاق و تقابل با احکام شرعی کنیم و یا خدای نکرده برای دعواهای شب انتخاباتی کیسه بدوزیم. 🔻در این خصوص چند نکته رواست. 🔻در کنار مردم دلسوز کسانی هستند که در جایگاه برنامه ریزی یا هدایت و برگزاری این تجمعات ویا به انحراف کشاندن آن نقش کلیدی دارند. 🔻تبارشناسی این جریان مهم است. این افراد برخلاف قاطبه مومنین که اجرای قانون حجاب را پیگیری می کنند، عملا مطالبه به حق مردمی را تبدیل به تهمت و افترا به سران قوا و دیگر نهادهای نظام کردند. 🔻اما این افراد چه کسانی هستند؟ این افراد جریانی است که در بزنگاه های تاریخی کشور دچار خطاهای تودرتوی تحلیلی هستند و نظام را متهم به اهمال و سستی و عبور از ارزش ها و بی اعتنایی به دین و عدالت و غیره می کنند. 🔻با این توضیح بدون اینکه اسم ببریم قصد داریم اسم ببریم. 🔸این افراد همان ها هستند که در ماجرای انتقام سخت و وعده صادق، نظام را متهم به اهمال و کم کاری و کرنش مقابل دشمن کردند و بر سپاه و فرماندهان نظامی تاختند. 🔸این افراد همان کسانی هستند که در ماجرای سوریه، دل مردم را خالی کردند و گفتند و نوشتند که خون شهدای مدافع حرم هدر رفته، چون نظام کم گذاشته است. 🔸این افراد همان کسانی هستند که در ماجرای رای اعتماد مجلس به وزرا و همراهی با دولت جدید آنرا یک لکه ننگ بر دامن نمایندگان دانستند. 🔸این افراد همان کسانی هستند که هیچگاه حمایت رهبری انقلاب از این دولت را یا متوجه نشدند و یا نخواستند بشنوند و دنبال کنند. 🔸این افراد همان کسانی هستند که دولت شهید رئیسی را هم تاب نیاوردند و هر روز به بهانه ای دولت را به کم کاری متهم می کردند. 🔸این افراد همان کسانی هستند که منشا اصلی دوقطبی سازی در ماجرای انتخابات دولت و مجلس گذشته هستند و بین نیروی های انقلابی اختلاف عمیق ایجاد کردند. 🔸این افراد همان کسانی هستند که در رقابت های انتخاباتی برای حذف رقیب از هرگونه تلاش غیراخلاقی و تهمت و افترا کوتاهی نکردند. 🔸این افراد همان کسانی هستند که در ماجرای واکسن، نظام را متهم به همراهی با دشمن شیعه و نسل کشی کردند و بعدتر هم واکسن ایرانی را دروغ بزرگ بنیاد برکت و غیره دانستند. 🔸این افراد همان کسانی هستند که به اسم عدالتخواهی و افشاگری همه مسئولین کشور را نوبت به نوبت متهم به فساد کردند و در ریختن آبرو هیچ مرزی نمی شناسند. 🔸این افراد کسانی هستند که به اسم آرمانگرایی همه دستاوردهای کشور را هیچ گرفتند و بذر ناامیدی و بن بست را در دل مردم کاشتند. 🔻این جریان را نباید دست کم گرفت. این جریان نظام محاسباتی جامعه متدین و انقلابی را دچار اغتشاش و اعوجاج کرده است و برخلاف ظاهر انقلابی شان به اصل انقلابی گری و عدالتخواهی و آرمانگرایی و حفظ ارزش های دینی و ملی ضربه می زنند. حساب اینان را باید از مردم متدین و دلسوز و نگران و مطالبه گر جدا کنیم. حرف تمام است. همشهری @mahdian_mohsen
🔻سهم ترسوها در این روزهای ما 🔻چطور به ترسوها کمک کنیم؟ 🔻این روزها کسی به جهت اعتقادی از مذاکره با آمریکا دفاع نمی کند. چرا؟ همان تعبیر ساده و حکیمانه رهبرانقلاب؛ دلیل :تجربه. فرمودند مذاکره، هوشمندانه و عاقلانه و شرافتمندانه نیست. رئیس جمهور کشور نیز به ترامپ می گوید ما با تو مذاکره نمی کنیم هرغلطی خواستی بکن. پس اینها که دم از مذاکره و دل دادن به ترامپ می زنند چه کسانی هستند؟ ترسوها. 🔻دو سوال؛ اول این ها را چطور بشناسیم و دوم اینکه چطور کمک شان کنیم؟ 🔻چطور بشناسیم؟ دقت کردید برخی در رسانه های اجتماعی به شکل جنون آوری اخبار تهدیدآمیز دشمن را توزیع و ضریب می دهند؟ مثل اینکه آمریکا بمب افکن های جدید وارد اقیانوس هند کرد یا ترامپ برای چهارمین بار تهدید کرد و غیره. این افراد را با این نشانه ها هرجا دیدید بدانید وحشت سیاسی و کپ تحلیلی کرده اند و دلسوزانه باید کمک شان کرد. 🔻 چه نشانه هایی؟ 🔸اولا کلا "سوگیری منفی" دارند. یعنی درباره هر چیزی نظر دهند وجه منفی ماجرا را می بینند. 🔸دوم اینکه در چاله "سوگیری تأیید" هستند. یعنی می گردند برای ترس شان دلیل و شاهد خبری پیدا کنند. 🔸سوم گرفتار "اثر لنگرند". یعنی اولین خبری که دست شان می رسد را باور می کنند و جلوتر نمی روند. 🔸چهارم در دست انداز "تعمیم هیجانی" زمینگیر می شوند. مثل مار گزیده ای که از ریسمون سیاه و سفید می ترسد. 🔸در نهایت اینکه در تله "سوگیری در دسترس" هستند. ترس باعث میشود چیزهایی که راحت به ذهن شان می رسد را باور کنند و خیلی توان و قدرت استدلال نداشته باشند. روشن است که این گروه با گروه های سنتی طرفدار مذاکره فرق دارند. آن گروه های سنتی یا نگاه شان اصلاح شده است یا داد و فغان مذاکره شان از سر کاسبی سیاسی بوده است که این روزها دیگر بازاری ندارد و لذا خبری از آنها نیست. گروه جدید حقیقتا ترسیده اند و بخش احساسی مغزشان باعث شده قشر پیشانی ذهن که نقش منطق و استدلال را بازی می کند قفل شود. 🔻اما چه کمکی به این افراد باید کرد؟ نشان دادن واقعیت های ساده ؛ انتظار نداشته باشیم با تحلیل های عمیق سیاسی و دیپلماتیک یک شبه ارتباط بگیرند. استدلال های ساده مسیر را برای استدلال های عمیق تر باز می کند. 🔻تهدیدات آمریکا پوچ است و بی اثر به چند دلیل ساده 🔸اولا ایران دیگر ایران چهل سال قبل و بلکه یک سال قبل هم نیست. هم تحریم ها را پشت سر گذاشته و هم به جهت هسته ای و نظامی قوی تر شده است. به جهت هسته ای در مرز تولید سلاح هسته ای است و منتظر اشاره فقهی رهبرانقلاب. در بعد نظامی نیز جرعه ای از توانش را در وعده صادق و انتقام سخت چشانده است. نقش ایران در منطقه نیز دهها برابر تقویت شده است. امروز مقاومت چریکی و گروه های کوچک مقاومت، مزدوران نیابتی آمریکایی-صهیونیستی را بی آبرو کرده و نقش ایران را بیش از گذشته برجسته ساخته است. 🔸دوم اینکه آمریکا نیز به جهات مختلف در جایگاه گذشته نیست. نه اقتصادش یاراست. نه توان هزینه های بالای جنگ را دارد. نه بعد از طوفان الاقصی متحدان منطقه ای دارد. نه بعد از خروج خفت بار از عراق و افغانستان و بعد هم ذلت جهانی صهیونیسم، افکار عمومی اش با جنگ همراهی می کند. نه با این اختلافات جدید، دیگر خبری از همراهان اروپائی اش است و خلاصه نه به جهت شرایط سیاسی تمایلی به جنگ مستقیم دارد. 🔸از این مهمتر حضور مردم ایران است. مردم ایران در همین راه پیمائی روز قدس نشان دادند ملتی متکی به ایمان اند و مبنای محاسبات آنها با چرتکه های مادی آغشته با بلوف آمریکایی ها زمین تا آسمان متفاوت است. ملت ایران به چشم دیده اند که آمریکا با برجام چه کرد و همین روزها چه میزان تعهدش برای حفظ آتش بس در غزه اعتبار دارد. مگر میشود این تجربه های تاریخی را فراموش کرد؟ 🔻خلاصه باید به جریان وحشت زده متمایل به مذاکره نشان داد که سخن از خودکشی برای فرار از مرگ، نه هوشمندانه است و نه شرافتمندانه و نه عاقلانه و نه کار به گرایش سیاسی و مذهبی افراد دارد. به خود آئیم که غیر از خود خبری نیست و قدرت اینجاست. همشهری @mahdian_mohsen
🔻چرا تصمیم رئیس جمهور شجاعانه بود؟ برکناری معاون پارلمانی توسط رئیس جمهور به چند دلیل ممتاز و قابل تقدیر است. 🔻الف/ چرا ممتاز؟ 🔸یکم. برخلاف مواردی مشابه حاضر نشدند آنرا توجیه و یا از کنار آن بگذرند تا آب ها از آسیاب بیفتد. 🔸دوم. برخلاف موارد مشابه برکنار کردند و نه مجبور به استعفا 🔸سوم. بی اعتنا به خطای تکذیبیه روابط عمومی، با شجاعت پذیرفتند و برخورد کردند. 🔻ب/ اما متن برکناری چند ویژگی برتر داشت که نشان می دهد این برخورد دارای عمق و ریشه است. 🔸اولا نوشتند به حکم مولای متقیان. یعنی الگو را تعیین کردند. 🔸دوم. اشاره به وضعیت سخت اقتصادی و مردم محروم داشتند. یعنی مردم داری و ذم تبعیض. 🔸سوم. نفی اشرافیت. با این منطق که سفر اشرافی ولو با هزینه شخصی خطا است. 🔸چهارم. ایستادن مقابل قبیله گرایی. اینکه رفاقت سابقه دار مانع برکناری نمی شود. 🔻ج/ و آنچه در فرامتن نامه آمده است: 🔸یکم. پای شعارهای انتخاباتی ام هستم. 🔸دوم. مطالبه مردم و رسانه ها برایم مهم است. 🔸سوم. صداقت را بر هرچیز مقدم می دانم. 🔻د/ و انچه فراتر از شخص پزشکیان باعث امیدواری است: 🔸یکم. حس مسئولیت پذیری و پاسخگوئی مسئولین جمهوری اسلامی 🔸دوم. حذف فاصله شعار تا عمل مسئولین 🔸سوم. نگه داشتن پرچم شعارهای اصیل انقلاب اسلامی 🔻ه/ در نهایت یک نکته جالب؛ دقت کردید چه میزان ضدانقلاب عصبانی است؟ خلاصه اینکه تلاش کنیم این اخلاق را تثبیت و پایدار کنیم. راهش تکرار این راه و تکریم این راه است. همشهری @mahdian_mohsen
🔻آیا نشست شنبه خلاف نظر رهبری است؟ 🔻یک شبهه این روزها در میان بخشی از جریان انقلابی مطرح می شود و آن اینکه مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم فرقی ندارد و عبور از تذکر رهبرانقلاب است. استدلال شان هم اینست که مذاکره در هر نوعش بی ثمر است. 🔻بیائید درباره این شبهه چند نکته ساده رو مرور کنیم. 1⃣یکم. خبر مذاکره مستقیم را ترامپ اعلام کرد. خبر دروغ بود. اما چرا؟ این خبر دروغ برای آنها چه آورده ای دارد؟ عراقچی اعلام کرد مذاکره ما حتما غیر مستقیم است. بلافاصله رسانه ها خبر دادند که وزارت خارجه آمریکا اعلام کرده است که اگر مذاکره غیرمستقیم باشد شرکت نمی کنند. نکته شفاف اینست که پس برای آمریکایی ها بین مذاکره مستقیم و غیرمستقیم تفاوت است. اما چرا؟ 2⃣دوم. به نظر شما چرا رهبرانقلاب با مذاکره مخالف است. این مذاکره چیست که امام و رهبرانقلاب با آن مخالف بوده و هستند؟ مذاکره مگر غیر از گفت وگو است؟ خب دو نفر آدم پشت میز نشستند و با هم حرف می زنند. در انتها فرض کنیم شما مخالف باشید و مذاکره را ترک کنید. غیر از اینست؟ پس چرا باید با اصل مذاکره مخالفت شود تا انجا که رهبر انقلاب برای مذاکره برجام که هدفش تجربه جامعه بود بگویند نرمش قهرمانانه. 🔻اگر پاسخ به این سوال روشن شود متوجه می شویم که بین مذاکره مستقیم و غیر مستقیم تفاوت است. اساسا پیام مذاکره غیرمستقیم غیر از مذاکره مستقیم است و این تفاوت را غربی ها و آمریکایی ها خوب فهمیدند هرچند برخی در داخل متوجه آن نیستند. 🔻واقعیت اینست که وقتی سخن از مذاکره می شود منظور یک مذاکره با قواعد دیپلماتیک است نه هر سلام و علیکی. چه بسا ممکن است یک مسوول ایرانی یک مسوول آمریکایی را ببیند و با هم دست و سلام و علیک کنند و اسمش قاعدتا مذاکره نیست. مذاکره دیپلماتیک معنایی غیر از یک گفت وگوی ساده دارد. 🔻مذاکره خودش به تنهایی مهم نیست آنچه اهمیت دارد پیامی است که به جامعه بین الملل منتقل می شود. به همین دلیل است که برخی به پیاده روی و خنده های ظریف و جان کری انتقاد داشتند. مهم راه رفتن و خنده نیست. چه بسا در آن پیاده روی و خنده حرفی خلاف مواضع جمهوری اسلامی نزده باشد. اما مهم پیامی است که در فرامتن آن ایجاد می شود. 🔻مذاکره مستقیم پیامش حسن نیت و اعتماد طرفین است. این غیر از نتیجه بخش بودن یا نبودن مذاکره است. آنچه غیرمنطقی و غیرشرافتمندانه و غیرهوشمندانه است اینست که به تجربه گذشته اعتنا نکنیم و با کسی که چهل و اندی سال خلف عهد کرده است مجدد اعتماد کنیم و به او حسن ظن داشته باشیم. ممکن است بگوئید مگر هر نشستی یعنی اعتماد؟ خیر. اما پیامی که از مذاکره مستقیم صادر می شود صرفا مطابق نیت ما نیست. پیام فرامتن یعنی اعتماد. ایندست پیام ها هویت یک جامعه را نابود می کنند. گویی خفت و ذلت را پذیرفتید ولو اینکه در عمل نپذیرفته باشید. آنچه امامان جامعه و نخبگان دلسوز کشور از مذاکره عبور می کنند به دلیل پیامی است که صادر می شود. نه بی اطمینانی به مذاکره کننده داخلی یا بد بودن حرف زدن و کنار هم نشستن. 🔻به همین دلیل است که آمریکایی ها اصرار دارند تا این مذاکره مستقیم باشد. خود تصویر مذاکره مستقیم برای آنها آورده دارد. ترامپ دیروز گفت کشورها باسن مرا می بوسند برای مذاکره. دقت دارید در حال ساخت چه تصویری از مذاکره است؟ پس ماجرا را ساده سازی نکنیم به یک میز و دوتا صندلی در یک اتاق. 🔻حالا چرا با مذاکره غیرمستقیم موافقت شد؟ تا دوگانه توهمی ساخته شده ترامپ در جنگ یا مذاکره شکسته شود. تا برخی نگویند مذاکره چه ایرادی دارد وقتی می شود سایه تهدید را از کشور عبور دهیم. 🔻اینجاست که جمهوری اسلامی تدبیر به خرج داده است. آمریکا اگر بخواهد حسن نیتش در حل مساله را نشان دهد در مذاکره غیرمستقیم هم می تواند نشان دهد. اگر هم نه که هیچ. اما مهم اینست که باز هم یک تجربه جدید ایجاد می شود و مردم و افکار عمومی دنیا متوجه می شوند که آمریکا حسن نیت ندارد و نباید به او اعتماد کرد. همشهری @mahdian_mohsen
🔻پیشنهاد رهبرانقلاب بر مسلح شدن حقیقی فرماندهان 1⃣یکم. در سخنان روز یک شنبه رهبرانقلاب با جمعی از فرماندهان نیروهای مسلح یک پیشنهاد کلیدی و مبنایی و کارگشا وجود دارد که نیروهای مسلح ما را مسلح تر می کند. بلکه هر کس در هر نقطه ای نشسته است با این پیشنهاد مبنایی و اعتقادی ارتقا پیدا می کند و شکست ناپذیر می شود. 2⃣دوم. ما معمولا وقتی می خواهیم یک قدرتی را تحلیل کنیم چه می کنیم؟ مثلا همین قدرت نظامی. طبیعتا به توان نظامی و قدرت تسلیحاتی توجه و ادوات نظامی یک ارتش را جمع می زنیم. مثلا اگر قرار باشد قدرت نظامی ایران را بررسی کنیم احتمالا موشک ها و پهپادها و توان فرماندهی نظامی و مواردی از این دست را فهرست می کنیم. اما رهبرانقلاب می گویند قدرتی وجود دارد که اگر بدان مجهز نباشیم شکست می خوریم. چه بسا ارتش های بزرگ و پرطمطراق دنیا که به این قدرت مجهز نبودند در تاریخ شکست خوردند. 3⃣سوم. به قاعده نگاه های سطحی ارتش یک کشور زمانی می تواند بر کشور دیگر مسلط شود که به جهت توان نظامی و نیروی انسانی برتر باشد. موشک و بمب افکن و غیره. این ها لازم است اما کافی نیست. در طول تاریخ ارتش های پر قدرتی بودند که در جنگ های نابرابر از ارتش های به ظاهر کوچک تر و ضعیف تر شکست خوردند. چرا؟ چشم ظاهربین تنها به مقایسه کمی دو ارتش توجه می کند. اما نگاه عمیق تری وجود دارد که به قدرت های نرم افزاری طرفین توجه دارد. 4⃣چهارم. این قدرت چیست؟ پیشنهاد رهبرانقلاب این است که در کنار آمادگی سخت افزاری، آمادگی نرم افزاری مان را حفظ کنیم. آمادگی نرم افزاری؟ می فرمایند ایمان به هدف و ماموریت خود و حقانیت مسیر. می فرمایند یقین، ایمان، اراده، شجاعت و توکل به خدا باید به صورت حدأکثری در نیروهای مسلح وجود داشته باشد. 5⃣پنجم. بیائید مختصری با هم صادق باشیم. این حرف ها جدید است؟ خیر. قبلا بارها و بارها در کتاب های دینی و تاریخی و روایی و قرآنی و در میان سخنان رهبری انقلاب و امام دیده و شنیده ایم. اما اینبار یک فرق مهم دارد. کدام فرق؟ امروز این درس را چشیده ایم و به چشم دیده ایم. امروز دیده ایم که تنها کسانی در میدان می مانند که آن درس ها را به ذهن سپرده و به چشم کشیده و به عمل برده باشند. دوران امروز، دوران ایمان است. 6⃣ششم. قدرت ایمان را باید بعد از 7 اکتبر و طوفان الاقصی مشاهده کرد. واقعیت این است که نعمت انقلاب اجازه نداد خیلی ها باور کنند که قدرت واقعی، ایمان است. چرا؟ چون آنها که ایمان حقیقی داشتند در انقلاب و دفاع مقدس و در پس پرده حوادث چهار دهه گذشته بار کسری ایمان ها را بدوش کشیدند تا هرکس با هر سطحی از ایمان همراه و در آسایش باشد. اما گذشت. امروز حوادث در دل جامعه و مردم و در میان توده هاست. مرز جنگ و صلح مغشوش است. در خوشی نشسته ای که یکباره آتش و دود اطرافت را سیاه می کند. در این تحول و چرخش روزگار، رمزی نهفته است. سنت خدا بر این است که جوامع روز به روز ارتقای معنوی یابند. 7 اکتبر و مقاومت مردم غزه و شهادت مردان بزرگ حماس و حزب الله از جمله شهید نصرالله و شهید سنوار نشان داد که عصر، عصر ایمان است و هر کس مجهز به ایمان باشد پیروز میدان است. 7⃣هفتم. اعتقاد و باور به سنت های دینی و نظام توحیدی و نظم الهی و تکوینی این عالم کافی نیست. باور ها را باید به کار گرفت تا تبدیل به ایمان شود تا خود مجدد اعتقاد و ایمان فزاینده ایجاد کند. این روزها سخنان ایمانی و پربسامد رهبرانقلاب طی چند سال گذشته را بیشتر می توان فهم کرد. باید مسلح به ایمان شد ولاغیر. فرماندهان نظامی این حرف ها را عمیق تر و محسوس تر درک می کنند چون در میدان نبرد به چشم جان چشیده اند، اما امروز در هر میدانی چه جنگ سخت و چه جنگ نرم و چه جنگ رسانه و چه جهاد با نفس ضرورت ایمان افزایی بیشتر و بیشتر از گذشته درک می شود؛ حتا برای آنها که اغلب به جهت رخوت ذهنی و روحی و جسمی از قافله عقب می مانند. حرف تمام است. همشهری @mahdian_mohsen
🔻یک اشتباه درباره نسبت ما و آمریکا 🔻سخنان روز سه شنبه رهبرانقلاب نشان داد که مساله مذاکره غیرمستقیم نه تحمیل بوده است و نه تخلف. چنین اراده ای را نه کسی می تواند به نظام تحمیل کند و نه می تواند تخلف و تمرد کند. البته اصل چنین اراده ای با نحوه تحقق و اجرای آن متفاوت است. ضمنا این سخنان نشان داد که مذاکره غیرمستقیم یکی از دهها راهی است که نظام برای رفع تحریم و کاهش فشارهای اقتصادی دنبال می کند. در نهایت اینکه به قاعده دلیل-تجربه به این مذاکرات بیشتر بدبینیم تا خوش بین. 🔻اما درباره این خطای تحلیل باید نوشت. کدام خطا؟ چرا و چطور و با کدام محاسبات، برخی از این ماجرا تحمیل یا تخلف را برداشت کردند؟ به نظر میرسید خطا اینجاست که برخی میان نسبت ایدئولوژیک ما با آمریکا با نسبت دیپلماتیک تفکیک قائل نیستند. ایندو جدا از هم نیستند اما یکی هم نیستند و یکی ذیل دیگری است. نسبت ایدئولوژیک چه می گوید؟ می گوید دشمنی ما با استکبار هویتی است. تا جمهوری اسلامی هست، دشمنی آمریکا ادامه دارد و تا این شیطان، استکبار می ورزد، دشمنی جمهوری اسلامی با آمریکا ادامه دارد. اما نسبت دیپلماتیک چیست؟ ما هر زمان و هر اندازه بتوانیم به نفع این مردم وخاک، از آمریکا امتیاز بگیریم کوتاهی نخواهیم کرد. 🔻حالا مساله مذاکره دقیقا کدامیک است؟ رهبرانقلاب و سالها پیش حضرت امام به این سوال پاسخ دادند. تا زمانی که آمریکا از موضع برابر با مردم ایران حرف نزند نشستن پای میز مذاکره خطاست. روی دیگر این سخن چیست؟ اگر آمریکائی ها به هر دلیلی که می تواند ناشی از ضعف داخلی خودشان یا قدرت ایران باشد، قواعد جمهوری اسلامی و گفت وگوی عادلانه را پذیرفتند، می توان به مذاکره هم به عنوان یک راه حل توجه کرد. و البته در این میان کسانی باید پای میز مذاکره بروند که به تعبیرحضرت امام عمیقا کینه آمریکا را به دل داشته باشند. به سخن ساده تر جمهوری اسلامی همانطور که رهبرانقلاب بارها فرمودند برای خنثی سازی تحریم ها از تمام ابزارها و فرصت ها استفاده خواهد کرد و این با نسبت ایدئولوژیک و دشمنی ما با آمریکا قابل جمع است. 🔻اگر این نسبت ها دقیق و منظم سرجای خودش قرار بگیرد آنوقت موضوع مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم کاملا موکول به شرایط است و شرط اصلی همان است که طرف مقابل بپذیرد و حاضر باشد از موضع برابر و پذیرفتن حقوق اساسی مردم ایران مذاکره کند. کما اینکه همین مذاکره غیرمستقیم در دولت شهید رئیسی چهار مرتبه صورت گرفته بود. 🔻با این مقدمه دیگر دچار این خطای ناشی از ظاهرگرایی نمی شویم که هرجا سخن از مذاکره شد، نظام تن به تحمیل داده یا نسبت به تخلف و تمرد سکوت کرده است که چنین اتهامی سخت تر و دردناک تر از خطای احتمالی صورت گرفته است. همشهری @mahdian_mohsen
🔻ده دقیقه هشدار بسیار مهم رهبرانقلاب 🔻پیشنهاد می کنم سخنان رهبرانقلاب در مجلس عزای امام صادق را با دقت چندبار بخوانیم و مباحثه کنیم و تامل داشته باشیم که درسی آموزنده از دل تاریخ اهل بیت برای این روزهای ماست. 🔻خلاصه کنم. روایتی را از امام صادق نقل کردند که خداوند متعال امر امامت به معنای واقعی یعنی تشکیل حکومت را در زمان مشخص مقرر فرمودند اما عواملی باعث شد این زمان عقب بیافتد و مسیر تاریخ عوض شود. فرمودند وقتی زمان صلح امام حسن پیش آمد برخی به امام گلایه کردند اما امام فرمودند این زمان گذرا و موقت است. تسلط کفر و نفاق دائمی نیست و تمام می شود. حکومت اهل بیت قرار بود در سال 70 هجری یعنی دوران امام حسین باشد. اما اعراض مردم و بی اعتنایی شان به دین باعث شد عقب بیافتد تا سال 140 که میرسد به دوران امام صادق. رهبرانقلاب توضیح می دهند که ماجرا چنان به قله و پیروزی نزدیک شده بود که برخی از صحابه کاملا منتظر و قدرت امامت را نزدیک می دیدند. اما خطای برخی مومنین و خواص باعث شد باز هم این تقدیر عقب بیافتد و مسیر تاریخ عوض شوند. در ادامه می فرمایند "کوتاهی‌" ، "دهن‌لقّی" ، "کمک نکردن" ، "اعتراض کردن بیخودی‌" ، "صبر نکردن" و "تحلیل غلط از اوضاع" میتواند تحقق پیروزی را عقب انداخته و مسیر تاریخ را عوض کند. 🔻این سخنان دو هشدار روشن دارد. دو عامل روشن برای عقب افتادن پیروزی در تاریخ اهل بیت وجود دارد که می تواند برای این روزهای ما آموزنده باشد یکم. مردم از دین اعراض کنند دوم. خواص تحلیل غلط از اوضاع داشته باشند و صبوری نکنند و کوتاهی کنند و به امام نصرت ندهند. به خودمان بیائیم. به این فهم این هشدار صریح رهبرانقلاب برای من و شماست. مردم ما بیش از گذشته مومنند. در ظاهر مردم متوقف نشویم. اما امان از تحلیل خواص. خواصی که تحلیل شان از دوران دونقص جدی دارد. نقص در درست دیدن و نقص در ایمان داشتن. نقص منطقی و ایمانی. برخی از خواص و انقلابیون منطقا برخی مباحث امروز در تقابل حق و باطل را می فهمند و قبول دارند اما ایمان ندارند. اینها نیز نمی توانند به امام نصرت دهند و نقش روشنگر داشته باشند. در نزدیکی قله ایم و اگر کوتاهی کنیم قهرا شکست می خوریم. خدا با احدی عقد اخوت ندارد. @mahdian_mohsen
🔻فراتر از خطای رسانه ملی 🔻دیگر ماجرا تغییر کرده است 1⃣یکم. رسانه ملی خطایی کرد و با تمام قوا تلاش کرد جبران کند. اما ماجرای وحدت دیگر تغییر کرده است. جای پای وحدت محکمتر از گذشته است. اجازه دهید این فرصت را غنیمت شمارم برای چند جمله فراتر از این ماجرا. 2⃣دوم. رابطه شیعه و سنی امروز تغییر کرده است. واقعیت اینست که رابطه اسلام و دیگر ادیان نیز. اسلام و هر آنچه غیر اسلام هست نیز. مقدسات دیگر برای برخی، صرفا جامانده در تاریخ نیست. مقدسات تاریخی ما، امروز مقابل چشم ماست. امتداد دارد. امروز معنای وحدت نیز تغییر کرده است. 3⃣سوم. امروز نوحجتیه ای ها و نوتکفیری ها مقابل آرایش جدید عالم سپر انداخته اند و بی آبرو شدند. شیعیان انگلیسی و سکولارهای هیاتی و مذهبی امروز روی دیگر سکه ضدشیعی و وهابیت و تندروهای سلفی گری اند و امروز از هر دو سو بی قیمت اند. امروز مرز ها تغییر کرده است و مقدسات دیگر برای برخی ذهنی نیست و روی زمین مابه ازای روشن و قابل مشاهده دارد. 4⃣چهارم. وحدت و تقابل به قبل و بعد از طوفان الاقصی تقسیم می شود. غزه مرز حق و باطل است. خونخواهی از کودکان و دختران مظلوم نشانه ولایت است و امتداد اهل بیت است. هرکس با هر اسمی و هر ادعایی اگر بی اعتنا به غزه بود دروغگوست. مهم نیست شعارش تبری است یا تولی یا چه. آنها که غزه را دیدند و سکوت کردند و درگوشی گفتند از هرطرف کشته شود به نفع اسلامست، امروز باید زبان بکام بگیرند و از تولی و تبری هیچ نگویند. همان در پستوخانه شان بمانند و توهم دینداری دود کنند؛ مگر توبه کنند و جبران. 5⃣پنجم. مرزها تغییر کرده است. مقدسات روی زمین دارای نشانه است؛ دیروز هم بود. اما خیلی ها ندیدند. شاید کور بودند که دین آل محمد امتداد دارد و متوقف در تاریخ نیست. اما امروز دیگر هیچ حجتی برای ندیدن نیست. نور خورشید است و کتمان شدنی نیست. امروز دغدغه امام معصوم پیش چشم هاست. امروز نقشه امام عصر قابل مشاهده است و آن دانشجوی لائیک دانشگاه هاروارد که پرچم فلسطین را بالا برده است، ناصر حق است و همان نقشه ای را جلو می برد که برخی به اسم شیعه و سنی برآن چشم بستند. امروز رمز وحدت در غزه است. 6⃣ششم. درباره وحدت شیعه و سنی و بالاتر از آن گفتیم. اما واقعیت اینست که در ذیل مذهب نیز بازهم غزه حکمفرما است. غزه خط کشی های سیاسی و اجتماعی در جامعه ما را تغییر داده است. مرز چپ و راست سیاسی و اصولگرا و اصلاح طلب و وطن پرست و خاکستری و صورتی و غیر آن نیز رنگ باخته است. امروز هرکس با غزه است با حق است. انسان است. هرکس با غزه است مقابل ظلم است و مدافع مظلوم. درد عدالت دارد و دغدغه آزادی. حر است و شرف دارد و حق طلب است. دیگر فرصت جاهل ماندن نیز فراهم نیست. همه چیز عیان است. در پس خونخواهی برای غزه در هرگوشه ای از این عالم باشد، خداخواهی نفهته است. ولایت است که جوشان است. لذا رهبرمان فرمود درس اهل بیت استقامت و ایستادگی است که امروز نمادش در غزه است. 7⃣مرز ما در تقابل با استکبار صهیونیزم است و خونخواهی برای غزه. مرز ما دیگر داستان سنوار است و مجاهدانش و فرزندانش در خرابه های غزه. بزرگترین غصه امام زمان نیز امروز خون های به ناحق ریخته شده از مردم مظلوم غزه است. امتداد بیرق اهل بیت نیز در غزه افراشته است. هرکس آنجا نیست به هر بهانه ای زیر بیرق شیطان است و هرکس هست در هر رنگ و لباسی زیر پرچم الله است. دیگر نگران وحدت نیستیم. غزه اسم رمز وحدت آخرالزمانی است. باقی ماجرا نیز بماند برای یوم تبلی السرائر. حرف تمام است. همشهری @mahdian_mohsen