eitaa logo
کشکول|محسن مهدیان
4.3هزار دنبال‌کننده
426 عکس
150 ویدیو
3 فایل
روزنامه‌نگار. ارتباط با ادمین @mohsen_mahdian
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻لحن قاطع رهبرانقلاب درباره مذاکره رهبرانقلاب درباره مخالفت با مذاکره لحن قاطعی داشتند. روشن و شفاف و صریح با یک استدلال بسیار ساده؛ دلیل مخالفت: تجربه. اما چرا؟ این مخالفت یک منطق با اهمیت دارد؛ همان دلیلی که یکبار بخاطر آن در مذاکره با آمریکا همراهی کردند. اجازه دهید به گذشته برگردیم. سالها پیش وقتی بحث مذاکره در دولت وقت مطرح شد رهبرانقلاب یک جمله تاریخی دارند. فرمودند که به مذاکره خوش بین نیستم، اما اجازه دادند تیم مذاکره کننده با منطق و مدل خودش عمل کند؛ با همان مدل دیپلماتیک و همان زبان دنیا و حتی همان خنده ها و قدم زدن ها و .... اینکه چه میزان برجام مطابق خط قرمزهای رهبری انقلاب پیش رفت مساله دیگری است. اما اصل موضوع اینست که مذاکره در سایه همراهی رهبری انقلاب پیش رفت. بااین حال ثمره اش چه شد؟ طرف مذاکره که در طول چانه زنی های دیپلماتیک هم زورگو بود و هم زیاده خواهی داشت و هم نتیجه نهائی را به نفع خودش رقم زده بود، در عمل به همان تعهد حداقلی نیز پایبند نماند و زیر توافق نامه زد و عهد شکنی کرد و از این قلدری نیز هیچ گاه پشیمان نشد. امروز از آن ماجرا چند سالی گذشته است و حالا همراهی رهبر انقلاب به مخالفت صریح و روشن تبدیل شده است. اما چرا؟ یک روز با مذاکره موافقت کردند برای رشد جامعه و امروز مخالفت کردند برای تثبیت همان رشد عمومی. آنروز که برخلاف پیش بینی خود به مذاکره مجوز دادند قصدشان یک تجربه تاریخی بود و امروز که با مذاکره مخالفت می کنند غرض نهائی صیانت از همان تجربه تاریخی است. آنروز که از نظر خود عدول کردند، به افکار عمومی احترام گذاشتند و امروز که افکار عمومی با آن تجربه شکل گرفته است باز هم به احترام افکار عمومی مخالفت می کنند. مساله دولت ها و جریان های سیاسی نیستند؛ مساله مردمند. مخالفت امروز، ادامه همراهی دیروز است و این اصلی است که دغلبازان سیاسی و مکاران غربزده و کاسبان آمریکاپرست نمی فهمند اما مردم هوشیارند. همشهری @mahdian_mohsen
کشکول|محسن مهدیان
🔻درباره این عکس و راه پیمائی امسال راه پیمائی تماشایی امسال چشم ها را کشید و خیره کرد. اما این مردم مگر دلار 90 هزار تومانی را ندیدند؟ گلایه از گرانی ها نداشتند؟ خیلی ها با اظهار لطف و محبت به مردم ایران نوشتند: مردم علیرغم اعتراض به وضعیت اقتصادی بازهم به خیابان آمدند و از نظام و انقلاب حمایت کردند. حرف درستی است. ذهن من هم درگیر همین حرف ها بود. اینکه مردم آنقدر بصیرت دارند و هوشیارند که میان نظام و انقلاب با عملکرد مسئولین فرق و تفاوت قائلند. اما عکسی از یک پیرمرد اصفهانی در راه پیمائی دیدم که یک متن ساده در دست داشت و رشته افکارم را بهم ریخت. نوشته بود: "قیمت ارزاق عوض شده، رزاق که عوض نشده" جمله پیرمرد یک تکانه عارفانه بود. پیرمرد با معرفت به امری فراتر از هوشیاری ذهنی و اندیشه ای توجه داشت. بله مردم ما بین نظام و انقلاب با مسئولین و عملکردشان تفاوت قائلند. اصل، انقلاب است و نقص و ضعف اقتصادی فرع ماجرا. یک نظام اسلامی داریم که غیر از دولت است و صیانت از آن فراتر از کم و کسری هاست. اما پیرمرد به امری فراتر از همه اینها توجه دادند و آنهم ایمان است. ایمان غیر از اندیشه و ذهنیات است. فراتر از خردورزی است. ایمان توجه توحیدی به دنیا است؛ فهم و درک امتداد توحید در متن زندگی است. ایمان نشاندن نظام های اندیشه ای و اعتقادی در قلب است. رسوب ایمانی در قلب، تنها زمانی میسر است که باورهای معرفتی و اندیشه ای بکار بسته شود؛ به عمل بستن و تکرار و تکرار آنها.... اینجاست که وقتی به قیمت ارزاق می رسد توجهش از رزاق برنمی گردد. مردم ما اندیشه توحیدی انقلاب را نزدیک نیم قرن در عمل بکار بستند و امروز از میوه ایمانی آن بهره می برند. مردم ما بصیرت و هوشیاری دارند اما بالاتر از آن ایمان دارند. دقیقتر اینکه بصیرت شان نیز از سر ایمان شان است. عصر، عصر ایمان است. عصر دانائی گذشته است. هرکس داناست و علم و هوش دارد، معلوم نیست تا پایان این راه همراه باشد. مردم غزه را ببینیم و هیچگاه این افسانه تاریخی را فراموش نکنیم. آنچه این افسانه رویایی را روی زمین محقق ساخت ایمان مردم بود. عکس دستنوشته پیرمرد را که دیدم احساس کردم اساسا این تعبیر که مردم علیرغم گرانی دلار به راه پیمائی آمدند، کافی نیست و حق مطلب را ادا نمی کند. اساسا مقایسه ایندو کسر شان مردم است. مردم آمدند چون مومن اند. چون ایمانی اند. چون رزاق را می بینند نه ارزاق... قدر این مردم را بدانیم و کم نگذاریم. همشهری @mahdian_mohsen
🔻اوباش؛ فتنه آینده 🔻قتل یک دانشجوی مظلوم توسط زورگیر و قمه کش خیابانی در کنار تلاش شیاطین وطن فروش برای آشوب در ایران معنادار است و نباید به سادگی از کنار آن گذشت. بدون شک این پرونده بسته نمی شود و صدالبته مطالبه مبارزه با اوباش باید مورد توجه و با جدیت بیشتری دنبال شود. 🔻اما بزودی مساله اوباش در ایران تبدیل به مساله جدی تری خواهد شد که فراتر از جیب بری و کیف قاپی است. اما چرا؟ 🔻فتنه آینده در تولید جهل یا توقف ذهن است. یعنی چی؟ اساس جریان های شیطانی در تولید جهل است. چون مردم اگر آگاه شوند علیه ظلم قیام می کنند. ازاینرو فضای مجازی با همه آسیب هایی که بر آن فهرست می شود دارای قدرت آگاهی بخشی در توده هاست. از این جهت فراتر از ایران، فضای مجازی وبال جریان سرمایه دار جهانی شده است. چون آگاهی عمومی در همه جای دنیا به واسطه افول انحصار رسانه های مرجع و شکست سانسور و رشد شبکه های مردمی در حال افزایش است. به موازات رشد آگاهی ها، جریان فتنه در هرجای دنیا عرصه را بر خود تنگ می بیند و دست به تولید جهل می زند. تولید جهل چطور میسر است؟ با دروغ آفرینی و اشتباه پراکنی های دستی و الگوریتمی؛ جزئیاتش بماند. اما خط همین است. 🔻اما آیا تولید جهل صرفا و تنها با پمپاژ دروغ و قلب حقیقت ممکن است؟ خیر. چون خورشید هیچ گاه پشت ابر نمی ماند و هرکس مقابل حقیقت صف آرائی کند با سیلی واقعیت بیدار می شود. 🔻اینجاست که نقشه دروغ و تحریف باید با روش دیگری تکمیل شود و آنهم پروژه "میخکوب ذهنی" و "تخته بند کردن شناختی" است. 🔻پروژه میخکوب ذهنی چیست؟ پروژه ای که موجب کپ کردن ذهن می شود. یعنی قدرت تحلیل ذهن را می گیرد. چشمان فرد را چنان پر می کند که امکان تحلیل ساده از او گرفته می شود. مثل آدمی که ترسیده است. دقت کردید آدم وحشت زده حتی نمی تواند از داشته های علمی و تجربی خود استفاده کند؟ گرگ را می بیند و می داند درنده است اما بجای فرار، می ایستد.   پروژه میخکوب ذهنی باعث می شود عده ای بترسند و از میدان خارج شوند. یعنی دشمن برای جلوگیری از رشد آگاهی ها مجبور می شود دست به تولید وحشت بزند. 🔻اما این پروژه چطور شکل می گیرد؟ با حضور اراذل و اوباش. نقش اراذل و اوباش خون ریختن است. خون ریختن چشم ها را پر می کند. اغتشاشات 1401 را خاطرتان هست؟ ضعیف ترین حضور مردمی را در اغتشاشات 1401 داشتیم. اما نقش اوباش خیابانی چنان بود که خیلی ها باورشان شده بود خبری است. عده ای قلیل با آتش پراکنی گسترده؛ مثل آب خوردن آدم می کشتند.  شهید عجمیان را زمانی سلاخی کردند که اغتشاش به روزهای پایانی اش نزدیک شده بود. تا مجدد آتش اغتشاش در فضای مجازی زنده بماند. در فضای مجازی نیز در فتنه 1401 یکی از پروژه های ضدانقلاب همین نقش ترول ها و زامبی های مجازی بود تا با فحاشی و تهدید به آدم کشی، فراتر از الگوریتم های فنی و حقوقی شبکه های اجتماعی و سانسور ساختاری، مارپیچ سکوت اجباری را رقم بزنند. 🔻حتی در ابعاد جهانی نیز رژیم منحوس صهیونیستی با همین نقشه شناختی بر سر زن و بچه غزه آتش می ریخت. تا شکست خودش مقابل حماس و مقاومت را بپوشاند. از چه طریق؟ کپ کردن ذهنی. حتی در ایران عده ای غافل باور کردند که قدرت نزد اسرائیل است. چرا؟ چون بیشتر خون می‌ریزد. خلاصه در ابعاد جهانی هم فتنه آینده نزد اوباش جهانی است. 🔻آقایان مسئولین بهوش باشید. ماجرا تنها خفت کردن و زورگیری نیست. مساله اصلی اینست که قمه کش ها اینبار برای نقشه مهمتری اجیر می شوند؛ برای ریختن خون دانشجو و زنان و هر مظلوم دیگری.... تا با امتداد آن در فضای مجازی موجب کپ کردن ذهنی و تولید و توزیع جهل شوند. تا مانع نقش آفرینی آگاهی ها شوند و در نتیجه این کپ کردن ذهنی که الگوریتم های فنی شبکه اجتماعی نیز به کمک آن می آید، مانع روشنگری شوند و به خیال خام مردم را به خیابان بکشند. همشهری @mahdian_mohsen
🔻لطفا به خودتان بگیرید؛ رهبری با شماست 🔻بله رهبرانقلاب با شماست. خود شما. هرجا که نشستید. تفاوتی نمی کند. مخاطب اصلی هرکسی است که تریبون دارد. و صدالبته مدیران رسانه ها مخاطب اصلی هستند. از آقای صداوسیما گرفته تا باقی رسانه ها. تا همین قلم که این سطور را می نویسد. 🔻یکی از پربسامدترین سخنان رهبری انقلاب طی چند ماه و بلکه چند سال گذشته جهادتبیین و روشنگری بوده است و حالا در دیدار اخیر با مردم آذربایجان حجت را تمام کردند. 🔻با این حال یک بدفهمی ممکن است مانع قیام رسانه ای شود و آنهم اینکه هرکس در خلوت خود بگوید من که مشغول تلاش و جهادم و بار این تکلیف مهم را به دیگران حواله دهد؛ خیر. کم کاری به روشنی خورشید است. عوارض آن نیز روشن است؛ فاصله معنادار ذهن ها تا واقعیت ها. اما چرا؟ دقیقا چه چیز باید اصلاح شود؟ 🔻حرف بسیار است اما خلاصه کلام؛ آنچه رهبرانقلاب بدان اشاره می کند بسیار فراتر از منبری است که به طور مرسوم در هیات ها برگزار می شود. روضه و اشکی که در جنگ حق و باطل امروز روشنگر نباشد در خدمت سیدالشهدا نیست. اگر جرئتش بود، باید گفته می شد در خدمت شیطان است. رسانه عدالتخواهی که بی اعتنا به ظلم رسانه ای امروز است، خبرنگار و رسانه دشمن است. 🔻فرمان رهبرانقلاب نیازمند یک تحول معنایی در رسانه است. کدام تحول؟ مساله اصلی اینست که رسانه باید از اقدام روزمره و طبیعی خارج و آرایش جنگی بگیرد؛ همین. کل کلام در این عبارت است. در دل آرایش جنگی دوجزء مفروض است. اول دشمن و دوم مجاهدت. 🔻دیدن دشمن به اقدام رسانه ای ما رنگ می زند. آرایش رسانه ای باید دقیقا نقطه مقابل هدف گذاری دشمن باشد. امروز دشمن امید را هدف گرفته است. تخریب اعتماد به نفس و چنددستگی را نشان کرده است. برای خودتحقیری برنامه ریزی می کند. با این توضیح رسانه باید متناسب با همین اهداف آرایش بگیرد. هم در خنثی سازی و هم تهاجم بی امان به دشمن. 🔻و اما دوم مجاهدت است. در جنگ با دشمن تنها کسانی می مانند که مجاهدت داشته باشند. شب و روز نشناسند. از مال و آبروی شان خرج کنند. خود را کاملا بروز و مجهز به علم و مهارت و ابتکار و خلاقیت کنند. اینها ابزار مبارزه است. با زندگی عادی نمی توان مقابل دشمن آرایش گرفت. 🔻حرف تمام است؛ آنچه رهبرانقلاب می خواهند آرایش جنگی است. مجاهدت مقابل دشمن در دفاع از مردم. دشمن، ذهن و قلب هر نفر از این مردم مظلوم را تصاحب کند گوئی بخشی از این خاک را به غارت برده است. باید غیرت داشت. 🔻واگرنه به تعبیر مرحوم شریعتی :"وقتی از صحنه حق و باطل زمان خویش غائبی هرکجا خواهی باش. چه به نماز ایستاده باشی و چه به شراب نشسته باشی هردو یکی است." روحش شاد. همشهری @mahdian_mohsen
🔻فراتر از تراموا... 🔻نخستین بسته حمل و نقل عمومی شامل 180 دستگاه اتوبوس برقی، 1700 تاکسی برقی شاسی و خط یک تراموای هوشمند افتتاح شد. بسته های دوم و سوم در راه است. مثلا این 180 دستگاه اتوبوس برقی از 3 هزار دستگاهی است که بزودی به خیابان می رسند. 🔻این آمار را وقتی در مقایسه با گذشته ارزیابی کنیم معنادارتر می شود. به عنوان مثال در همین یک مورد اتوبوس ها، سه سال پیش تهران 1800 اتوبوس داشت که هزار دستگاه غیرفعال و تنها 800 مورد مسافر جابجا می کرد. و حالا ظرف این سه سال 2100 دستگاه اتوبوس فعال شده است که بزودی به 3400 دستگاه می رسد. یا نمونه دیگر واگن های مترو است که با اجرای طرح تحولی در مدیریت شهری به اندازه 25 سال گذشته واگن وارد چرخه می شود. 🔻اما واقعیت اینست که اهمیت ماجرا به این اعداد و ارقام نیست. نکته با اهمیت اینست که این طرح دارای یک پیوست هویتی است که باعث می شود حمل و نقل عمومی تهران به قبل و بعد از افتتاح تقسیم شود. 🔻کدام پیوست؟ 1⃣یکم. طرح تحول حمل و نقل شهری برپایه یک تحول درون زا است. تحول درون زا به این معناست که جلوه ای از مردم سالاری دینی است. طرح " من شهردارم" از همین جهت اهمیت دارد که به مردم سالاری دینی و مشارکت دادن مردم به تعیین سرنوشت خود مرتبط است. از اینرو طرح تحول حمل و نقل شهری به عنوان تحقق مهمترین مطالبه عمومی مردم در شهر تهران حائز اهمیت است. 2⃣دوم. طرح تحولی حمل و نقل شهر تهران دارای چند پیام روشن مدیریتی است. اول از همه تحقق شعار "ما می توانیم" است. توجه کنیم که سالها مدیریت شهری تهران به بهانه تحریم و بی پولی حتی یک دستگاه اتوبوس یا واگن نتوانسته بود به سیستم حمل و نقل عمومی شهر اضافه کند. دوم نیز معنای واقعی و راستین وفاق است. اینکه شهرداری تهران در کنار شورای شهر و دولت و دیگر دستگاه ها بتواند به مردم خدمت کند. وفاق حقیقی یعنی همین. کنار هم باشیم برای کار بیشتر و خدمت بیشتر به مردم. انقلابی گری یعنی خدمت به مردم ولاغیر. این نگاه می تواند شهر را با سرعت مضاعف، بجهت کالبدی و معنائی متحول سازد. 3⃣سوم. فصل جدید حمل و نقل عمومی دارای یک تحول فناورانه و دانش بنیان است که شاخص آن برقی سازی است. به سخن دیگر مدیریت شهری با ارتقای کمی و کیفی این ناوگان هم حمل و نقل عمومی را ارتقا بخشیده است و هم پاک سازی زیست محیطی شهر. با این هدف تلاش کرده است برق لازم برای این ناوگان را با طرح های دانش بنیان، خارج از مدار برق خانه ها و صنعتی ها و مثلا از زباله های شهر تامین کند. 4⃣چهارم و در نهایت اجرای ایندست طرح ها تلاش برای تحول روحی و انسانی در شهر است. مهمترین رکن برای یک جامعه معنوی توجه به انسان هائی است که دارای کرامت نفس و تعالی روحی اند. مدیری می تواند در این راه قدم بردارد که با اقداماتش به مردم و جامعه خود حس کرامت ببخشد. به همین دلیل است که گفته می شود حاکم نه تنها خدمت رسان صرف و بلکه باید خدمتگذار باشد. یعنی مردم با تمام وجود حس کنند عده ای به اسم مدیر برای آنها خادمی می کنند. این حس کرامت انسانی است که اولا منتج به مسئولیت پذیری و مشارکت می شود و در نهایت کمک می کند هویت معنوی و انسانی شهر ارتقا یابد. طرح تحولی حمل و نقل عمومی یک طرح ضدتبعیض و عدالتخواه است که خاصه به اقشار متوسط و ضعیف جامعه عزت نفس می بخشد. این طرح تنها یک جلوه و رشته از خدمات متعالی و متکی به این تحول 4 گانه است و هنوز تا تحقق مدیریت شهری الگو و شهر الگو و شهروند الگو راه بسیار است. همشهری @mahdian_mohsen
🔻یک بوسه و درس های رسانه ای حماس 🔻بوسه اسیر اسرائیلی بر پیشانی نیروی قسام، همه رسانه های دنیا را مبهوت کرد. کار به جائی رسید که وب سایت رسانه ای لایف اعتراف کرد پلتفرم های عبری در تلاش برای سانسور تصاویر اند. از آنسو روزنامه پرخواننده و صهیونیستی معاریو نوشت که این تصاویر جهان را متحیر کرده است. پیشتر وال استریت ژورنال نوشته بود که تصاویر تبادل اسرا، نمایش قدرت نمایی حماس است. 🔻واقعیت اینست که موشک رسانه ای حماس در خدمت مقاومت و مجاهدت یک هجمه ترکیبی علیه صهیونیست ها را رقم زده است. ابعاد این جنگ روایت ها بسیار چشم گیر و آموزنده است. 🔸بوسه اسیر اسرائیلی نشان داد که رفتار حماس با اسرا چه میزان انسانی است. 🔸لباس نظامی بر تن اسرای صهیونیستی نشان می داد اینها مردم عادی نبودند. 🔸استفاده از لوگوی طوفان الاقصی نشان داد هویت قیام 7 اکتبر ماندگار و تاریخی خواهد شد. 🔸استفاده از ماکت موشک های آمریکایی بر تابوت اسرا نشان داد مجرم اصلی چه کسی است. 🔸تصویر مبارز فلسطینی همچون ریشه درخت، نشان داد این مقاومت مستحکم و ماندگار و پرثمر خواهد بود. 🔸گردنبندها و دستبندهای پرچم فلسطین بر دست و گردن اسرا تحقیر رژیم پوشالین صهیونیستی بود. 🔸حضور پرشور فلسطینی ها در تبادل اسرا نشاندهنده اتصال حماس به مردم و پایگاه اجتماعی آنها بود. 🔸استفاده از ماشین و ادوات به غنیمت رفته در تبادل اسرا، قدرت نمایی و تحقیر صهیونیست ها را به همراه داشت. 🔻و البته این فهرست بسیار فراتر از این موارد است. قدرت حماس در روزهای قیام و رویارویی نیز شگفتی ساز بود و کمتر از موشک ها و مقاومت نظامی حماس نداشت. 🔻اما در این میان برای ما نیز درس های عمیق رسانه ای وجود دارد. درس هایی که فراتر از محتوا و تکنیک است و باید درباره آن ساعت ها نوشت. 🔻تنها به چند مورد اشاره می کنم. 1⃣یکم. پیروزی بر تکنولوژی و تسخیر آن حماس نشان داد می توان بر تکنولوژی به عنوان محصول جهان بینی و تمدن مادی غرب، تفوق پیدا کرد. این درس ها خاصه برای کسانی است که به اسم غربشناسی و یا ژست های چپ گرای رسانه ای اعتقاد دارند تکنیک و رسانه قابل تحول نیست. 2⃣دوم. اتکا به شهروند رسانه ها بجای ابررسانه ها حماس هژمونی ابررسانه های صهیونیستی را در هم کوبید. مالک بزرگترین رسانه های دنیا صهیونیست ها هستند. سالهای سال با امپراطوری رسانه ای بزرگترین دروغ های تاریخ را به خورد افکار عمومی جهان دادند. و حالا حماس با درگیر کردن شهروند رسانه ها توانست این سیطره را بشکند و پیامش را به سرتاسر دنیا برساند. مهمترین دستاورد 7 اکتبر شکستن بزرگترین دروغ های تاریخی صهیونیست ها بود. چه دروغ مظلومیت تاریخی و چه دروغ هیبت و قدرت امنیتی و نظامی شان. 3⃣سوم. ساخت روایت از واقعیت و ساخت واقعیت برای روایت مهمترین کار حماس این بود که در بزنگاه میدان، روایت اول را از واقعیت های نبرد ارائه می کرد. یک نمونه آشکار آن تجاوزهای دردناک اسرائیلی ها به زنان و کودکان غزه بود که حماس با روایت درست و دقیق روح و روان جهان را درگیر کرد. اما حماس برای ساخت روایت، دست به ساخت رویداد و واقعیت هم می زد. ساخت واقعیت به معنای رویداد معنادار و رسانه ای که بتواند مخاطب را با حقایق میدان آشنا کند. اقدامات نمادینی که یک نمونه آشکارش در همین تبادل اسرا صورت می گیرد. 🔻اما همه این موارد یک سوی ماجراست. سوی اصلی، روایت عمیق و باطنی از صحنه مبارزه است. دیدن درست به اندازه روایت درست اهمیت دارد. تنها یک مجاهد است که می تواند عمق الهی رویداد را دقیق و عمیق ببیند و از ظواهر عبور کند تا سنجیده روایت کند. 🔻درس های رسانه ای حماس به اندازه هویت مقاومت بااهمیت است. چه بسا درس اصلی اینجاست که آنچه به رسانه حماس قدرت بخشید همان هویت مقاومت است. دو هویت نیستند. رسانه به مقاومت ضمیمه نشده است. یک هویت اند که یک جا در صحنه نبرد خود را نشان می دهند و یک جا در صحنه ذهن و دل. 🔻روایت حماس از میدان، به واسطه نگاه توحیدی و قدرت ایمانی شان باعث شد جان دنیا را درگیر سازند و طبیعی است که بنا به سنت الهی نصرت و برکت تکوینی نیز به این جهاد رسانه ای مدد می دهد. حرف تمام است. همشهری @mahdian_mohsen
🔻و این دو تشکر تاریخی زلنسکی 🔻بعد از تحقیر زلنسکی در کاخ سفید و بیرون انداختن وی درحالیکه هنوز سخنانش تمام نشده بود، زلنسکی دو تشکر داشت: 🔸اول اینکه در پیامی خطاب به ترامپ نوشت: «از تو سپاس، آمریکا، بابت حمایتت، بابت این دیدار، از تو سپاس، آقای ترامپ.» در جریان مذاکره نیز وقتی معاون ترامپ با طعنه به زلنسکی می گوید آیا تا بحال شده یکبار از آمریکا تشکر کنی؟ می گوید بله بارها. 🔸و دوم بعد از اینکه کشورهای اروپائی تک به تک شروع به حمایت از وی مقابل ترامپ کردند از این دولت ها نیز تشکر کرد. 🔻خلاصه دو تشکر اینست: زلنسکی باز هم ذلت را ندید و باز هم به سراب عزت دل بست و در این دو تشکر درس ها نهفته است. 🔻یکبار قصه زلنسکی را ساده مرور کنیم. 🔸یک روز اروپائی ها به زلنسکی گفتند تو می توانی عضو ناتو و عضو اتحادیه اروپا شوی و ما هم از تو حمایت می کنیم. زلنسکی هم خوشحال وارد کری خوانی با روسیه شد. اما دستش به جهت نظامی خالی بود و ناچار سمت آمریکا و غرب دست دراز کرد. 🔸غربی ها ابتدا هیچ کمکی نکردند. زلنسکی بارها از این خلف وعده انتقاد کرد. تا اینکه بالاخره کمک هایی رسید. سرجمع 150 میلیارد دلار اروپا و 200 میلیارد دلار هم آمریکا کمک نظامی کردند. چه کمک هایی؟ نیویورک تامیز نوشت تسلیحاتی فرستاده شد که از فرط فرسودگی تنها به درد لوازم یدکی می خورد. اما همین کمک نظامی هم دست آخر شد بهانه ای برای آمریکا تا به اسم جبران هزینه دست روی معادن اوکراین بگذارد. زلنسکی هم رفت کاخ سفید برای امضای قرارداد که اینطور تحقیر شد و برگشت. 🔻اما این تنها نقطه شروع و پایان ماجراست. در این میان اتفاقات مهمی رخ داد. 🔸آخرین نظرسنجی موسسه بین المللی کی یف نشان داد که مخالفان جنگ در اوکراین 20 درصد بیشتر و به عدد 60 درصد رسیدند. حداقل 6 میلیون نفر هم از اوکراین مهاجرت کردند. یعنی افکار عمومی را از دست دادند. این درحالی است که بالای یک میلیون نفر هم در جنگ زخمی و کشته شدند. 🔸روسیه هم در میان جنگ توانست حداقل 4 منطقه شرق اوکراین و حدود 18 درصد این خاک را تصرف و رسما به خاک خود اضافه کند. جالب اینکه ترامپ هم تائید کرد. 🔸حجم ویرانی ها به اندازه ای شد که بانک جهانی اعلام کرد حداقل 411 میلیارد دلار برای بازسازی هزینه لازم است. اما این هزینه مهمترین عاملی شد که پیوستن اوکراین به اتحادیه اروپا را هم منتفی کرد چون اروپائی ها حاضر نیستند یک کشور جنگ زده را تحمل کنند و بارهزینه های آنرا بدوش بکشند. 🔸درباره پیوستن به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) هم وال استریت ژورنال نوشت که ترامپ تصمیم دارد آتش بسی به کی یف تحمیل کند که تا دو دهه نتواند به ناتو بپیوندند. معاون ترامپ هم رسما آنرا خبری کرد. 🔻و حالا؛ یک بازیگر با سراب غربی ها هم مردمش را از دست داد و هم خاکش و هم به ویرانی رسید و هم اینطور ذلیل و تحقیر شد. اما نکته مهم اینجاست که هم چشم بر تحقیر می بنند و هم چشم به سراب غربی ها میدوزد. برای او هیچ درسی آموزنده نیست. چرا؟ چون هیچ راه دیگری ندارد. آنکه به توان داخلی و مردمش اتکا نکند، چنین میانه ذلت و سراب عزت آواره می شود. 🔻در این قصه ذره ای شرافت دیدید؟ شاید حالا بهتر درک شود که چرا رهبرانقلاب فرمودند این راه شرافتمندانه نیست. @mahdian_mohsen
🔻وفاق در استیضاح یک وقت می گوئیم استیضاح حق مجلس است ولی یک بار سخن از وفاق می گوئیم. اقدام مجلس در استیضاح وزیر اقتصاد مصداق وفاق است. چرا؟ به چنددلیل: یکم. نیت مجلس مهم است. اقدام مجلس سیاسی و جناحی نبود چنانچه اگر این بود نباید رای اعتماد اولیه انجام می شد. دوم. هدف مشترک دولت و مجلس اهمیت دارد. تلاش مجلس برای اصلاح وضع موجود و ترمیم زندگی مردم بود که منطبق با دغدغه دولت محترم است. سوم. دلسوزی برای دولت نیز سخن دیگری است. در تمام نطق ها این تذکر وجود داشت که مخالفت با وزیر به جهت حمایت از دولت است. مجلس نقصی را در دولت شناسائی کرد و بر اصلاح آن تصمیم گرفت. یعنی هدف مچ گیری نبود و دستگیری بود. اما بعد از جلسه استیضاح برخی اینطور وانمود کردند که مجلس پروژه وفاق رئیس جمهور را تضعیف کرده است. چنین نیست. وفاق یکی شدن نیست. وفاق عدول از مواضع برای اهداف مشترک و بلندتر و عمیق تر است. وفاق امریست اخلاقی. عدول از موضع نیز همه جا یک حرف زدن نیست. خیلی جاها رسیدن به هدف مشترک در تنوع و تفاوت مواضع است. وفاق خودش موضوعیت ندارد و بلکه طریقیت دارد. هدف از وفاق تلاش برای حل مشکلات مردم است. هدف نهایی برداشتن بارهای بزرگ این خاک و کشور است. با این توضیح در مواردی نیز ایصال به این هدف در نقد و تذکر و اصلاح و بلکه اختلاف است. اما مهم اینست که همین اختلاف نیز باید رنگ یکدلی و دلسوزی و خیرخواهی داشته باشد. وفاق یک اصل اخلاقی است برای رسیدن به اهداف مشترک. این تلقی از وفاق که همه باید گوش به فرمان باشند و یک حرف بزنند و یک رنگ شوند تلقی ظاهرگرایانه است. جلسه استیضاح وزیر اقتصاد به این فهم چنین آرایشی داشت. همان مجلسی که علیرغم شناخت کامل به آقای همتی رای اعتماد داد، اینبار با همان هدف یعنی حل مسائل فوری اقتصادی، وزیر را برکنار کرد. هریکی شدنی منجر به تحقق هدف بزرگتر نمیشود، چه بسا نقد و اصلاح و ترمیم دلسوزانه ولو تلخ و گزنده، به هدف نزدیکتر باشد. همشهری @mahdian_mohsen
🔻پایان وفاق و خیرخواهانه با رئیس جمهور 🔻از روز یکشنبه که آقای همتی استیضاح شده است برخی از طرفداران سنتی رئیس جمهور محترم، پایان وفاق را اعلام کرده اند. بهانه چیست؟ چرا یکی به رای نماینده ها استیضاح و دیگری به حکم قانون ناگزیر از استعفا شده است. 🔻اما سخن خیرخواهانه با آقای رئیس جمهور اینست که همین خط صادقانه ای که پیش گرفتید را ادامه دهید و از زیاده خواهی بدخواهان تاثیر نگیرید. خالصانه باید گفت که درست تشخیص دادید. مهمتر از وفاق نداریم. وفاق هدف نیست ولی مهمترین وسیله است. ما با وفاق به همه جا خواهیم رسید. وفاق، فناوری بکارگیری قدرت جمع برای رسیدن به اهداف بلند است. تشخیص درستی دادید. در کشور ما بهترین تصمیم ها نیز بدون وفاق نتیجه نخواهد داد. وفاق راه و رسم تعامل اخلاقی برای برداشتن بارهای بزرگ است. 🔻اما وفاق چه نیست؟ وفاق حتما یکی شدن نیست. حتما نعل به نعل دولت راه رفتن نیست. حتما نقد نکردن و سکوت نیست. حتما تعطیلی مطالبه نیست. حتما عبور از قانون نیست. وفاق یعنی قانون سرجای خود، تکثر سرجای خود، اختلاف سلیقه به جای خود، نقد وگلایه به جای خود، اما برای رسیدن به اهداف ملی و مشترک باید از موضع شخصی و جریانی مان کوتاه بیائیم. طبیعی است زمانی رعایت این اصل اخلاقی ضروری است که بتواند ما را به هدف مشترک برساند. در غیراینصورت توقف در ظاهر وفاق، مخدر است. 🔻وفاق ریاکارانه تنها خلسه ای از حکمرانی یک دست می سازد و باری از دوش مردم برنمی دارد. نقد و گلایه و اصلاح و تغییر هست اما به روش دلسوزی نه جگرسوزی؛ به قصد دستگیری و نه مچ گیری. اگر جائی هم از ظاهر وفاق عبور می شود، غرض و نیت اصلی باطن وفاق و ایصال نهایی به مقصود عالی دولت است. غرض وفاق، همدلی و نصرت است ولو در جائی با تلخی محقق شود. 🔻بااین توضیح آقای پزشکیان مسیر درستی را پیش رفته اند. عرض خیرخواهانه اینست که اجازه ندهند روایت های انحرافی از وفاق غالب شود. روایت کسانی که با نعل وارونه از این اصل اخلاقی، منیت و خودخواهی را نتیجه می گیرند و غرض نهائی شان اینست که تنها ما حقیم و دیکتاتورمآبانه می خواهند وفاق را ابزار سرکوب قانون و تکثر و نقد و مطالبه کنند. 🔻آقای پزشکیان پروژه وفاق با کسانی پیش می رود که از بن وجود به اهداف عالیه انقلاب اعتقاد دارند، نه دیکتاتوری ظاهرگرایانی که پشت نقاب وفاق صف بسته اند. وفاق حقیقی را آنهایی پیش می برند که ولو در ظاهر هم رنگ شما نیستند و در مواردی دلسوزانه نقد می کنند، اما با تمام وجود پای تلاش دولت برای خدمت به مردم ایستاده اند و موفقیت شما را توفیق انقلاب و اسلام می دانند. همشهری @mahdian_mohsen
🔻درباره احکام قضایی دو وزیر 🔻دادگاه چای دبش یک امتیاز برای عدلیه است. دستگاه قضائی نشان داد هم قاطع است و هم وارد دسته بندی های سیاسی نمی شود. کسانی که عدلیه را در ماجرای چای دبش متهم به سیاسی کار می کنند، دچار بی انصافی و خطای فاحشی هستند. 🔻اما فارغ از تلاش دستگاه قضائی، درباره حکم دو وزیر دولت شهید رئیسی سه نکته حائز اهمیت است. 1⃣یکم. طبیعتا رسانه ها از جزئیات پرونده بی اطلاع هستند. اما حسب آنچه سخنگوی محترم دستگاه قضائی خبری کردند، جرم این دو وزیر عدم نظارت است و خدای نکرده دچار فساد یا اختلاس و ارتشا و تبانی نیستند. مهمترین نکته سخنگو اینست که وزیر از تخلف خبر داشته و اقدامی نکرده است. واقع اینست که اگر اتهام دو وزیر همین باشد، اساسا انتظار چنین اقدامی ناروا است چه آنکه اطلاعات مربوط به تعهدات ارزی در اختیار بانکهاست و بنا بر آنچه دفتر وزیر نیز توضیح داده است اولین باری که بانک مرکزی عدم ایفای تعهد ارزی را به وزارت صمت خبر داده است سه ماه بعد از پایان مسئولیت آقای فاطمی امین بوده است. مورد دومی که در بیان سخنگوی محترم آمده اینست که چرا فراتر از نیاز کشور برای ماشین آلات ثبت سفارش صورت گرفته است که این نیز در مورد کالای سرمایه ای برخلاف کالاهای مصرفی، هیچگاه محدودیتی وجود نداشته است که بخواهد کنترل شود و اساسا منطق سهمیه بندی کالای سرمایه ای نیز محل سوال است. روشن است که دستگاه قضائی فصل الخطاب است، اما این به معنای نقدناپذیری نیست و اگر تنها همین موارد علت این احکام سنگین باشد دارای اشکال است. 2⃣دوم. اما نکته مهمتر اینست که بالاخره این حکم دستگاه قضائی بی سابقه یا کم سابقه بوده است. انتظار اینست که در چنین مواردی افکار عمومی بیشتر در جریان ماجرا قرار گیرند. واقع اینست که این میزان اطلاعاتی که منتشر شده است نه تنها گویا نیست و محل شبهه شده است و بلکه این تلقی را هم ایجاد کرده است که در سطح وزرا دچار فساد اقتصادی هستیم. از سوئی سوال اینست که آیا قرار است عدلیه با همین منطق سراغ دیگران هم برود یا خیر؟ در این میان شبهه تبعیض نیز مطرح می شود و باید پرسید طی سالهای گذشته آیا همه مدیرانی که در شکل گیری مشکلات امروز اقتصادی سهیم بودند، آیا پای میز محاکمه خواهند آمد یا خیر؟ همین نیز شفاف سازی می خواهد. 3⃣سوم و در نهایت اینکه به این فهم مهمترین مساله و چالش کشور مدیریت است و کارآمدی وشجاعت و جسارت و نوآوری مدیر، محوری ترین مساله امروز کشور است. بدون تردید هیچ شاخصی به این اندازه برای خوداتکائی و رشد و توانمندسازی و مقاومت و کار جهادی و بی اثرکردن تحریم ها اهمیت ندارد. از این حیث باید مراقبت کرد، به نحوی شگفتی ساز و پیش بینی نشده و سختگیرانه رفتار نکنیم که دیگر مدیران متعهد و دلسوز کشور احساس ناامنی کنند و عطای مدیریت را به لقایش ببخشند و در بهترین حالت دچار بی عملی و لکنت تصمیم گیری شوند. همشهری @mahdian_mohsen
🔻درباره پوچ و مهمل 🔻تعبیر "مهمل و پوچ" در خاطره رهبرانقلاب از گزارش رسیده به مرحوم رئیسی، بهانه ای شد تا مجدد برخی ناجوانمردانه علیه آن شهید مظلوم بتازند. 🔻یکبار مرور کنیم که چرا رهبرانقلاب این تعبیر را بکار بردند و در نهایت بیان یک نکته ساده. 🔻قصه چه بود؟ اصل حرف رهبرانقلاب بر ضرورت بازگشت ارز از سوی صادرکنندگان کالا به کشور بود. چرا؟ تذکر ایشان درباره کنترل نرخ ارز به اینجا انجامید که صادرکنندگان کالا باید تکلیف شوند که ارز حاصله از صادرات را در زمان مقرر وارد کشور کنند. بعد به خاطره ای از مرحوم رئیسی اشاره کردند که برای تحقق این هدف دنبال راه حل رفتند. راه حل آقای رئیسی چه بود؟ شرکت های دولتی ضمن آوردن ارز، متعهد شوند که برخی پروژه های عمرانی را با درآمد ارزی اجرایی کنند. اما در عمل این شرکت ها در اجرای تعهدشان کم گذاشتند و گزارش های مهمل و پوچ به شهید رئیسی ارائه کردند. 🔻مجدد مرور کنیم. 🔸-چالش اصلی و مورد نگرانی رهبری انقلاب که دغدغه ذهن مردم است حفظ ارزش پول ملی است. 🔸-حفظ ارزش پول ملی موکول به رشد عرضه ارز است و بخشی از عرضه ارز در اختیار صادرکنندگان کالا است. 🔸-شهید رئیسی بر دریافت ارز از شرکت های دولتی اصرار و طرحی تکمیلی نیز برای پروژه های دولت ارائه کردند. 🔸-شرکت های دولتی در اجرای تعهدشان در اجرای پروژه های عمرانی گزارش تقلبی و نادرست ارائه کردند. 🔻اساسا تذکر رهبری درباره گزارش مهمل و پوچ مربوط به شرکت های دولتی است که با قلدری به تکلیف شان در اجرای پروژه های دولتی عمل نکردند و دخلی به سیاست ارزی شهید رئیسی ندارد. به چه دلیل؟ تجربه. 🔻ساده توضیح دهیم. 🔻دو مدل برای آوردن ارز صادرکنندگان ارز به بازار وجود دارد. یکی مدل شهید رئیسی و دیگری مدل آقای همتی. مدل شهید رئیسی چه بود؟ با ورود دستگاه های نظارتی و تکلیف این شرکت ها، ارز وارد کشور شود. مدل همتی چه بود؟ با نزدیک کردن ارز دولتی به ارز بازار آزاد، قیمت ارز را برای صادرکننده کالا جذاب کنیم تا ارز را وارد بازار کند. 🔻حالا ببینید کدامیک از این دو سیاست موفق شد. ساده نیست؟ 🔸اولی منجر به تثبیت نسبی قیمت ارز شد. یعنی علیرغم همان گزارش های مهمل و پوچ که البته نقص است و باید جبران شود، هدف اصلی آوردن ارز نسبتا محقق شد. 🔸دومی نه تنها نتیجه نداد که قیمت ارز را به شکل جهنده و تاریخی افزایش داد و در نهایت منجر به استیضاح وزیر و دوربرگدان سیاست ارزی همتی شد. 🔻تخلف در ارائه گزارش و سرپیچی و کم کاری و غیره طبیعی است و البته آسیبزا است و باید تدبیر شود. اما مهم گرایش و جهت گیری سیاست اصلی و برآیند کلی است. رئیسی دنبال دغدغه رهبرانقلاب رفت و برایش طرح نوشت و اجرا کرد و تا حدی قیمت ارز تثبت شد و چنین نشد که امروز شد. همشهری @mahdian_mohsen