🗓 به مناسبت ۱۲ تیر، روز خانواده و تکریم بازنشستگان
✅ صبر بر بداخلاقی همسر
📍 یکی از خصوصیاتی که انسان را در امور معنوی خیلی رشد میدهد و او را به کمال میرساند، صبر بر بداخلاقی اطرافیان است.
👌 قطعا خودمان نباید بداخلاق باشیم؛ بر بداخلاقی اطرافیانمان هم باید صبر کنیم.
⏺ مثلا شخصی پدر و مادرش پیر شدهاند و اخلاق تندی دارند.
⏺ یا شاگرد بر بداخلاقی استادش صبر کند.
🔹 اما شاید هیچ چیز مانند صبر بر بداخلاقی همسر انسان را به کمال نرساند؛ اینکه همسر انسان بد اخلاق باشد و بر آن صبر کند.
_______________________
📖 داستانک:
🔹 مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء از بزرگترین فقیهان عالَم تشیّع بوده است، در حدى که علماى بزرگ شیعه از قول او نقل کردهاند که فرموده بود: اگر تمام کتابهاى فقهى شیعه را در رودخانه بریزند و به دریا برود و شیعه دیگر یک ورق فقه دستش نباشد، من از اول تا آخر فقه شیعه را در سینهام دارم، همه را بیرون مىدهم تا دوباره بنویسند. مرجع هم شده بود.
🔹 اهل علم و اصحاب سرّش فهمیدند که همسرش در خانه بداخلاقى مىکند، ولى خیلى هم خبر از داستان نداشتند. این قدر در مقام جستوجو برآمدند تا به این نتیجه رسیدند که این مرد بزرگ الهى، این فقیه عالىقدر گاهى که به داخل خانه مىرود، همسرش حسابى او را کتک مىزند.
⁉️ یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند گفتند: آقا ما داستانى شنیدهایم از خودتان باید بپرسیم، آیا همسر شما گاهى شما را مىزند؟!
♻️ فرمود: بله، عرب است، قدرتمند هم هست، قوى البنیه هم هست، گاهى که عصبانى مىشود، حسابى مرا مىزند. من هم زورم به او نمىرسد.
🔸 گفتند: او را طلاق بدهید.
🔹 گفت: نمىدهم.
🔸 گفتند: اجازه بدهید ما زنهایمان را بفرستیم، ادبش کنند.
🔹 گفت: این کار را هم اجازه نمىدهم.
❓ گفتند: چرا؟
♻️ گفت: این زن در این خانه براى من از اعظم نعمتهاى خداست، چون وقتى بیرون مىآیم و در صحن امیرالمومنین علیهالسلام مىایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز مىخوانند، مردم در برابر من تعظیم مىکنند، گاهى در برابر این مقاماتى که خدا به من داده، یک ذرّه هوا مرا برمىدارد، همان وقت مىآیم در خانه کتک مىخورم، هوایم بیرون مىرود. این چوب الهى است، این باید باشد.
📚 منبع: کتاب نفس؛ شیخ حسین انصاریان، ص ۳۲۸
💠 #منبرک
🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت ۱۲ تیر، روز خانواده و تکریم بازنشستگان
✳️ علم آموزی در پیری
✨ قال رسول الله صلى الله علیه و آله:
🔹 مَن لَم یَطلُبِ العِلمَ صَغیرا فَطَلَبَهُ کَبیرا فَماتَ، ماتَ شَهیدا
✨ پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمودند:
🔹 هر که در دوران خردسالى علم نیاموزد و در بزرگسالى دنبال آن رود و [در ضمن تحصیل علم] بمیرد، شهید مرده است.
📚 منبع: میزان الحکمه، جلد ۵، صفحه ۴۶۲، روایت ۹۲۵۷
______________________
📖 داستان:
🔹 «سکّاکى» مردى فلزکار و صنعتگر بود. توانست با مهارت و دقت، دواتى بسیار ظریف با قفلى ظریفتر بسازد که لایق تقدیم به پادشاه باشد. انتظار همه گونه تشویق و تحسین از هنر خود داشت. با هزاران امید و آرزو آن را به پادشاه عرضه کرد. در ابتدا همان طورى که انتظار مىرفت مورد توجه قرار گرفت، اما حادثهاى پیش آمد که فکر و راه زندگى سکاکى را به کلى عوض کرد.
🔸 درحالى که شاه مشغول تماشاى آن صنعت بود و سکاکى هم سرگرم خیالات خویش، خبر دادند عالمى (ادیب یا فقیهى) وارد مىشود. همین که او وارد شد، شاه چنان سرگرم پذیرایى و گفتگوى با او شد که سکاکى و صنعت و هنرش را یکباره از یاد برد. مشاهده این منظره تحولى عمیق در روح سکاکى به وجود آورد.
🔹 دانست که از این کار تشویق و تقدیرى که مىبایست نمىشود و آن همه امیدها و آرزوها بىموقع است. ولى روح بلندپرواز سکاکى آن نبود که بتواند آرام بگیرد. حالا چه بکند؟ فکر کرد همان کارى را بکند که دیگران کردند و از همان راه برود که دیگران رفتند. باید به دنبال درس و کتاب برود و امیدها و آرزوهاى گمشده را در آن راه جستجو کند. هرچند براى یک عاقلمرد که دوره جوانى را طى کرده، با طفلان نورس همدرس شدن و از مقدمات شروع کردن کار آسانى نیست، ولى چارهاى نیست، ماهى را هر وقت از آب بگیرند تازه است.
🔸 از همه بدتر اینکه وقتى که شروع به درس خواندن کرد، در خود هیچ گونه ذوق و استعدادى نسبت به این کار ندید. شاید هم اشتغال چندین ساله او به کارهاى فنى و صنعتى ذوق علمى و ادبى، او را جامد کرده بود. ولى نه گذشتن سن و نه خاموش شدن استعداد، هیچ کدام نتوانست او را از تصمیمى که گرفته بود باز دارد. با جدیت فراوان مشغول کار شد، تا اینکه اتفاقى افتاد:
🔹 آموزگارى که به او فقه شافعى مىآموخت، این مسأله را به او تعلیم کرد:
«عقیده استاد این است که پوست سگ با دبّاغى پاک مىشود.»
🔸 سکاکى این جمله را دهها بار پیش خود تکرار کرد تا در جلسه امتحان خوب از عهده برآید، ولى همین که خواست درس را پس بدهد اینطور بیان کرد:
«عقیده سگ این است که پوست استاد با دباغى پاک مىشود.»
🔹 خنده حضار بلند شد. بر همه ثابت شد که این مرد بزرگسال که پیرانه سر هوس درس خواندن کرده به جایى نمىرسد. سکاکى دیگر نتوانست در مدرسه و در شهر بماند، سر به صحرا گذاشت. جهان پهناور بر او تنگ شده بود. از قضا به دامنه کوهى رسید، متوجه شد که از بلندی قطره قطره آب روى صخرهاى مىچکد و در اثر ریزش مداوم، صخره را سوراخ کرده است. لحظهاى اندیشید و فکرى مانند برق از مغزش عبور کرد، با خود گفت: دل من هر اندازه غیرمستعد باشد از این سنگ سختتر نیست. ممکن نیست مداومت و پشتکار بىاثر بماند. برگشت و آن قدر فعالیت و پشتکار به خرج داد تا استعدادش باز و ذوقش زنده شد. عاقبت یکى از دانشمندان کم نظیر ادبیات گشت.
📚 منبع: مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، جلد ۱۸ (داستان و راستان)، صفحه ۳۲۵
💠 #منبرک
🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت ۱۲ تیر، سالگرد ارتحال احیاگر تشیع و صاحب کتاب شریف الغدیر؛ علامه امینی
🔰 جایگاه علامه امینی
🔹 علامه امینی قدس سره وقتی شنید برخی میگویند حدیث غدیر سند ندارد؛ از بیش ۳۵۰ راوی اهل سنت منبع جمعآوری کرد و تا به امروز کسی نتوانسته است کتاب الغدیر را رد کند.
💬 ایشان میفرماید: بیش از ده هزار کتاب را از ابتدا تا انتها خواندم و به بیش از صد هزار کتاب مراجعه کردم.
💬 فرزند برومند علامه نقل میکند که: وقتی خواستم بعد از رحلت مرحوم علامه در سال ۱۳۹۰ از نجف به ایران بیایم، رفتم خدمت آیت الله سید محمدتقی بحرالعلوم که از نوههای مرحوم علامه بحرالعلوم است. وقتی چشمش به من افتاد شروع کرد به گریه کردن
⁉️ گفتم: به خاطر چه گریه میکنید؟!
♻️ فرمودند: بعد از اینکه مرحوم پدرت رحلت کرد با خود فکر میکردم که امام علی علیه السلام چگونه از زحمات علامه تشکر میکند!
💭 تا اینکه یک شب در خواب دیدم که قیامت بر پا شده است و مردم در صحرای محشر هستند و همه توجه به یک طرفی کردهاند. فهمیدم که آن حوض کوثر است رفتم طرف حوض کوثر دیدم که حضرت امیرالمؤمنین در کنار حوض ایستادهاند، و محبّین خودش را با کاسههای بلوری که پر از آب زلال است سیراب میکنند.
🔹 یک وقت صدایی از بین مردم بلند شد، گفتند که علامه امینی به حوض کوثر و به محضر علی علیهالسلام مشرف میشوند. من منتظر بودم که امام چگونه با علامه برخورد میکنند.
✨ دیدم امام کاسه را زمین گذاشت و دو دست مبارکش را از حوض پر کرد، و آب را به صورت علامه پاشید و علامه را با دستان مبارک سیراب کرد و سپس حضرت فرمود:
✨ بَیّضَ الله وَجهک بَیّضتَ وجوهنا؛خدا صورت تو را سفید کند که تو صورت ما را سفیدکردی.
✨ و در جایی دیگر فرمودند: «الغَدیرُ غَدیرُه»؛ الغدیر او چشمهای سیرابکننده بود.
💠 #منبرک
🆔 @manbarak
🏴 روزشمار محرم: شب هشتم
⭕️ کسی که عصر عاشورا از کربلا گریخت
📚 منبع: کتاب زیباییها و زشتیهای کربلا به قلم #حجت_الاسلام_راجی
🔹 جهت دریافت این کتاب به لینک زیر مراجعه بفرمایید.
www.soada.ir
💠 #منبرک
🆔 @manbarak
🏴 روزشمار محرم: شب نهم، تاسوعای حسینی
❇️ بصیرت عاشوراییان
🔹 حماسهآفرینان عاشورا، بیهدف و کورکورانه به کربلا نیامده بودند. آنان اهل بصیرت بودند؛ هم در زمینهٔ درستی و حقانیت راه و رهبرشان، هم دربارهٔ درک اینکه وظیفهشان جهاد و یاری امام است. یاران اباعبدالله علیه السلام مانند مسلم، درنهایتِ بصیرت بودند. در زیارتی که برای مسلمبنعقیل است میخوانیم: «وَ أَنَّکَ قَدْ مَضَیْتَ عَلَى بَصِیرَةٍ مِنْ أَمْرِکَ مُقْتَدِیاً بِالصَّالِحِینَ وَ مُتَّبِعاً لِلنَّبِیِّینَ».
🔹 همچنین، زمانی که بُریر در مقابل دشمن ایستاد، گفت: «اَلْحَمدُلِلَّهِ الَّذِی زادَنِی فِیکُمْ بَصِیرَةً».
🔹 اما قطعاً بابصیرتترین یار امام حسین علیه السلام قمر بنیهاشم، حضرت ابوالفضل علیه السلام بود.
✨ امام صادق علیه السلام در ضمن حدیثی فرمودهاند: «كان عمّنا العباس نافذ البصيرة صلب الايمان جاهد مع أبی عبدالله و ابلی بلاء حسنا و مضی شهیدا».
🔹 (عموی ما عباس، انسانی بابصیرت و ژرفنگری و آراسته به ایمانی آگاهانه و استوار و عمیق بود؛ به همراه ابی عبدالله علیه السلام [دلیرانه] مبارزه کرد و [در آزمون سخت زندگی] با به جان خریدن رنجها و گرفتاریهای بسیار [در راه خدا، سرافراز و سربلند سر بر آورد و پس از جهادی شجاعانه،] جان را در راه خدا هدیه کرد).
✅ او در کربلا، پرچمدار قهرمان و کارآمد اردوگاه آزادی بود و پس از شهادت یاران فداکار حسین علیه السلام و قهرمانان هاشمی، آنگاه که آب را ناجوانمردانه تحریم کردند، گام به پیش نهاد و رو به سالارش حسین علیه السلام کرد و اجازهٔ پیکار خواست...
📚 منبع: کتاب زیباییها و زشتیهای کربلا، اثر #حجت_الاسلام_راجی، صفحه ۱۴۱
💠 #منبرک
🆔 @manbarak
🏴 روزشمار محرم: شب دهم، عاشورای حسینی (۶۱ ه. ق)
✅ ثوابی غیر قابل وصف
💬 گروهی از محدثین از معاویه بن وهب نقل کردهاند که وى گفت:
🔹 اذن خواستم که بر امام صادق علیه السلام داخل شوم، به من گفته شد که داخل شو، پس داخل شده آن جناب را در نمازخانه منزلشان یافتم پس نشستم تا حضرت نمازشان را تمام کردند پس شنیدم که با پروردگارشان مناجات نموده و مىگفتند:
🍃 بار خدایا، اى کسى که ما را اختصاص به کرامت داده و وعده شفاعت دادى و مختص به وصیت نمودى (یعنى ما را وصى پیامبرت قرار دادى) و علم به گذشته و آینده را به ما اعطا فرمودى، و قلوب مردم را مایل به طرف ما نمودى، من و برادران و زائرین قبر پدرم حسین علیه السلام را بیامرز، آنان که اموالشان را انفاق کرده و بدن هایشان را به رنج انداخته به جهت میل و رغبت در احسان به ما و به امید آنچه در نزد توست به خاطر صله و احسان به ما و به منظور ادخال سرور بر پیغمبرت و به جهت اجابت کردن فرمان ما و به قصد وارد نمودن غیظ بر دشمنان ما.
🍃 اینان اراده و نیتشان از این ایثار تحصیل رضا و خشنودى تو است پس تو هم از طرف ما این ایثار را جبران کن و بواسطه رضوان، احسانشان را جواب گو باش
🍃 و در شب و روز حافظ و نگاهدارشان باش و اهل و اولادى که از ایشان باقى ماندهاند را بهترین جانشینان قرار بده و مراقب و حافظشان باش و شر و بدى هر ستمگر عنود و منحرفى را از ایشان و از هر مخلوق ضعیف و قوى خود کفایت نما و ایشان را از شر شیاطین انسى و جنى محفوظ فرما و اعطا کن به ایشان برترین چیزى را که در دور بودنشان از اوطان خویش از تو آرزو کردهاند، و نیز به ایشان ببخش برتر و بالاتر از آنچه را که بواسطهاش ما را بر فرزندان و اهل و نزدیکانشان اختیار کردند.
🍃 بار خدایا دشمنان ما بواسطه خروج بر ایشان آنان را مورد ملامت و سرزنش قرار دادند ولى این حرکت دشمنان، ایشان را از تمایل به ما باز نداشت و این ثبات آنان از باب مخالفتشان است با مخالفین ما، پس تو این صورتهایى که حرارت آفتاب آنها را در راه محبت ما تغییر داده مورد ترحم خودت قرار بده و نیز صورتهایى را که روى قبر ابى عبد اللّه الحسین علیه السلام مىگذارند و برمىدارند مشمول لطف و رحمتت قرار بده و همچنین به چشمهایى که از باب ترحم بر ما اشک ریختهاند نظر عنایت فرما و دلهایى که براى ما به جزع آمده و بخاطر ما سوختهاند را ترحم فرما.
🍃 بار خدایا به فریادهایى که بخاطر ما بلند شده برس، خداوندا من این ابدان و این ارواح را نزد تو امانت قرار داده تا در روز عطش اکبر، که بر حوض کوثر وارد مىشوند آنها را سیراب نمایى.
🔹 و پیوسته امام علیه السلام در سجده این دعا را مىخواندند و هنگامى که از آن فارغ شدند عرض کردم:
🔹 فدایت شوم این فقرات و مضامین ادعیهاى که من از شما شنیدم اگر شامل کسى شود که خداوند عز و جل را نمىشناسد گمانم این است که آتش دوزخ هرگز به آن فائق نیاید!!! به خدا سوگند آرزو دارم آن حضرت (حضرت امام حسین علیه السلام) را زیارت کرده ولى به حج نروم.
✨ امام علیه السلام به من فرمودند: چقدر تو به قبر آن جناب نزدیک هستى، پس چه چیز تو را از زیارتش باز مىدارد؟
✨ سپس فرمودند: اى معاویه زیارت آن حضرت را ترک مکن.
♻️ عرض کردم: فدایت شوم نمىدانستم که امر چنین بوده و اجر و ثواب آن این مقدار است.
✨ حضرت فرمودند:
🔹 اى معاویه کسانى که براى زائرین امام حسین علیه السلام در آسمان دعا مىکنند به مراتب بیشتر هستند از آنان که در زمین براى ایشان دعا و ثنا مىنمایند.
📚 منبع: [کامل الزیارات-ترجمه ذهنى تهرانى، ص: ۳۸۰]
💠 #منبرک
🆔 @manbarak
🏴 به مناسبت فرا رسیدن عاشورای حسینی (۶۱ ه. ق)
♨️ افتخار به جنایات پدران در کربلا
❌ اینکه تصور کنیم مردم در سال ۶۱هجری و بعد از واقعه عاشورا به سمت اهلبیت آمده و آنان را از غربت نجات دادند، صد در صد باطل است، آنان نه تنها خود، بلکه نسلشان به جنایات در کربلا افتخار میکردند.
📙 علامه کراجکی در کتابی با عنوان
«التعجب» به نمونههایی حیرتآور از افتخار مردم به جنایت عاشورا میپردازد.
💢 "خانوادههایی در شام، پس از حادثه کربلا با عناوین تازهای مشهور شدند. مانند بنوالسراویل و بنوالسرج و بنواسنان و بنوالمکبری و بنوالطشتی و بنوالقضیبی و بنواادرجا.
🔻 بنوالسراویل، فرزندان کسانی بودند که لباس امام حسین را ربودند.
🔻 بنوالسرج، فرزندان آنانی بودند که بر پیکر امام حسین اسب تاختند. برخی از آن تازندگان اسب، نعل اسب خود را به بهای بسیاری به مردم فروختند و مردم نعل اسبان را بر سردر خانه خود میزدند و بدان افتخار میکردند.
🔻 بنو اسنان، فرزندان کسی بودند که نیزهای را که سر امام حسین بر آن بود را حمل میکرد...
🔻 بنوالمکبری، فرزندان کسی بودند که پشت سر نیزهداری که سر امام حسین را حرکت میداد تکبیر میگفت!
❇️ حال اهمیت آن ۷۲ یار باوفا بیشتر درک میشود.
💡 حال کار بزرگ زینبکبری بیشتر به چشم میآید که چگونه و در چه شرایطی و در جمع چه مردمانی عَلَمِ جهاد تبیین را به دست گرفت.
📚 منبع: برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
💠 #منبرک
🆔 @manbarak
🏴 روزشمار محرم: شب یازدهم
💢 حجاب، دغدغه زینبی...
🍂 عصر عاشورا بود
🔴 حجاب از سر زنان و دختران حسینی ربوده شد
🔹 هنگامی که فاطمه صغری (که احتمالا همان رقیه است) بعد از شهادت پدر و سیلی خوردن از دست شمر و اصابت کعب نی به بازو و پاره شدن گوش؛ عمهاش زینب را میبیند؛ از هیچ کدام از اینها شکایت نمیکند.
💬 شکایت فاطمه صغری به عمهاش این است که میگوید:
🔹 ”یا عمتاه هل من خرقه أستر بها رأسی عن أعین النظار“
🔹 ای عمه جان آیا پارچهای هست که سر خود را از نامحرمان بپوشانم
📚 [منبع: بحارالانوار؛ جلد ۴۵؛ صفحه ۶۱؛ بقیه الباب ۳۷ سائر ما جرى علیه بعد بیعه الناس لیزید بن معاویه إلى شهادته صلوات الله علیه]
✨ و حضرت زینب سلاماللهعلیها در اولین جمله خطبه آتشین خود به یزید میفرماید:
🔹 أ مِنَ الْعَدْلِ یَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ- تَخْدِیرُکَ حَرَائِرَکَ وَ إِمَاءَکَ- وَ سَوْقُکَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَایَا- قَدْ هَتَکْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَیْتَ وُجُوهَهُنَّ…
🔹 اى پسر آزادشدگان! آیا از عدالت تو است که زنان و کنیزان خود را پشت پرده جاى دهى و دختران پیامبر اسلام را به اسیرى ببرى و سوق دهى؟ تو چادرهاى ایشان را برداشتى، صورتهاى آنان را باز نمودی.
📚 [منبع: بحارالانوار؛ جلد ۴۵؛ صفحه ۱۳۴؛ باب ۳۹ الوقائع المتأخره عن قتله صلوات الله علیه إلى رجوع أهل البیت ع إلى المدینه…]
🔍 برادرم! باور کن حتی یزید به حجاب زنانش حساس بود…
💠 #منبرک
🆔 @manbarak
🏴 به مناسبت شهادت حضرت امام زینالعابدین علیه السلام (۹۵ ه. ق)
🔰 قناعت
✨ قال علی بن الحسین علیهما السلام:
🔹 مَنْ قَنِعَ بِمَا أَقْسَمَ اللَّهُ لَهُ فَهُوَ مِنْ أَغْنَى النَّاس.
🔹 هر کس قناعت کند به آنچه خدا به او داده است، از بىنیازترین مردم میباشد.
📚 منبع: بحار الأنوار، جلد ۶۶، صفحه ۴۰۲، باب ۳۸
📖 داستان:
🕌 روزی (شبلی) به مسجد رفت تا نماز بخواند، در آن مسجد کودکان مشغول کتابت بودند. وقت نان خوردن آنها بود و با هم نان میخوردند.
🔹 دو کودک نزدیک شبلی نشسته بودند، یکی پسر ثروتمندی بود و دیگری فرزند فقیری.
🔹 پسر ثروتمند مقداری حلوا داشت و پسر فقیر، مقداری نان خشک، پسر ثروتمند حلوا میخورد و پسر فقیر از او حلوا میخواست.
🔸 پسر ثروتمند به پسر فقیر گفت: اگر حلوا میخواهی باید سگ من باشی. و او قبول کرد!
🔸 پسر ثروتمند گفت: پس صدای سگ در آور! آن بیچاره صدای سگ در آورد و او مقداری حلوا پیش پسر فقیر انداخت. و این کار چند بار تکرار شد...
🔹 شبلی به آنها نگاه میکرد و میگریست! مریدان از او پرسیدند: برای چه گریانی؟
♻️ گفت: نگاه کنید که طمع چه بر سر مردم میآورد، اگر آن پسر فقیر به همان نان خشک قناعت میکرد و به حلوای آن پسر طمع نمیورزید، هرگز سگ فردی همانند خود نمیشد.
💠 #منبرک
🆔 @manbarak
🏴 به مناسبت ۱۲ محرم، سالروز ورود اسیران کربلا به کوفه (۶۱ ه. ق)
‼️ گریه بیخاصیت!!!
✅ یکی از بهترین اعمالی که انسان را به سمت خدا میبرد، گریه بر امام حسین علیه السلام است.
✨ امام حسین علیه السلام میفرمایند: «انا قتیل العبرات». من کشته اشکهای شما هستم.
✨ امام زمان (عج) در زیارت ناحیه مقدسه میفرمایند: «فَلاَنْدُبَنَّکَ صَباحاً وَ مَسآءً، وَ لاْبکِیَنَّ لَکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً». (در عوض) صبح و شام بر تو مویه میکنم، و به جاى اشک براى تو خون گریه میکنم.
🔹 روایات در این مورد زیاد است اما بعضی اشکها بیخاصیت هستند و به هیچ دردی نمیخورند، نمونهاش گریه کوفیان بر امام حسین علیه السلام.
🔹 مثل این روزها کاروان اسرا وارد کوفه شدند، مردم کوفه تا آنها را دیدند شروع به گریه کردند. در کوفه یک نفر نبود که گریه نکند.
✨ حضرت زینب سلام الله علیها فرمودند: ان شاالله چشمهایتان از اشک خشک نشود و همهی عمر گریه کنید. برداران من و بنی هاشم را کشتید و حالا گریه میکنید. اشکالی ندارد توبه کردید، اگر امام ماضی نیست امام مضارع هست، اگر امام حسین علیه السلام شهید شد امام سجاد علیه السلام هست، حالا قیام کنید. اما آنها باز هم گریه میکردند.
✨ هرچه امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب میگفتند: الان قیام کنید،
❌ اما آنها فقط گریه میکردند.
🔻 این گریه، گریه بیخاصیت است. اگر آدم اینطور برای امام حسین علیه السلام گریه کند به درد نمی خورد.
⁉️ ما باید ببینیم در دو ماه محرم و صفر آیا اشک و بغضمان نسبت به دشمنان اهل بیت علیه السلام، شمر زمان، یزید زمان، حرمله کودک کش زمان بیشتر شد یا نه؟ و ما را در برابر دشمن مقاومتر کرد یا نه؟
💠 #منبرک
🆔 @manbarak
📗 امام خمینی(ره) و زیارت عاشورا
💬 حجة الاسلام و المسلمین فردوسی پور که از یادگاران جریان هفت تیر بودند میگویند:
🔹 روز اول محرم در نوفل لوشاتو بودیم و کار مهمی پیش آمد. خدمت امام رفتم. امام در داخل اتاق، تسبیح به دست در حال ایستاده مشغول ذکر بودند و زیارت عاشورا میخواندند. به من گفتند: لطفا تا نیم ساعت مزاحم من نشوید.
🔹 گفتم: آقا بعضی وقتها کار مهمی پیش میآید.
🔹 حضرت امام فرمودند: مهمتر از زیارت عاشورا؟ ما هر چه داریم از زیارت عاشورا و اباعبدالله داریم.
✅ برنامه ثابت عموم علما، زیارت عاشورا بود.
#مطالب_آموزنده
#نشر_خوبیها
💠 #منبرک
🆔 @manbarak