🔰هجدهم ذی الحجه، سالروز اکمال دین و اتمام نعمت، بزرگترین عید امت اسلام، #عیدغدیرخم
❇داستانک؛
#علامه_امینی برای انجام وظیفه اش وارد پاکستان شد، خبر ورودش به سرعت در تمامی مجامع علمی پیچید … اصرار می کردند برای ضیافت شام، همگی از علمای اهل سنت بودند، نمی پذیرفت، بازهم اصرار بالاخره گفت باشد ... نشسته بودند و در تلاش بر اینکه شیعه را ضایع کنند!! در نهایت کسی گفت: برای تبرک هرکدام حدیثی بخوانیم نوبت به او رسید.
🔸️گفت: تنها به این شرط می خوانم که همگی بر صحت حدیث از منابعتان اعتراف کنید. گفتند: باشد.
🔸️ گفت: قال #رسول_الله(صلی الله علیه وآله وسلم): “من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته الجاهلیه”
هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.
🔸️از تک تک پرسید قبول است؟ گفتند: آری این صحیح ترین فرمایش نقل شده از رسول خداست.
🔸️گفت: آیا صدیقه کبری، امام زمانش را می شناخت و از دنیا رفت؟ امام زمانش که بود؟!
🔸️اگر می گفتند نمی شناخت -العیاذ بالله- سیده نساء العالمین به مرگ جاهلیت مرده است!!
🔸️و اگر می شناخت که همگی می دانستند بر طبق منابع معتبر خودشان، درحالی از دنیا رفت که به شدت از ابوبکر غضبناک بود! و باز برطبق منابع خودشان تنها کسی را که #حضرت_زهرا (س) به عنوان امام زمان خود انتخاب و اختیار کرده و در مقام حمایت و دفاع از او جانبازی کرده بود، #علی_بن_ابی_طالب (ع) بود و بس.
🔸️سکوت کردند.. مدتی بعد یکی یکی مجلس را ترک کردند. خاطره ای از علامه امینی عالم بزرگ تشیع، صاحب کتاب الغدیر و …
منبع : وبلاگ وهابیت پژوهی
💠 #منبرک
🆔 @manbarak
🔰#مباهله، سند حقانیت #اهل_بیت علیهم السلام.
( ۲۴ ذی الحجه سالروز مباهله )
🔸️فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبِینَ.
آل عمران: آیه ۶۱
🔸️(هر گاه بعد از علم و دانشى که (در باره مسیح) به تو رسیده،[باز] کسانى با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو:” بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را، ما نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود، آن گاه مباهله کنیم، و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
🔸️شان نزول: گفته اند که این آیه و آیات قبل از آن در باره هیات نجرانى مرکب از عاقب و سید و گروهى که با آنها بودند نازل شده است، آنها خدمت پیامبر رسیدند و عرض کردند: آیا هرگز دیدهاى فرزندى بدون پدر متولد شود، در این هنگام آیه” إِنَّ مَثَلَ عِیسى عِنْدَ اللَّهِ …” نازل شد و هنگامى که #پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم آنها را به مباهله دعوت کرد، آنها تا فرداى آن روز از حضرتش مهلت خواستند و پس از مراجعه، به شخصیتهاى نجران، (روحانى بزرگشان) اسقف به آنها گفت:
” شما فردا به محمد نگاه کنید، اگر با فرزندان و خانوادهاش براى مباهله آمد، از مباهله با او بترسید، و اگر با یارانش آمد با او مباهله کنید، زیرا چیزى در بساط ندارد، فردا که شد پیامبر آمد در حالى که دست على بن ابى طالب را گرفته بود و حسن و حسین در پیش روى او راه مىرفتند و فاطمه پشت سرش بود.
🔸️نصارى نیز بیرون آمدند در حالى که اسقف آنها پیشاپیش شان بود، هنگامى که نگاه کرد پیامبر با آن چند نفر آمدند، در باره آنها سؤال کرد، به او گفتند:
🔸️این پسر عمو و داماد او و محبوبترین خلق خدا نزد او است و این دو پسر، فرزندان دختر او از #على هستند و آن بانوى جوان دخترش #فاطمه است که عزیزترین مردم نزد او، و نزدیکترین افراد به قلب او است …
🔸️سید به اسقف گفت:” براى مباهله قدم پیش گذار”. گفت: نه، من مردى را مىبینم که نسبت به مباهله با کمال جرأت اقدام مىکند و من مىترسم راستگو باشد، و اگر راستگو باشد، به خدا یک سال بر ما نمىگذرد در حالى که در تمام دنیا یک نصرانى که آب بنوشد وجود نداشته باشد.
🔸️اسقف به پیامبر اسلام عرض کرد:” اى ابوالقاسم! ما با تو مباهله نمىکنیم بلکه مصالحه مىکنیم، با ما مصالحه کن، پیامبر با آنها مصالحه کرد که دو هزار حله ( قواره پارچه خوب لباس) که حداقل قیمت هر حلهاى چهل درهم باشد، و عاریت دادن سى دست زره، و سى شاخه نیزه، و سى رأس اسب، در صورتى که در سرزمین یمن، توطئهاى براى مسلمانان رخ دهد، و پیامبر ضامن این عاریتها خواهد بود، تا آن را بازگرداند و عهد نامهاى در این زمینه نوشته شد.
🔸️و در روایتى آمده است اسقف مسیحیان به آنها گفت:” من صورتهایى را مىبینم که اگر از خداوند تقاضا کنند کوهها را از جا برکند چنین خواهد کرد، هرگز با آنها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد و یک نصرانى تا روز قیامت بر صفحه زمین نخواهد ماند.
📚منبع: تفسیر نمونه، جلد ۲، صفحه ۵۸۰
💠 #منبرک
🆔 @manbarak
🔰اول مرداد، سالروز شهادت⚘ داریوش رضایی نژاد، دانشمند هسته ای ایران
قال رسول الله صلي الله عليه و آله : أقرَبُ النّاسِ مِن دَرجَةِ النُّبوَّةِ أهلُ الجِهادِ و أهلُ العِلمِ.
نزديك ترين مردم به مقام نبوّت، اهل جهاد و اهل علم اند . كنزالعمّال ، ح ۱۰۶۴۷
.........................................
❇داستانک؛
⚘(۱) در یک مسأله علمی پیچیده گیر کرده بودیم و راه حلی برای آن پیدا نمیکردیم. گفتیم رضایینژاد میتواند کار را ادامه بدهد
موضوع را بااو در میان گذاشتیم و مبلغ زیادی هم پیشنهاد کردیم. بیتوجه به مبلغ پیشنهادی ما گفت: این مسأله به دردی هم میخوره؟ ما هم گفتیم: نه، به دردی نمیخوره، اما اینطوری ما اولین گروهی هستیم که توی جهان این مسأله رو حل میکنه.
داریوش گفت: من اگه تو زندگیم بتونم، یه چوب کبریت یا یه پیچگوشتی درست کنم که به درد چهار نفر بخوره، خیلی بیشتر برام ارزش داره تا اینکه بخوام بگم دستگاهی رو درست کردم که هیچ کس مثل اون رو نداره یا مسألهای رو حل کردم که هیچ کس حل نکرده.
.......................................
⚘(۲) داریوش اصلاً اهل تلویزیون نبود. اما این اواخر تا از سر کار میآمد مینشست پای تلویزیون و مرتب شبکهها را بالا و پایین میکرد. گفتم: «چی شده؟ تلویزیونی شدی!» گفت: «بچهها گفتن قراره یک فیلم در مورد شهید بابایی پخش کنن میخوام ببینیم زمان پخشش کیه. نکنه از دست بدمش.» به او فرصت این را ندادند که حتی یک قسمت از «شوق پرواز» را ببیند؛ ولی ما به یاد او سریال را دنبال کردیم. بعد از آن هر جا عکسی از شهید بابایی را میبینیم یادی از داریوش میکنیم.
........................................
⚘(۳) یک روز آمدم، دیدم داریوش در آزمایشگاه من مشغول کار است. از منشی پرسیدم: من با آقای رضایینژاد قرار داشتم؟ گفت: نه.
جلو رفتم و پرسیدم: داریوش اینجا چه کار میکنی؟ گفت: «بعضی از دانشجوهای تو از من سوال داشتند، نمیشد تلفنی حل کنم. قرار گذاشتم تا در آزمایشگاه مسألهها رو حل کنم.» برای من عجیب بود. آنها دانشجویان من بودند و داریوش هیچ مسئولیتی نسبت به آنها نداشت. فقط وجدان کاری او بود که به آنجا کشیده بودش.
........................................
⚘(۴) تلفن همراهش زنگ خورد. داریوش دستش بند بود. گفت: ببین کیه؟ دیدم نوشته مشکوک. گفتم: مشکوک دیگه کیه؟ گفت ولش کن. جواب نده. چند روزیه زنگ میزنه و از من اطلاعات میخواد. رقم خوبی هم پیشنهاد میده. این روزهای آخر مرتب تماس میگرفت و دیگر خبری هم از پیشنهاد رقمهای بالا نبود. فقط تهدیدش میکرد. آخر سر هم کار خودش را کرد.
......................................
📚کتاب : شهید علم - دفتر دوم، نخبه شهید داریوش رضایی نژاد در آینه خاطرات. تحقیق و تنظیم: دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب، نشر معارف. چاپ ۱۳۹۲
💠 #منبرک
🆔 @manbarak
🔰نماز آخرین روز سال قمری
حضرت آیت الله مکارم شیرازی در کتاب مفاتیح نوین در اعمال آخرین روز سال قمری آورده اند:
🔸️این روز، روز آخر سال اسلامى قمرى است. لذا مرحوم «سیّدبن طاووس» نقل کرده است که در این روز، دو رکعت نماز مى خوانى و در هر رکعت، یک مرتبه سوره «حمد» و ده مرتبه سوره «قل هو اللّه» و ده مرتبه «آیه الکرسى» را مى خوانى و پس از نماز مى گویى:
🔸️اَللّهُمَّ ما عَمِلْتُ فى هذِهِ السَّنَهِ مِنْ عَمَل نَهَیْتَنى عَنْهُ وَلَمْ تَرْضَهُ، وَنَسیتُهُ وَلَمْ تَنْسَهُ، وَدَعَوْتَنى اِلَى التَّوْبَهِ بَعْدَ اجْتِرائى عَلَیْکَ، اَللّهُمَّ فَاِنّى اَسْتَغْفِرُکَ مِنْهُ فَاغْفِرْ لى، وَما عَمِلْتُ مِنْ عَمَل یُقَرِّبُنى اِلَیْکَ فَاقْبَلْهُ مِنّى، وَلا تَقْطَعْ رَجآئى مِنْکَ یاکَریمُ.
🔸️وقتى چنین کردى شیطان مى گوید:
واى بر من! هرچه در مدّت این سال زحمت کشیدم (و او را وسوسه کردم) با این عمل، همه را از بین برد و سالش را به خیر پایان داد.
مناسب است همین عمل، در پایان سال شمسى (روز آخر اسفندماه) نیز به قصد استحباب مطلق انجام شود.
📚منبع : مفاتیح نوین – اعمال ماه ذی الحجه
💠 #منبرک
🆔 @manbarak
🔰۱۵ مرداد، سالروز ⚘شهادت امیر سرلشکر خلبان #عباس بابایی "
❇داستانک؛
🔸️یکی از نزدیکان ⚘شهید عباس بابایی تعریف می کند:
دزفول بودم که عباس زنگ زد و گفت: اگر امکان دارد به تهران بیایید با شما کار دارم. من هم دو سه روزی مرخصی گرفتم و به تهران رفتم.
🔸️گفت: آسایشگاهی که من در آن هستم، در طبقه دوم ساختمان است و من می خواهم به طبقه اول منتقل شوم. تعجب کردم. گفتم: شما یک سال بیشتر در این آسایشگاه نمی مانی ، پس چه دلیلی دارد که می خواهی به آسایشگاه طبقه اول بیایی ؟
🔸️گفت: این آسایشگاه مشرف به آسایشگاه دختران است، خوب نیست که نمازم باطل شود و مرتکب گناهی شده باشم. شما که مسئول خوابگاه را می شناسی؛ از او بخواه تا مرا به طبقه اول منتقل کند.
🔸️وقتی خواسته اش را با مسئول آسایشگاه در میان گذاشتم نیشخندی زد و با لحن خاصی گفت: آسایشگاه بالا، کلی سرقفلی دارد! ولی به روی چشم؛ او را به طبقه اول منتقل میکنم.
........................................
یکی از دوستان ⚘شهید بابایی می گوید:
🔸️در دوران تحصیل در آمریکا روزی در بولتن خبری پایگاه « ریس» که هر هفته منتشر می شد، مطلبی نوشته شده بود که توجه همه را به خود جلب کرد. مطلب این بود:
دانشجو بابایی ساعت ۲ نیمه شب می دود تا شیطان را از خود دور کند.
🔸️من و بابایی هم اتاق بودیم. ماجرای خبر بولتن را از او پرسیدم. او گفت : چند شب پیش بی خوابی به سرم زده بود. رفتم میدان چمن و شروع کردم به دویدن. از قضا کلنل باکستر فرمانده پایگاه با همسرش مرا دیدند و شگفت زده شدند. کلنل ماشین را نگه داشت ومرا صدا زد. نزد او رفتم. او گفت در این وقت شب برای چه می دوی؟ گفتم: خوابم نمی آمد، خواستم کمی ورزش کنم تا خسته شوم.
🔸️گویا توضیح من برای کلنل قابل قبول نبود او اصرار کرد تا واقعیت را برایش بگویم. به او گفتم مسائلی در اطراف من می گذرد که گاهی موجب می شود شیطان با وسوسه هایش مرا به گناه بکشاند و در دین ما توصیه شده که در چنین مواقعی بدویم یا دوش آب سرد بگیریم.
🔸️آن دو با شنیدن حرفهای من تا دقایقی می خندیدند، زیرا با ذهنیتی که نسبت به مسائل جنسی داشتند نمی توانستند رفتار مرا درک کنند.
📚کتاب: منظومه جهاد، ص۶۱ ، اثر حجه الاسلام راجی، ناشر : دفتر نشر معارف، چاپ اول ۱۴۰۰
برگرفته از كتاب ⚘« پرواز تا بي نهايت»
💠 #منبرک
🆔 @manbarak
🔰عاشورای حسینی
حسن بن على بن فضال از #حضرت_رضا (علیه السلام) روایت کرده که آن جناب فرمود :
🔸️هر کس در روز #عاشورا، کارهاى خود را ترک کند و شغل خود را واگذارد، حقتعالى حاجتهاى دنیا و آخرت او را برآورد،
🔸️و کسى که روز عاشورا، روز مصیبت و حزن و گریه او باشد، حقتعالى روز قیامت را روز فرح و سرور او گرداند و در باغهاى بهشت، چشم او بوجود ما روشن شود،
🔸️و هر کس روز عاشورا را روز برکت نامد و در آن روز چیزى در منزل خود ذخیره کند، آن ذخیره از براى او مبارک نباشد و حقتعالى در روز قیامت او را با یزید و عبید الله زیاد و عمر بن سعد، در اسفل درکات جهنم محشور گرداند.
📚منبع: عیون أخبار الرضا - ترجمه آقا نجفى، جلد۱، صفحه ۲۲۵، باب بیست و هشتم.
................................................
❇داستانک؛
حجه الاسلام و المسلمین فردوسی پور که از یادگاران جریان هفت تیر بودند میگویند:
🔸️روز اول محرم در نوفل لوشاتو بودیم وکار مهمی پیش آمد. خدمت امام رفتم.
🔸️امام در داخل اتاق، تسبیح به دست در حال ایستاده، مشغول ذکر بودند و زیارت عاشورا می خواندند.
به من گفتند: لطفا تانیم ساعت مزاحم من نشوید.(در حالی که ما متوجه مسائل محرم نبودیم، ایشان در سرزمینی زیارت عاشورا می خواندند که شاید برای اولين بار در آنجا خوانده می شد)
گفتم: آقابعضی وقتها کارمهمی پیش میآید.
🔸️حضرت امام فرمودند: مهمتر از زیارت عاشورا ؟ ما هرچه داریم از زیارت عاشورا و اباعبدالله داریم.
برنامه ثابت عموم علما، زیارت عاشورا بود.
برشی از کتاب برداشتهایی از سیره امام خمینی؛ ج ۳؛ ناشر: عروج؛ چاپ ششم ۱۳۹۲، ص ۴۱
💠 #منبرک
🆔 @manbarak
🔰بمناسبت #عاشورای_حسینی
🔸️در روایت آمده است حضرت #اباعبدالله_الحسین «سلاماللهعلیه» در روز عاشورا و موقعی که همۀ اصحاب و یاران به شهادت رسیده بودهاند، یعنی در آن موقعیت حساس، که لازم است مهمترین و حساسترین مطالب بیان شود، آخرین وصیت خود به فرزند برومندشان که در حقیقت آخرین وصیت ایشان به شیعیان و بلکه بشریت است را چنین بیان می فرمایند:
🔸️«یابُنَیَّ إِیَّاکَ وَظُلْمَ مَنْ لَایَجِدُ عَلَیْکَ نَاصِراً إِلَّااللَّهَ»
[الکافی،ج ۲ ، ص ۳۳۱]
🔸️ای فرزندم، بپرهیز از ظلم به کسی که در برابر تو ، هیچ یاری کنندهای به جز خداوند ندارد.
🔸️انسان باید از ظلم به دیگران، پرهیز کند.
خصوصا به کسانی که یاوری جز خدا ندارند (مانند بسیاری از افراد که اگر حقشان خورده شود؛ کاری از دستشان بر نمی آید، مثل همسر ، شاگرد، بچه یتیم، انسان فقیر و … )
🔸️و خدا نکند این افراد نفرین کنند و یا این ظلم را در دل بریزند.
...............................................
❇داستانک:
حضرت آیت الله فاطمی نیا(رحمة الله علیه)نقل می کنند:
🔸️در حمام های خزانه قدیم که تا کف حمام، پله می خورد و ارتفاع پلّه ها زیاد بود و از طرفی مسیر تاریک بود.
روزی حضرت آیت الله شاه آبادی مشغول پایین رفتن به سمت حمام بودند و سرهنگی طاغوتی نیز می خواست برود بالا.
چون آیت الله شاه آبادی پیر مرد بودند و با احتیاط پایین می آمدند راه بند آمده بود و سرهنگ باید منتظر می ماند ایشان پایین بیایند و او برود بالا.
🔸️سرهنگ پس از کمی معطلی عصبانی شد و با بی ادبی، ناسزایی به ایشان داد و نیز گفت:مردک، مگر نمی بینی ما منتظریم؟
مردم ناراحت شدند و به سرهنگ گفتند: ایشان آیت الله شاه آبادی است، چرا اینگونه ایشان را خطاب کردی؟
🔸️او گفت:هرکه می خواهد باشد و بعد با بی اعتنایی بالا رفت. حضرت آیت الله شاه آبادی نیز هیچ نفرمودند و سر را به زیر انداختند و پایین آمدند.
وقتی پای آن سرهنگ به بالا رسید خبر آوردند که آن سرهنگ مُرد!
حضرت آیت الله شاه آبادی شروع کردند به گریه کردن.از ایشان پرسیدند چرا گریه می کنید؟
🔸️فرمودند:” ای کاش جوابش را می دادم، اگر یک کلمه جوابش را می دادم نمی مُرد! “
📚منبع؛کتاب[نکته ها از گفته ها ؛ دفتر اول؛ صفحه ۶۶]
💠 #منبرک
🆔 @manbarak
🔰دوم شهریورماه، آغاز هفته دولت و⚘شهادت مبارز انقلابي #سيدعلي_اندرزگو (۱۳۵۷ ش)
⚘وَلَا تَحسَبَنَّ ٱلَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ أَموَاتَا بَل أَحيَاءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقُونَ.سوره آل عمران - آیه ۱۶۹
⚘"هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند"
قال النبی صلي الله عليه و آله : يُباهِي اللّه تعالى المَلائِكةَ بِالمُجاهِدينَ ؛جامع الأخبار ، ص ۹۳
خداوند بزرگ با مجاهدان، بر فرشتگان مى بالد.
❇داستانک؛
(خدا کند اینطور باشد که می گویید)
🔸️من مشهد بودم؛ پانزده روز بعد از پیروزی [انقلاب]، امام گفته بودند زن و فرزندان اندرزگو را بیاورند ببینم. لذا به من تلفن کردند که خودت را هر طور هست برسان به تهران، امام می خواهند شما را ببینند.
🔸️من اصلاً باور نمی کردم که میان این همه زنی که در ایران هست، فقط امام می خواهد مرا ببینند؛ تعجب کرده بودم و باورم نمی شد.
🔸️ولی صبح دیدم به دنبال من آمدند و گفتند باید حرکت کنی.من ساکم را آماده کردم و بچه ها را مرتب کردم و فردا حرکت کردیم آمدیم به تهران.
🔸️روز جمعه بود...سخنرانی امام که تمام شد، ما را بردند خدمت امام.
در اتاق، امام تک و تنها نشسته بودند. ما هم نشستیم.امام بچه ها را بوسید، گریه شان گرفته بود با من احوالپرسی می کرد، امام فرمودند: «خدا رحمتشان کند». من اصلاً ناراحت نشدم، چون باور نمی کردم که همسرم شهید شده باشد. من به امام گفتم که باور نمی کنم که ایشان شهید شده باشند، چون که شب نوزدهم به من تلفن کرده بودند.
🔸️امام فرمودند: «این خبری است که ما در نجف شنیده ایم، خدا کند که اینطور باشد که شما می گویید». من دیگر چیزی نگفتم، فقط به امام گفتم: چه شهید شده باشد، چه شهید نشده باشد، برای من هیچ فرقی ندارد.
🔸️من می خواهم بچه هایم بزرگ بشوند و آنها را به دست شما بسپارم و در راه اسلام و قرآن و شما و دین شهید بشوند. همان راهی را که شما می روید، بروند. به همان راه که امام حسین رفت و همان راهی که پدرشان رفت بروند.
🔸️امام خیلی ما را دعا کردند و گفتند: «ما به وجود شما زنها افتخار می کنیم».
یک ربع بیست دقیقه بعد امام باز بچه ها را بوسیدند. یک سکه طلا به هر کدامشان دادند و پرسیدند که خانه دارید یا نه؟ گفتم بله، داریم. بعد آمدیم مشهد.
🔸️دوباره قم خدمتشان رسیدیم. آنجا هم امام گفتند: «بچه ها را باز پیش من بیاورید». بعدها به گوشم رسید که برادرزاده های این شهید پهلوی امام رفته بودند. آنها به من گفتند که امام فرموده اند: «ما نصف انقلاب را از دست شهید اندرزگو داریم». این را اطرافیان امام(هم)گفته بودند، که او خیلی مبارزه کرده، خیلی فعال بوده، نصف انقلاب را ما از این شهید داریم.
📚منبع؛ برداشتهایی از سیره امام خمینی(ره)، جلد۱ ،ص ۲۰۲ ،فصل چهارم(شهدا و خاندان شاهد)، مولف: غلامعلی رجایی، ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) ۱۳۹۲
http://www.imam-khomeini.ir/fa/c78_61227/10250
💠 #منبرک
🆔 @manbarak
🔰به مناسبت هفته ⚘دفاع مقدس(۱)
🇮🇷حفظ تمامیت ارضی ایران🇮🇷
🔸️موقعیت استراتژیک ایران بزرگ و منابع سرشار طبیعی و انسانی آن در طول تاریخ، همواره موجب وسوسه سلطه گران جهانی بجهت دست اندازی و تسلط بر این مرز و بوم بوده است.
🔸️دشمنان ایران عزیز، به ویژه کشورهای انگلیس ، شوروی و آمریکا در طول کمتر از دویست سال حاکمیت قاجار و پهلوی، جهت دستیابی به اهداف بلند مدت استعماری خود سرزمین های وسیعی را در ایران شرقی و ایران شمالی به اشغال خود در آوردند که هر یک بعد ها با نام های گوناگون در قالب کشورهای مختلف در پیرامون ایران اعلام موجودیت کردند.
🔸️در برهه ای از تاریخ نیز ایران به تصرف کامل دشمنان در آمد و این در حالی بود که پادشاه وقت ایران، رضا شاه، کوچکترین مقاومتی از خود نشان نداد .
🔸️تنها سه روز بعد از حمله متفقین به ایران در سال ۱۹۴۱ میلادی، کشور به تسلیم آنان درآمد و سه هفته بعد از حمله متفقین، رضا شاه برکنار و به انتخاب کشورهای مهاجم، شاه بعدی انتخاب شد. رضا شاه نیز به دستور متفقین از ایران اخراج و به کشور آفریقای جنوبی تبعید شد.
🔸️اشرف پهلوی در خاطرات خود واقعه را اینگونه بیان می کند:
"بالاخره روزی که ما از آن می ترسیدیم فرا رسید... آن روز هنگامی که پدرم برای صرف نهار آمد چنان آشفته و غمگین به نظر می آمد که هیچ یک از ما جرات نکردیم حرفی بزنیم . او گفت : "بالاخره آنچه فکر می کردم اجتناب ناپذیر است اتفاق افتاد. متفقین به ما حمله کرده اند. به نظر من این پایان کار من است، انگلیسی ها ترتیب این کار را خواهند داد."
🔸️این مورد بخش کوچکی از بی کفایتی پادشاهان قاجار و پهلوی است. نمونه دیگر ناتوانی پهلوی ها در حفظ تمامیت ارضی کشور، جداشدن بحرین از ایران بود.
__________________
🔸️شاید بتوان گفت که جداشدن بحرین از ایران به نوعی ننگین تر از معاهده ترکمانچای و گلستان بود. زیرا عهدنامه ترکمانچای، که از بدنام ترین و ننگین ترین معاهدات استعماری به شمار می رود، با همه ابعاد ناراحت کننده اش، پس از دوره دوم جنگ های ایران و روسیه و شکست ایران در این جنگ وسیع امضا شد؛ اما در موضوع جداشدن بحرین از ایران، نه تنها هیچ برخورد نظامی بین ایران و کشورهای ضعیف عربی در آن دوران رخ نداد، بلکه به درخواست انگلیسی ها و به نوعی داوطلبانه، بخشی از خاک ایران از آن جدا شد.
🔸️نکته مهم بعدی پیرامون جدا شدن بحرین از ایران ، ارزش استراتژیک و بی نظیر این کشور است. هر چند در قراردادهای ترکمانچای و گلستان ، ایران ۲۶۳۷۰۰ کیلومتر مربع از خاک خود را از دست داد و بحرین با احتساب آب های اطرافش از این منطقه بسیار کوچکتر است، اما ارزش راهبردی بحرین ، به عنوان نبض حیاتی خلیج فارس و گذرگاه نفتی، هم از نظر اقتصادی و هم از حیث سیاسی و نظامی به مراتب از سرزمین های از دست رفته در قرارداد ترکمانچای و گلستان بیشتر است.
🔸️اما در مقابل، انقلاب اسلامی ملت ایران در طول ۴۰ سال علیرغم تحمیل جنگ ۸ ساله و وجود تهدیدات نظامی و امنیتی گسترده در اطراف مرزهای خود، نه یک وجب از خاک خود را از دست داده و نه کوچکترین امتیازی به دشمنان خارجی داده است.
📚منبع؛گام تمدن ساز، اثر حجه الاسلام راجی
💠 #منبرک
🆔 @manbarak
🔰بمناسبت شهادت ⚘مظلومانه امام #حسن_عسکری علیه السلام
✅ #شرک_خفی( ریا)
🔶️امام #حسن_عسکری علیه السلام فرمودند:
الإشْراکُ فِی النّاسِ اَخفی مِنْ دَبیبِ النَّملِ عَلیَ المَسْحِ الاَسودِ فی اللّیلَه المُظلِمَهِ؛
شرک وزی (و ریا) در مردم، پنهان تر است از جنبیدن و حرکت مورچه بر روی سنگ سیاه در شب تاریک.
📚منبع:[بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۷۵، ص: ۳۷۱]
_______________________
🔸️یکی از مهم ترین مصادیق شرک خفی، ریا است. یعنی انسان کاری را انجام می دهد، تا مردم ببینند. مثلا منبر می رود برای اینکه مردم ببینند یا روضه می رود یا مجلس برگزار می کند و … .
📖 #داستانک:
🔸️یکی از شاگردان محدث قمی نقل می کند که: از همان اوقات که به تحصیل مقدمات اشتغال داشتم نام #محدث_قمی را در محضر مبارک پدر بزرگوارم زیاد و توأم با تجلیل می شنیدم. وقتی که برای تحصیل به مشهد مشرف شدم زیارت ایشان را بسیار مغتنم می شمردم. چند سالی که با این دانشمند با ایمان معاشرت داشتم و از نزدیک به مراتب علم و عمل و پارسایی و پرهیزکاری ایشان آشنا شدم، روز به روز بر ارادتم می افزود. در یکی از ماه های رمضان با چند تن از دوستان از ایشان خواهش کردیم که در مسجد گوهرشاد اقامه جماعت را بر معتقدان و علاقمندان منت نهند. با اصرار و پافشاری، این خواهش پذیرفته شد و وی چند روز نماز ظهر و عصر را در یکی از شبستان های آنجا اقامه کرد و بر جمعیت این جماعت روز به روز افزوده می شد. هنوز دو روز نشده بود که اشخاص زیادی اطلاع یافتند و جمعیت فوق العاده شد.
روزی پس از اتمام نماز ظهر، به من که نزدیک ایشان بودم گفتند: « من امروز نمی توانم نماز عصر بخوانم». رفتند و دیگر آن سال برای نماز جماعت نیامدند. در موقع ملاقات و سؤال از علت ترک نماز جماعت گفتند: «حقیقت این است که در رکوع رکعت چهارم متوجه شدم که صدای اقتداکنندگان که پشت سر من می گویند: «یا الله، یا الله، ان الله مع الصابرین» از محلی بسیار دور به گوش می رسد و متوجه زیادی جمعیت شدم و در من شادی و فرحی تولید شد و خلاصه خوشم آمد که جمعیت این اندازه زیاد است! بنابراین، من برای امامت اهلیت ندارم.»
📚[منبع: مفاخر اسلام، ج ۱۱، ص ۳۶۰]
_______________________
🔸️باید یک ریاسنج برای خودمان داشته باشیم. مرحوم فیض کاشانی می گوید:
«ببینید در کاری که انجام می دهید، اگر کسی بود که بهتر از شما آن کار را انجام می داد، شما ناراحت می شوید یا نه؟ اگر ناراحت می شوید معلوم است برای خدا کار انجام نمی دهید»
🌐 #منبرک
🆔 @manbarak
هدایت شده از سعداء/حجتالاسلام راجی
5.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ببینید | زنجیره انسانی دانشجویان، برای جلوگیری از حمله اغتشاشگران به نمازگزاران در #دانشگاه_فردوسی
💢 این نماز باشکوه به امامت #حجت_الاسلام_راجی اقامه شد.
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
🔰۱۰ آبان، سالروز⚘شهادت آیت الله #قاضی_طباطبایی
🔸️قال رسول الله صلى الله عليه و آله : كانَ إبراهيمُ أبي غَيورا وأنا أغيَرُ مِنهُ ، وأرغَمَ اللّه ُ أنفَ مَن لا يَغارُ مِن المؤمنينَ .
پدرم ابراهيم با غيرت بود و من با غيرت تر از اويم. خدا ، بينى مؤمنى را كه غيرت ندارد، به خاك مالد.
بحار الأنوار _ج ۱۰۳
🔸️امروز سالروز ⚘شهادت خمینی تبریز، شهید آیت الله قاضی طباطبایی، اولین شهید محراب است.
🔸️ایشان را در مسیر نماز به شهادت می رسانند. ایشان بسیار مردم دوست بودند، کلا کسانی که اهل عبادت هستند باید مردم دار و مردم دوست نیز باشند.
می گویند: درب منزل ایشان تا ساعت ۱۲ شب به روی مردم باز بود و مشکلات آنها را رفع می کردند. بعد از ساعت ۱۲ ایشان شروع به نوشتن کتاب می کردند. بیش از ۶۰ کتاب از این شهید باقی مانده است.
🔸️برادر علامه طباطبایی _آیت الله الهی_ می فرمایند: تمام کتاب هایی که آیت الله قاضی نوشته اند بعد از ساعت ۱۲ بوده است.
🔸️آخرین جمله ای که آیت الله قاضی گفتند این بود که برای مردم چه اتفاقی افتاد؟ موقعی که آیت الله قاضی سوار ماشین شدند منافقین سه تیر به ایشان زدند، در همان لحظات که ایشان سرشان پایین بود به شخصی که کنارشان نشسته بود گفت: علی آقا، شما که طوری نشدی؟ در آخرین لحظات هم ایشان دغدغه مردم را داشتند.
............................................
❇داستانک:
🔸️رئیس ساواک به دیدن #آیت_الله_قاضی_طباطبایی آمده بود. مسئولین همه نشسته بودند. یکی از آنها می گوید: اعلیحضرت به روحانیت خیلی علاقه مند است فقط یک سید یاغی ای هست که قیام کرده منظورش امام بود) تا آیت الله قاضی این جمله را می شنوند بلند می شوند و می خواهند صندلی را به سمت او پرت کنند.
🔸️این عِرق مذهبی(غيرت دینی) است که اجازه نمی دهد به مرجع تقلیدش، رهبرش، امامش و مقدسات توهین بشود.
⚘#شهید_نواب_صفوی هم همین طور بود. تا فهمید به پیامبر و ائمه (علیهم السلام) توهین شده است، پول قرض گرفت و اسلحه ای خرید تا کسروی را ترور کند. ما به عِرق مذهبی نیاز داریم. نفسمان را با این عِرق تربیت کنیم.
«زیبایی ها و زشتی های کربلا» ،ص۴۵ ، اثر حجه الاسلام راجی، ناشر؛ کتابستان ماجد ، چاپ اول ۱۳۹۷
🌐 #منبرک
🆔 @manbarak