eitaa logo
منبرک
10.1هزار دنبال‌کننده
630 عکس
136 ویدیو
40 فایل
💠 صحبت های کوتاه دو دقیقه‌ای ارتباط با ما: @Admin_soada1
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓 به مناسبت ۱۳ دی، سالروز شهادت الگوی اخلاص و عمل سردار سپهبد قاسم سلیمانی به دست استکبار جهانی 🔰 دغدغه‌های حاج قاسم ✅ دغدغۀ چهارم: دغدغۀ ولایت (۱) 🔹 پنجمین کاری که دغدغۀ حاج قاسم بود دغدغۀ ولایت بود. حجت الاسلام کیاسری می‌گوید: 🔹 مراسم دانش آموختگی دانشگاه امام حسین عالی بود. فرماندهان نظامی ایستاده بودند. حضرت آقا از پله‌ها رفتند بالا و روی جایگاه آمدند. فرماندهان، فرمانده کل قوا را که دیدند احترام نظامی گذاشتند. احترام حاجی اما جور دیگر بود و با همه فرق داشت. یک دست به احترام معمول نظامی کنار سر گذاشته بود، یک دست هم روی سینه. می‌دانستم هیچ کار حاجی بی‌حکمت نیست. پرسیدم: «حاجی عرف نظامی اینه که برای احترام دست رو کنار سر میذارن. این دست که روی سینه گذاشتی دیگه قضیه‌اش چیه؟» گفت: «حس کردم آقا نگرانه. دست گذاشتم روی سینه‌م تا بگم حاج قاسم فدات بشه آقای من.» 🔹 این دغدغۀ ولایت بود. 🔹 در جایی دیگر ابراهیم شهریاری روایت می‌کند: نشان ذوالفقار؛ نشانی که کسی بعد انقلاب در ایران نگرفته بود. شنیدن خاطره از زبان خودش حلاوت دیگری داشت: «از دفتر آقا تماس گرفتند: آقا فرمودند تشریف بیارید، کارتون دارم، با لباس نظامی هم بیایید. شصتم خبردار شد که برای چی می‌خوان برم. یک سال پیش هم صحبتش شده بود و طفره رفته بودم. این بار هم بهانه آوردم که میخوام برم سوریه، فرصت ندارم. دوباره از دفتر تماس گرفتند گفتند: «بیایید حتما هم با لباس نظامی باشید.» گفتم: «به یک شرط قبول می‌کنم؛ سلام خدمت آقا برسونید و بگید قبل از این کار، می‌خوام چند دقیقه باهاشون صحبت کنم.» گفتگوی دونفره شان را هم شرح داد: «به آقا گفتم: شما که برای جمهوری اسلامی بیشتر زحمت کشیدید، خودتان را فدا کردید، چه کارهای بزرگی کردید، چه کسی برای شما نکوداشت گرفته که حالا شما می‌خواهید برای من بگیرید. از شما میخواهم این مدال را به من ندهید. حضرت آقا دوباره فرمودند: «من می‌خواهم این مدال را بگیرید.» توی عمرم روی حرفشون نه نیاورده بودم، قبول کردم؛ «فقط به شرطی که تا زنده هستم این مدال رو به لباسم نزنم.» ♦️ خیلی‌ها تلاش می‌کردند که بین حاج قاسم و آقا اختلاف بیفتد. می‌رفتند پیش حاج قاسم و یک چیزهایی می‌گفتند که بالآخره یک چیزی بگوید. یوسف افضلی از همرزمان شهید می‌گوید: ⭕️ چند دقیقه یک روند گفته بود و حاجی فقط شنیده بود. لبّ کلامش این بوده که: «حاجی! شما این قدر زحمت می‌کشید، اما قدرتون رو نمیدونن...» وقتی ساکت شد، حاجی در جواب گفته: «شما چرا ناراحتی؟ من یه سربازم، نهایتش میگن برو جای دیگه نگهبانی بده، من هم میگم چشم. اینکه ناراحتی نداره.» یک عمر خودش را سرباز می‌دانست؛ سرباز ولایت، سرباز مردم، سرباز سپاه، سرباز نظام و سرباز این مرزوبوم. دلش می‌خواست با همین نام هم در تاریخ بماند. 🔹 توی وصیت نامه‌اش نوشته بود: «همسرم من جای قبرم را در حرم شهدای کرمان مشخص کرده‌ام، محمود می‌داند. قبر من ساده باشد مثل دوستان شهیدم. بر آن کلمه سرباز قاسم سلیمانی بنویسید نه عبارت‌های عنوان دار.» 👈 ادامه در پست بعدی... 💠 🆔 @manbarak
منبرک
🗓 به مناسبت ۱۳ دی، سالروز شهادت الگوی اخلاص و عمل سردار سپهبد قاسم سلیمانی به دست استکبار جهانی 🔰 د
دغدغۀ چهارم: دغدغۀ ولایت (۲) 👈 ادامه پست قبلی... 🔹 در یکی از سخنرانی‌هایش گفت: «والله والله والله یکی از مهم‌ترین شئون عاقبت‌بخیری رابطۀ قلبی و دلی شما با این حکیم فرزانه است که امروز سکان‌دار این کشور است.» کسی که بسیاری از کشورها را رفته و همه جا را دیده و از لحاظ معنوی در اوج معنویت است. سه بار قسم جلاله می‌خورد که مهم‌ترین شأن عاقبت به خیری ایستادگی پای این شخص است. این می‌شود دغدغۀ ولایت. شما وصیت‌نامه حاج قاسم را ببینید؛ اولش، وسطش و آخرش، همه‌اش دغدغۀ ولایت فقیه است. ✍ در همان ابتدای وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: 🔹 «خداوندا ! تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنه‌ای عزیز -که جانم فدای جان او باد- قرار دادی.» و کمی می‌آید جلوتر: 🔹 «نکته‌ای کوتاه خطاب به سیاسیون کشور دارم: چه آنهایی [که] اصلاح‌طلب خود را می‌نامند و چه آنهایی که اصولگرا. آنچه پیوسته در رنج بودم این‌که عموماً ما در دو مقطع، خدا و قرآن و ارزش‌ها را فراموش می‌کنیم، بلکه فدا می‌کنیم.» همین‌گونه ادامه می‌دهد و می‌گوید چندتا نصیحت دارم: 🔹 «اول آنها، اعتقاد عملی به ولایت فقیه است؛ یعنی این که نصیحت او را بشنوید، با جان و دل به توصیه و تذکرات او به‌عنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی، عمل کنید. کسی که در جمهوری اسلامی می‌خواهد مسئولیتی را احراز کند، شرط اساسی آن [این است که] اعتقاد حقیقی و عمل به ولایت فقیه داشته باشد. من نه می‌گویم ولایت تنوری و نه می‌گویم ولایت قانونی؛ هیچ یک از این دو، مشکل وحدت را حل نمی‌کند؛ ولایت قانونی، خاصّ عامه مردم اعم از مسلم و غیرمسلمان است، اما ولایت عملی مخصوص مسئولین است که می‌خواهند بار مهم کشور را بر دوش بگیرند، آن هم کشور اسلامی با این همه شهید!» 🔹 باز دوباره خطاب به مراجع: «سخنی کوتاه از یک سرباز ۴۰ ساله در میدان، به علمای عظیم‌الشأن و مراجع گران‌قدر که موجب روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریکی مراجع عظام تقلید؛ سربازتان از یک برج دیده‌بانی دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزش‌های آن [که] شما در حوزه‌ها استخوان خُرد کرده‌اید و زحمت کشیده‌اید، از بین می‌رود. این دوره‌ها با همه دوره‌ها متفاوت است، این بار اگر مسلّط شدند، از اسلام چیزی باقی‌نمی‌ماند. راه صحیح، حمایت بدون هرگونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و ولی فقیه است. نباید در حوادث، دیگران شما را که امید اسلام هستید به ملاحظه بیندازند. همه شما امام را دوست داشتید و معتقد به راه او بودید. راه امام مبارزه با آمریکا و حمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استکبار، تحت پرچم ولی فقیه است.» و همین‌گونه وصیت‌نامه را ادامه می‌دهد و می‌رسد به این‌جا: 🔹 «حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزش‌ها و ولایت فقیه میراث امام خمینی رحمة الله علیه هستند و می‌بایست مورد حمایت جدی قرار گیرند. من حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای را خیلی مظلوم و تنها می‌بینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات با بیانتان و دیدارهایتان و حمایت‌هایتان با ایشان می‌بایست جامعه را جهت دهید. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود. دست مبارکتان را می‌بوسم و عذرخواهی می‌کنم از این بیان، اما دوست داشتم در شرف‌یابی‌های حضوری به محضرتان عرض کنم که توفیق حاصل نشد. سربازتان و دست‌بوستان.» 🔹 و همین گونه ادامه می‌دهد؛ یعنی شما هر بند از وصیت‌نامه حاج قاسم را ببینید یک دغدغه وجود دارد به نام ولی فقیه. من تعجب می‌کنم چگونه کسی می‌تواند حاج قاسم سلیمانی را دوست داشته‌باشد اما با آقا زاویه داشته باشد. مگر چنین چیزی امکان دارد؟ مگر چنین چیزی می‌شود؟ بعضی‌ها به عقاید حاج‌قاسم کار ندارند، خوش‌شان نمی‌آید. ما باید بتوانیم این افراد را که فقط همین جوری خوشش می‌آید به عنوان یک کسی که شجاع است بتوانیم سطح او را ارتقا دهیم. از سطح دوست‌داشتن فردی به دوست‌داشتن یک مکتبی به نام «مکتب سلیمانی.» این حاج قاسم یک مکتب بود آقا فرمودند حاج قاسم شخص نبود، مکتب بود. 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت ۱۳ دی، سالروز شهادت الگوی اخلاص و عمل سردار سپهبد قاسم سلیمانی به دست استکبار جهانی 🔰 دغدغه‌های حاج قاسم دغدغۀ پنجم: دغدغۀ تبیین 🔹 پنجمین دغدغۀ حاج قاسم دغدغۀ تبیین بود. حاج قاسم از هر فرصتی برای تبیین استفاده می‌کرد تا معارف انقلاب را تبیین کند. جواد تاجیک می‌گوید: 🔹 یک‌بار حاج قاسم را دیدیم و گفتم خوش به حالت بعد از جنگ تو در میدان هستی و ما آمده‌ایم شلمچه و روایتگری می‌کنیم. گفت: «خیلی دوست دارم بیام شلمچه برای دانشجوها صحبت کنم ولی خب محدودیت‌ها اجازه نمیده.» بعد در مورد راه اندازی یک جریان برای دانشجویان کشور درخواستی کردم. با روی خوش قبول کرد و گفت: «من علاقه‌مند به ارتباط با دانشجوها هستم، مخصوصا اون‌هایی که شاید شما ظاهرشون رو نپسندید. توی مسافرت‌ها هم بیشتر تمایل دارم یکی از همین جوون‌ها کنارم بنشینه تا از فرصت پرواز برای گپ و گفت استفاده کنم.» 💬 حجت الاسلام عارفی می‌گوید: با حاجی رفیق بودیم؛ عین برادر. وقتی هوای سوریه به سرمان زد، رفتیم سراغش؛ با رئیس دانشگاه فرهنگیان کرمان. گفتیم: «حاجی ما میخوایم بیایم سوریه.» گفت: «برای چی؟» گفتیم: «همه دارن میرن، ما هم میخوایم بیایم. ما اینجا توی کرمان همه جا پیش شما هستیم، اونجا چی؟» خندید و گفت: «تو که توی دانشگاهی، این آقا هم همین طور. امروز جبهه دانشگاه مهم‌تر از سوریه‌ست. برید اونجا کار کنید بچه‌های مردم رو نجات بدید، راهنمایی کنید. داوطلب سوریه زیاد داریم، هروقت نیاز شد خبرتون می‌کنم.» 💬 دختر حاج قاسم می‌گوید: یک‌بار در هواپیما نشسته‌بودیم. سمت چپ من پدرم نشسته‌بود و سمت راست من یک خانم که معروف به شل‌حجاب بود نشسته‌بود. هواپیما کمی تاخیر داشت. این خانم هم همین‌طور به نظام بد و بیراه می‌گفت. احتمالاً گفته‌بود این نظام کدام کارش درست است که هواپیمایی‌اش درست باشد. پدرم داشت کتاب می‌خواند. یک لحظه نگاه کرد ببیند چه کسی است که این حرف‌ها را می‌گوید و دوباره شروع کرد به کتاب خواندن و کمی شیرینی همراه پدرم بود که به من دادند و گفتند به این خانوم تعارف کن. بعد که هواپیما پرید خلبان آمد پیش پدرم احوال‌پرسی کرد و گفت نگفته بودند که شما در این هواپیما حضور دارید. بفرمایید داخل کابین! پدرم گفتند همینجا راحتم. همینطور که صحبت می کرد، این دختر گاهی نگاه می‌کرد و فهمید که حاج قاسم است و حالا حرف‌های ضد نظام گفته‌است و در کنار حاج قاسم سلیمانی نشسته است. خلبان که رفت حاج قاسم رو کرد به این دختر خانم و گفت شنیدم یک ‌سری مباحث را گفتید. دختر گفت نه حاج آقا! چیز خاصی نبود با خودش فکر کرده شاید الان در هواپیما را باز می‌کنند و دختر را بیرون می‌اندازند! پدرم این جمله را گفت: «شما هرچی گفتی درست بود. اما یک چیز را بگویم، هر چقدر مشکل است توسط من مسئول است! حضرت آقا به بهترین صورت در حال مدیریت کردن است. ما مسئولین گوش نمی‌دهیم.» ❇️ دغدغۀ تبیین را ببینید. آدم خودش را خرد کند که تبیین انجام دهد. حاج قاسم دغدغۀ تبیین داشت. می‌رفت برای رزمنده‌ها صحبت می‌کرد. در بخشی از صحبت‌ها به‌جای این‌که عملیاتی باشد تبیین می‌کرد. می‌گفت چرا ما اینجاییم؟ چرا ما آمده‌ایم سوریه؟ چرا داریم در عراق می‌جنگیم؟ برای رزمنده‌ها تبیین انجام می‌داد. این‌ها می‌شود تبیین. او تبیین‌گر واقعی چهرۀ دشمن بود چهرۀ واقعی دشمن را به همۀ عالم نشان داد. نشان داد نقشه‌های دشمن چیست؟ چه کارهایی دارد انجام می‌دهد. در سخنرانی‌هایش یکی یکی مباحث را تبیین می‌کرد و چهرۀ دشمن را نشان می‌داد. اگر حاج قاسم ۴۰ سال خط مقدم بود، ما که پشت خط بودیم باید تبیین می‌کردیم. اما خود حاج قاسم می‌آمد و تبیین می‌کرد یعنی هم مالک بود هم عمار. 🔻 بزرگواران این نگرانی وجود دارد. امروز شما می‌بینید که آقا وسط میدان آمده‌است و در حال تبیین است و این اصلاً چیز خوبی نیست. یادتان است در فیلم مختار زمانی که مختار آمد با مصعب بیرون کوفه بجنگد، یکی از فرماندهان گفت: «مختار تو برگرد! اگر دشمن ببیند که تو بیرون آمدی می‌فهمد که عقبه وجود ندارد.» امروز احساس می‌شود این اتفاق می‌افتد. وقتی آقا پیاپی در حال تبیین است، نکند عقبه وجود ندارد و عقبه کارش را درست انجام نمی‌دهد. ما باید تبیین می‌کردیم ما باید گره‌های ذهنی را باز می‌کردیم این کار را انجام ندادیم آقا این کار را انجام می‌دهد. این سخنرانی چند روز پیش آقا تقریباً ۵۰ دقیقه چرایی حضور ایران در محور مقاومت را توضیح می‌دادند در حالی که ما باید می‌گفتیم، نه آقا. 💠 🆔 @manbarak
🏴 به مناسبت شهادت حضرت امام علی النقی الهادی علیه السلام (۲۵۴ ه. ق) 💢 مهمترین عامل فقر و ذلت ✨ قال ابوالحسن الثالث علیه السلام: 🔹 الْعُقُوقُ یُعْقِبُ الْقِلَّهَ وَ یُؤَدِّی إِلَى الذِّلَّه ✨ امام هادی علیه السلام می فرمایند: 🔹 عاق والدین به فقر گرفتار می شود و ذلیل خواهد شد. 📚 منبع: بحار الأنوار- جلد ‏۷۱- صفحه: ۸۵ ________________ 📖 داستانک: 🔹 یکی از بزرگان، در جوانی با دو تن از دوستانش، عزم کردند که به طلب علم روند. چاره ای جز این ندیدند که از شهر خود، هجرت کنند و به جایی روند که بازار علم و درس، در آن جا گرم تر است. او، به خانه آمد و عزم خود را به مادر خبر داد. 🔹 مادر، غمگین شد و گفت: «ای جان مادر! من ضعیفم و بی کس، و تو حامی من هستی؛ اگر بروی، من چگونه روزگار خود را بگذرانم. مرا به که می سپاری؟ آیا روا می داری که مادرت تنها و عاجز بمانَد و تو دانشمند شوی؟». 🔹 از این سخن مادر، دردی به دل او فرود آمد. ترکِ سفر کرد و آن دو رفیق، به طلب علم از شهر، بیرون رفتند. 🔹 مدتی گذشت و او همچنان حسرت می خورد و آه می کشید. روزی در گورستان شهر نشسته بود و زار می گریست و می گفت: «من این جا بی کار و جاهل ماندم و دوستان من به طلب علم رفتند. وقتی باز آیند، آنان عالِم اند و من هنوز جاهل.» ❓ ناگاه پیری نورانی بیامد و گفت: «ای پسر! چرا گریانی؟». ♻️ جوان، حالِ خود را باز گفت. ❓ پیر گفت: «خواهی که تو را هر روز درس گویم تا به زودی از ایشان درگذری و عالم تر از دوستانت شوی؟». ♻️ گفت: «آری، می خواهم». پس هر روز، درسی می گفت تا سه سال گذشت. بعد از آن، معلوم شد که آن پیر نورانی، خضر(ع) بود و این نعمت و توفیق، به برکت رضا و دعای مادر یافته است. 📚 منبع: گزیده تذکره الاولیاء، دکتر محمد استعلامى ، صفحه ۳۵۹ 💠 🆔 @manbarak
🏴 به مناسبت شهادت حضرت امام علی النقی الهادی علیه السلام (۲۵۴ ه. ق) ✅ جامعه جامعه جامعه ... 💬 پدر علامه مجلسی؛ آیت الله محمد تقی مجلسی، می‌فرمود: من هیچ امامی را زیارت نکردم مگر اینکه فقط جامعه کبیره را خواندم. 📖 داستانک 💬 سید حسن موسوی رشتی می‌گوید: 🔹 به قصد حج با کاروانی حرکت کردیم. در یکی از منازل مسئول کاروان نزد ما آمد و گفت: این منزل بسیار خطرناک است، از منزل خود دور شده بودیم که برف شروع به باریدن کرد بطوری که رفقا هر کدام سر خود را پوشانیده به سرعت می راندند. 🔹 من نیز هر چه تلاش کردم تا به آن ها برسم ممکن نشد، تا آن که آن ها رفتند و من تنها ماندم. در کنار راه نشستم، در حالی که بسیار نگران و مضطرب بودم. 🔹 در آن حال، در مقابل خود باغبانی که در دست بیلی داشت که بر درختان می‌زد تا برف از آن‌ها بریزد، پس او نزد من آمد و فرمود: تو کیستی؟ عرض کردم: رفقای من رفته‌اند و مسیر را گم کرده‌ام. ✳️ فرمود (به زبان فارسی): نافله بخوان تا راه را پیدا کنی. من مشغول خواندن نافله شدم. بعد از فراغ از نافلهی شب باز آمد و فرمود: چرا نرفتی؟ گفتم: والله راه را نمی‌دانم. ✳️ فرمود: زیارت جامعه بخوان. من زیارت جامعه را از حفظ نبودم و هنوز هم حفظ نیستم. از جای خود برخاستم و زیارت جامعه را به طور کامل از حفظ خواندم. ✳️ باز نمایان شد و فرمود: چرا نرفتی؟ گفتم: راه را نمی‌دانم فرمود: زیارت عاشورا را بخوان. من زیارت عاشورا را از حفظ نبودم و هنوز هم حفظ نیستم، پس برخاستم و از حفظ مشغول خواندن زیارت عاشورا شدم تا آن که تمام صد لعن و صد سلام و دعای علقمه را خواندم. 🔹 دیدم باز آمد و فرمود: چرا نرفتی؟ هنوز هستی؟ گفتم: بله هستم تا صبح. 🔹 فرمود: من اکنون تو را به قافله می‌رسانم. پس رفت و بر مرکبی سوار شد و فرمود: به ردیف من بر مرکب سوار شو. ⁉️ پس فرمود: شما چرا نافله نمی‌خوانید؟ ♻️ و سه بار فرمود: نافله، نافله، نافله. ⁉️ باز فرمود: شما چرا عاشورا را نمی خوانید؟ ♻️و سه بار فرمود: عاشورا، عاشورا، عاشورا. ⁉️ و بعد فرمود: شما چرا جامعه نمی خوانید؟ ♻️سه بار فرمود: جامعه، جامعه، جامعه. ❗️ من در آن حال به فکر افتادم که این شخص چه کسی بود که به زبان فارسی حرف می‌زد و حال آن که، در آن حدود زبانی جز زبان ترکی و مذهبی نبود و چگونه با این سرعت مرا به رفقای خود رساند؟ پس، پشت سر خود نظر کردم، کسی را ندیدم و از او آثاری پیدا نکردم. 📚 [منبع: مفاتیح الجنان] ✅ یکی از سفارشات امام زمان عج به ما خواندن زیارت جامعه کبیره است که از امام هادی علیه‌السلام است. 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت ۱۷ دی، اجرای طرح استعماری حذف حجاب به دست رضاخان (۱۳۱۴ ه. ش) ❇️ حجاب ✨ سأل نبیّنا صلّى اللّه علیه و اله جبرئیل علیه السّلام: هل تضحک الملائکه و تبکی؟ قال: نعم، تضحک فی ثلاث تعجّبا، و تبکی فی ثلاث ترحّما؛ … أمّا الثّالث المرأه البارزه إذا ماتت فیسجّى قبرها حتّى یسوّى علیه اللّبن لئلّا یطّلع على حجمها، فتضحک‏ الملائکه و تقول: حین کانت مشتهاه فما سجّیتموها، و الآن صارت منفّره فسجّیتموها؟! ✨ پیغمبر- صلّى اللّه علیه و آله و سلم- از جبرئیل پرسید: آیا ملائکه، گریه و خنده هم دارند؟ گفت: آرى از سه کس از روى تعجب مى‌خندند و بر سه کس از ترحم و دلسوزى مى‏گریند؛ …اما سومین جایی که می‌خندند: 🔹 از زنى که در زندگى، خود را از بیگانه نپوشیده پس از مرگ او را در قبر نهند و بدنش را بپوشانند که از دیده‌ها پنهان باشد؛ ملائکه خندند و گویند: 🔹 هنگامى که مورد رغبت بود او را نهان نکردید، اینک مستور کنید که مورد نفرت و انزجار است. 📚 منبع: تحریر المواعظ العددیه، صفحه: ۲۴۳ ___________________ 📖 داستان: 🔹 یکی از علمای بزرگ (مرحوم آیت الله سید محمد باقر مجتهد سیستانی پدر آیت الله العظمی حاج سید علی سیستانی دامت برکاته) در مشهد مقدس برای آنکه به محضر امام زمان شرفیاب شود ختم زیارت عاشورا را چهل جمعه هر هفته در مسجدی از مساجد شهر آغاز می کند او می‌گفت: در یکی از جمعه های آخر ناگهان شعاع نوری را مشاهده کردم که از خانه‌ای نزدیک آن مسجدی که من در آن مشغول به زیارت عاشورا بودم می‌تابید، حال عجیبی به من دست داد، از جای برخاستم و به دنبال آن نور به درب آن خانه رفتم، خانه کوچک و فقیرانه‌ای بود، از درون خانه نور عجیبی می‌تابید، در زدم وقتی در را باز کردم، مشاهده کردم حضرت ولی عصر امام زمان در یکی از اتاق‌های آن خانه تشریف دارند و در آن اتاق جنازه‌ای را مشاهده کردم که پارچه‌ای سفید بر روی آن کشیده بودند. 🔹 وقتی من وارد شدم و اشک ریزان سلام کردم، ✨ حضرت به من فرمودند: چرا اینگونه دنبال من می‌کردی و رنج‌ها را متحمل می‌شوی؟ ✅ مثل این باشید (اشاره به آن جنازه کردند) تا من دنبال شما بیایم! ✨ بعد فرمودند: این بانویی است که در دوره بی‌حجابی (رضا خان پهلوی) هفت سال از خانه بیرون نیامد تا مبادا نامحرم او را ببیند! 📚 منبع: زیارت عاشورا و آثار شگفت صفحه ۱۰۷ 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت ۱۹ دی، سالروز شهادت سردار حاج احمد کاظمی ❇️ دری از درهای بهشت / آخرین صوت به جامانده از شهید حاج احمد کاظمی 📖 داستانک: 🔹 همراه سردار رفته بودیم اصفهان برای مأموریت. وقت برگشتن به تخت فولاد رفتیم. به گلزار شهدا که رسیدیم، ❓ شهید احمد کاظمی گفت: بچه‌ها دوست دارید دری از درهای بهشت را به شما نشان دهم؟ ♻️ گفتیم چه بهتر از این. 🔹 سردار کفش‌هایش را در آورد و وارد گلزار شد و ما را یک راست بر سر مزار شهید خرازی برد و گفت: از این قبر مطهر، دری به بهشت باز می­‌شود. وقت فاتحه خواندن حال سردار دیدنی بود… ده روز دیگر او نیز پرواز کرد و کنار حاج حسین خرازی، بر در بهشت آرام گرفت… 🟡 ۱۹ دی ماه سالگرد شهادت سردار رشید اسلام شهید حاج احمد کاظمی است. کسی که تمام عشق و علاقه اش، حضرت زهرا سلام الله علیها بود. ذکر یا زهرا از زبانش نمی افتاد. 🥀 در آخرین لحظاتی که شهید محسن اسدی (همراه شهید کاظمی) در داخل هواپیما با یک دستگاه ضبط صوت، صحبت­‌های شهید کاظمی را ضبط می­‌کرد، هنگامی که هواپیما در حال سقوط است، آخرین جملاتی که ایشان بر زبان می­‌آورد این است که با آرامش به همراهان می­‌گوید صلوات بفرستید. و با ذکر یا زهرا سلام الله علیها به شهادت می­‌رسند. 💠 🆔 @manbarak
🌙 به مناسبت ایام ماه رجب 🔰 گریه شدید پیامبر! 🔹 عنْ ثَوْبَانَ قَالَ: کُنَّا مُحْدِقِینَ بِالنَّبِیِّ فِی مَقْبَرَهٍ فَوَقَفَ ثُمَّ مَرَّ ثُمَّ وَقَفَ ثُمَّ مَرَّ فَقُلْتُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا وُقُوفُکَ بَیْنَ هَؤُلَاءِ الْقُبُورِ فَبَکَى رَسُولُ اللَّهُ بُکَاءً شَدِیداً وَ بَکَیْنَا فَلَمَّا فَرَغَ قَالَ یَا ثَوْبَانُ هَؤُلَاءِ یُعَذَّبُونَ فِی قُبُورِهِمْ سَمِعْتُ أَنِینَهُمْ فَرَحِمْتُهُمْ وَ دَعَوْتُ اللَّهَ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْهُمْ فَفَعَلَ فَلَوْ صَامُوا هَؤُلَاءِ أَیَّامَ رَجَبٍ وَ قَامُوا فِیهَا مَا عُذِّبُوا فِی قُبُورِهِم‏ 💬 ثوبان یکی از یاران پیامبراکرم صلی الله علیه و آله می‌گوید: 🔹 با رسول خدا صلی الله علیه و آله در قبرستان بودیم. حضرت ایستاد و گذشت و دوباره ایستاد. ⁉️ عرض کردم: یا رسول‌الله، چرا این‌گونه رفتار می‌کنید؟ ♻️ پس آن حضرت گریه شدیدی کرد، ما هم گریه کردیم. آن‌گاه فرمود: ✨ ای ثوبان، صدای ناله اهل عذاب را شنیدم. بر آنها رحم کردم، دعا کردم و خداوند عذاب آنها را تخفیف داد. سپس فرمود: ای ثوبان! اگر کسانی از اهل این قبرستان، که در عذابند، یک روز از ماه رجب را روزه گرفته بودند و یک شب را تا صبح قیام می‌کردند و به عبادت می‌پرداختند، در قبرها معذب نمی‌شدند. 📚 منبع: بحارالانوار، جلد ۹۴، صفحه ۴۹ 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت ۲۱ دی، سالروز شهادت دانشمند جوان هسته‌ای؛ شهید مصطفی احمدی روشن ✅ ۴ عامل موفقیت شهید مصطفی احمدی روشن 📖 داستانک: 🔹 سر قبر نشسته بودم … باران می‌آمد. روی سنگ قبر نوشته بود: شهید مصطفی احمدی روشن …. 💭 از خواب پریدم. 🔹 مصطفی ازم خواستگاری کرده بود، ولی هنوز عقد نکرده بودیم. *** 🔹 بعد از ازدواج خوابم را برایش تعریف کردم. ♻️ زد به خنده و شوخی گفت: بادمجون بم آفت نداره… ❓ولی یه بار خیلی جدی ازش پرسیدم که: کی شهید می‌شی مصطفی؟ ♻️ مکث نکرد، گفت: سی سالگی … 🔹 کمی از سی سالگی‌اش گذشته بود 🌧 باران می‌بارید شبی که خاکش می‌کردیم… ____________________ 💬 مطلبی شنیدنی از زبان پدر شهید مصطفی احمدی روشن ✅ چهار عامل که باعث شد مصطفی، مصطفی شود آن هم از زبان پدرش، برای دانشجویان شنیدنی بود: 1️⃣ اول؛ احترام وافر به پدر و مادر. 2️⃣ دوم؛ سرباز خوب برای ایران. شبانه روز کار می‌کرد. روزی سه، چهار ساعت بیشتر نمی‌خوابید. جوان رشیدی بود ولی به خاطر کثرت کار جسم لاغری داشت. 3️⃣ سوم؛ مرید خوبی برای رهبر بود. آن بصیرت و ولایتمداری را به خوبی اجرا می‌کرد. آقا گفتند شهادت این جوان مانند تیری در قلب ما نشست. آقا در نماز جمعه گفتند شهادت این جوان دل ما را سوزاند. شهادت این جوان حداقل سه ماه انقلاب را بیمه کرد. 4️⃣ و چهارم؛ بندهٔ خوبی برای خدا بود. هر کاری که می‌کرد برای خدا بود. اگر آن پرده امنیتی بیفتد می‌بینید که چه عنصر عجیبی را از دست داده‌اید. با ۳۲ سال سن کاری می‌کرد که دانشمندان هسته‌ای از دستشان برنمی آمد. خدا حقش را ادا کرد. ❇️ این افراد مصادیق کامل جهاد علمی بودند؛ هر جا وظیفه خودشان می‌دیدند حاضر می‌شدند. اگر لازم باشد در صحنه جنگ باشند در جنگ‌اند، اگر لازم باشد در صنعت موشکی باشند آنجا می‌روند، یا در بحث هسته‌ای و… نگاه می‌کنند ببینند بار، کجا روی زمین مانده است… 🎙 برشی از سخنرانی 💠 🆔 @manbarak
💫 به مناسبت میلاد امام محمد تقی علیه السلام (جوادالائمه) (۱۹۵ ه. ق) 💢 تحسین منکر ✨ امام جواد علیه السلام منقول است که می‌فرمایند: 🔹 «مَنِ استَحسَنَ قَبیحا کانَ شَریکا فیهِ»؛ 🔹 هر کس یک کار قبیح و بدی را تحسین کند مثل این است که آن گناه را انجام داده است. 📚 منبع: بحار الأنوار، ج ۷۵، ص ۸۲ 📍 لازم نیست ما حتما خودمان گناه را انجام بدهیم همین که گنهکار را تحسین هم بکنیم کافی است! ✨ در سوره مبارکه شمس خداوند می‌فرماید: 🔹 «فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوها؛ (آیه ۱۴). «قوم ثمود تکذیب کردند و شتر را پی‌کردند.» ⁉️ مگر همه آنها شتر را پی کردند؟؟؟ ✨ حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند: یکی از آنها شتر را پی کرد. اما چون بقیه راضی بودند آنها هم در گناه شریک‌اند. 🔸 گاهی ما یک تحسین کوچکی می‌کنیم: به عنوان مثال: ⏺ طرف می‌آید می‌گوید: جنس های بنجل را امروز به قیمت روز به مردم قالب کردم. ما هم می‌گوییم: ماشاء الله! خوب ما هم در آن شریکیم. ⏺ یا اینکه فردی می‌گوید: ما در دوران عقد بچه‌دار شدیم، دیدیم زشت است سقطش کردیم. ما هم می‌گوییم: کار خوبی کردی! خوب ما هم قاتلیم؛ فرقی نمی‌کند. ⏺ یا اینکه «برای مردم غزه این اتفاق افتاد»؛ می‌گوییم: حقشان است! ما هم در گناه آنها شریکیم. ⏺ از آن طرف اگر بگوییم: خدا لعنت کند اسراییلی‌ها را، خدا لعنت کند آمریکایی‌ها را، خدا لعنت کند این سعودی‌ها را، ما هم در ثواب مبارزه با آنها شریک می‌شویم. 💢 گاهی فقط یک لبخند به طرف مقابل می‌زنیم؛ اگر ما این لبخند ها را نمی‌زدیم، امروز این قدر گناه در جامعه عادی نمی‌شد. ⏺ طرف محجبه بوده، حالا حجابش را کنار گذاشته است، می‌گوییم: چقدر لباس به تو می‌آید. 🔺 اگر تا آخر عمر این فرد گناه بکند ما در آن شریکیم. چون ما از کار او تعریف کردیم. ⁉️ چرا ما در زیارت عاشورا چند بار این‌ها را می‌گوییم: «وَشٰایَعَتْ وَبٰایَعَتْ وَتٰابَعَتْ عَلىٰ قَتْلِهِ»، «و اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ»؟ 🔸 یعنی کسانی که نگاه کردند، کسانی که راضی بودند، کسانی که لجام زدند بر اسب، کسانی که سم اسب شما را آماده کردند، همه آنها را خدا لعنت بکند. _______________ 📖 داستانک: ❓ یک کسی را می‌خواستند اعدام کنند، که از دزدهای بنام بود. گفتند: درخواستی نداری؟ ♻️ گفت: چرا؛ دوست دارم مادرم بیاید با مادرم صحبتی بکنم. 🔹 گفتند: خوب اشکالی ندارد، مادر بیاید. مادر آمد. گفت: پسرم چه می‌خواهی؟ 🔸 گفت: مادر دوست دارم زبانت را دربیاوری بگذاری در دهان من؛ من همین آرزو را دارم. 🔹 مادر هم گفت: باشه. زبان را درآورد. این فرزند شروع کرد گاز گرفتن زبان مادر. 🔸 آمدند او را گرفتند و گفتند: ای دیوانه چکار می‌کنی؟ 🔹 گفت: این مادر باعث شد امروز من کنار چوبه‌دار بیایم. 🔸 بچه که بودم یک عدد تخم مرغ دزدیدم آوردم خانه. مامانم گفت: بارک الله. 🔹 اگر آن بارک الله را مادر نمی‌گفت و یک سیلی در دهانم می‌زد امروز من اینجا کشیده نمی‌شدم. 🔸آن تخم مرغی که آن روز دزدیدم، امروز شتر مرغ دزد شدم. 💠 🆔 @manbarak
💫 به مناسبت میلاد امام محمد تقی علیه السلام (جوادالائمه) (۱۹۵ ه. ق) 💢 عقوبت گوش کردن به موسیقی ✨ وَ قَالَ الامام الجواد علیه السلام: 🔹‏ مَنْ‏ أَصْغَى‏ إِلَى‏ نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ کَانَ النَّاطِقُ عَنِ اللَّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ کَانَ النَّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسَانِ إِبْلِیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِیسَ. ✨ امام جواد علیه السلام می‌فرمایند: 🔹 هر کس به سخن سخنرانى گوش دهد، او را پرستش کرده است. پس اگر او از خدا سخن بگوید خدا را پرستیده است، و اگر از زبان ابلیس سخن بگوید ابلیس را عبادت کرده است. 📚 منبع: تحف العقول، صفحه: ۴۵۶ 📍 یکی از مهمترین مصادیق گوش دادن به سخن ابلیس، گوش دادن به خواننده و موسیقی و غناست که از گناهان کبیره و بسیار بسیار بزرگ است که پیامبر مکرم اسلام نیز در مذمت گوش دادن به غنا می‌فرمایند: 🔹 الْغِنَاءُ رُقْیَهُ الزِّنَى؛ غنا، طلسم زناست. 📚 منبع: مستدرک الوسائل؛ جلد‏ ۱۳؛ صفحه ۲۱۴؛ حدیث ۱۵۱۵۴ ____________________ 📖 داستانک: 💬 فردی به نام ‌هارون بن مسلم از مسعود بن زیاد روایت نموده است که گفت: 🔹 من در نزد امام صادق علیه السلام بودم؛ شخصی وارد شد و به حضرت گفت: پدر و مادرم فدای تو، در همسایگی ما اشخاصی زندگی می‌کنند که کنیزان آوازه خوان دارند، و اغلب در خانه‌شان بساط ساز و آواز برپاست. دستشویی خانه‌ی ما نیز طوری قرار گرفته که صدای ساز و آواز آنها به گوش می‌رسد و چه بسیار می‌شود که من نشستن در دستشویی را طول می‌دهم تا آواز آنها را بشنوم. ❓ این عمل (از نظر شرعی) چه طور است؟ ♻️ حضرت فرمود: این کار را مکن. 🔹 عرض کرد: به خدا قسم من هرگز به سراغ آنها نرفته‌ام و نمی‌روم، بلکه فقط صدای ایشان را می‌شنوم! ♻️ حضرت فرمود: مگر کلام خدا را نشنیده‌ای که می‌فرماید: «ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولاً»؛ یعنی همه‌ی شما روزی درباره‌ی گوش و چشم و دل خود مورد بازخواست قرار خواهید گرفت و نسبت به آنچه شنیده‌اید و دیده‌اید و یا نسبت به آن دل بسته‌اید باید حساب پس دهید! 🔹 آن فرد ‌گفت: به خدا سوگند مثل این که تاکنون این آیه را از کتاب خدا نشنیده بودم نه از عجم و نه از عرب. 🔹 به حضرت گفت: انشاء الله من دیگر چنین عملی را تکرار نمی‌کنم و نسبت به گذشته هم استغفار می‌کنم. ✨ امام فرمود: این کافی نیست برخیز و غسل کن و هر چه قدر می‌توانی نماز بخوان چون تاکنون به گناه بزرگی اشتغال داشته‌ای و اگر با همین حال و بدون توبه می‌مردی وضع بسیار بدی داشتی. ✨ خدا را شکر می‌کنم که متوجه شدی و از او درخواست می‌کنم که از هر بدی که از تو دیده صرف نظر کند. آری! خداوند فقط از کارهای زشت و قبیح کراهت دارد. پس تو نیز کارهای زشت و گناهان را برای اهلش بگذار چون هر چیزی در این عالم اهلی دارد.  📚 منبع: وسائل الشیعه؛ جلد ‏۳؛ صفحه ۳۳۱ 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت ۲۳ دی، سالروز وفات حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی ✅ مهم‌ترین نصیحت علما از زبان آیت الله مجتهدی 🔹 آیت‌الله مجتهدی تهرانی از علمای بزرگی است که بسیاری از مردم با درس اخلاق‌های ایشان آشنا هستند. 🔹 از ایشان نکات بسیاری به یادگار مانده است که از جمله آن‌ها این جمله بسیار مهم است که می‌فرمایند: 👤 من علمای بسیاری را درک کردم از امام خمینی گرفته تا آیت‌الله بروجردی و آیت الله شاه آبادی و آیت الله حائری و…؛ و اگر بخواهم در یک کلام نصیحت تمام بزرگان را بگویم، می‌گویم: 🔹 اگر دنیا و آخرت می‌خواهید، اگر رزق و روزی می‌خواهید و در یک کلام اگر همه چیز می‌خواهید، ✅ … نماز اول وقت بخوانید. 💠 🆔 @manbarak