منِمن
1400/1/27 . [آشتی کردن قهری مضحک.خسته کننده بودن.خطوط ِنامفهوم روی ِدست.آواز خواندن و نیمچه رقص دونف
1400/1/28 .
[ترس ناشی از نبودنِ او.آدم های ِ جدید.طعم ِملس ِرهایی.سوال های ناجوانمردانه امتحان.تاخیری به شدت مشکل ساز.غریبی وحشتناک.بروز دادن سادیسم زیرپوستی.تبعیض.حسادت.آغوشی مهربان.غرغرهای ِبسیار پر حرص.زحمت های ِ برباد رفته.انسان های ِ نمایشی.خشم ِناشی از آشکاری حقیقت ها.زدن قید آن جماعت ِ به ظاهر انسان.گیجی.آدم های ِجدیدتر.صدای ِکرکننده موزیک و خنده. بستنی شکلاتی.لذت وصف ناشدنی.بیهوش شدن از خستگی]
_ نزدیک میشم ، دور میشم ؛ بلکه مغرور در این راه ِ پر از استرس و وصله ناجور میشم اینه قصهم ، اینه قصهم ، اینه قصهم .
منِمن
- ۲۹ اُم عزیزم چطور انقدر بوسیدنی شدی؟
2.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه یادگاریِ بسی بسیار مطلوب .
_ آدما منو نگا میکردن ،
عدهای هم صدام میکردن دوسم نداشتن و دوستم نبودن فقط و فقط ادعا میکردن .
[ فقط فقط ادعا میکردن]