eitaa logo
|🟥🟥🟥 مرصاد 🟥🟥🟥|
2.6هزار دنبال‌کننده
99.7هزار عکس
65.4هزار ویدیو
411 فایل
بصیرت تشخیص حق از باطل نیست بصیرت تشخیص حق از حق نماست 🔴 هدف کانال مرصاد جهادتبیین براساس رهنمودهای مقام معظم رهبریست. @marsad ➤‏჻჻჻✺ 🔴 مشتاقانه پذیرای انتقادات سازنده شمائیم: https://eitaa.com/sa_re_mi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌷ابوالفضل با همسرش و دوتا بچه های کوچولوش تو حلب زندگی میکرد، وقتی به خانمش گفتن ابوالفضل شهید شده 🌷همسرش کمی ناراحت شد ولی بی تابی نکرد و مشغول جمع کردن وسایلش شد تا آماده شن و برگردن تهران ... 🌷همسرش میگفت : ابوالفضل دوشب قبل شهادت خواب حبیب (حاج قاسم) رو میبینه که با ماشین اومده دنبالش بهش گفته آماده شو بریم ... •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ •••🥀••• فڪر ڪردم تیر خورده است. با نگرانے گفتم: «علے اڪبر بگو بیاورندش ایران. فداے سرش خوب میشه.» اما علے اڪبر گفت: «زینب! ابوالفضل رفته روے مین.» مات ماندم. حس ڪردم گوش‌هایم نمے شنود. مامان زد زیر گریه. علے اڪبر هم گریه مے ڪرد و سر مامان را می‌بوسید. نمے خواستم هیچ جوره باور ڪنم. گفتم: «خوب مے گویے فقط پاهایش مجروح شده. بگو بیاورندش خودمان مواظبت می‌ڪنیم تا خوب شود.» علے اڪبر به سمتم آمد و آرام گفت: «زینب! ابوالفضل شهید شده. ماشینش رفته روے مین.» این دفعه حس ڪردم قلبم نزد. با بهت گفتم: « مین! شهید! ابوالفضل! شوخے نڪن. باورم نمے شود.» اشک می‌ریختم و حرف مے زدم. گوشے را برداشتم ڪه به زن داداش زنگ بزنم. به مادر می‌گفتم: «گریه نڪن. حتما اشتباه شده.» امید داشتم. امید داشتم زینب گوشے را بردارد و بگوید ابوالفضل حالش خوب است و سرڪار است. به زن داداش گفتم: «علے اڪبر مے گوید داداش حالش خوب نیست. چے شده؟» اما فقط شنیدم ڪه مے گفت: «زینب بدبخت شدیم. ابوالفضل رفت. شهید شد.» همه امیدم ناامید شد. نفهمیدم چطور قطع ڪردم. .....🕊🌹 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• 🌺🍃💔
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ •••🥀••• روایت خواهرانه از یڪسال دلتنگے براے شهید ابولفضل سرلڪ درست 17 ماه رمضان بود. مصادف با 22 اردیبهشت 1399. حالم از روز قبلش خوب نبود. تا سحر بیدار بودم ،حتے بعد از نماز صبح خوابم نبرد. انگار ڪلافه بودم و هر ڪارے مے ڪردم آرام نمے شدم. آن روز مادر هم زودتر از همیشه بیدار شد. مے توانستم حس ڪنم ڪه او هم مثل من ڪلافه بود. خواستم سرم را با ڪتاب خواندن گرم‌ڪنم اما حوصله آن را هم نداشتم. ساعت گوشی‌ام را نگاه ڪردم. 10:21 شده بود. صداے در اتاق آمد. علے اڪبر بود. سلام ڪردم و پرسیدم: «چه شده؟» گفت: «یک دقیقه بیا.» گفتم: «حال ندارم. نمی‌دونم چرا بے حوصله ام.» ڪمے نگاهش ڪردم. دیدم چشماش یه جورے شده و صورتش سرخ است. گفت: «بیا مامان حالش خوب نیست.» گفتم: « مامان ڪه الان پیشم بود. حالش خوب بود. چه شده؟» گفت: «بیا ابوالفضل مجروح شده.» با خنده گفتم: «الڪی...‌ڪجاش مجروح شده؟» جواب داد: «پاهایش.» .....🕊🌹 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💍 🟣شهید مدافع‌حرم ابوالفضل سرلک 🎙راوے: همسر شهید ⛱در سال۱۳۸۳ با ابوالفضل ازدواج ڪردم و دو فرزند داریم ڪه اسم‌شون زهرا و امیرعلی است. وقتی که آقا ابوالفضل به خواستگاری من آمد، من ۱۸ساله بودم و او ۱۹ساله. پدرم گفت من ابوالفضل را فقط در مسجد دیده‌ام؛ در ڪوچه، خیابان و هیچ جاے دیگرے ندیدمش و چون پیامبرﷺ گفته به ڪسے ڪه اهل مسجد است، دختر بدهید، نمی‌توانم به این جوان نَه بگویم. منم به حرف پدرم ایمان داشتم و قبول ڪردم. ⛱وقتے با هم صحبت ڪردیم، بهش گفتم من در زندگے فقط صداقت می‌خواهم، ابوالفضل گفت فقط همین؟ گفتم بله، فقط صداقت براے من مهم است و انصافاً در ۱۶سال زندگے مشترڪمان، یک ڪلمه غیر از صداقت نشنیدم؛ هم در حرف و گفتار صداقت داشت و هم در ڪار؛ چرا ڪه همڪارانش می‌گفتند آقاابوالفضل همیشه ڪار را ڪامل و صحیح انجام می‌داده است. .....🕊🌹 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💔 شهید مدافع‌حرم ابوالفضل سرلک💔 ♻️اعتمــــاد به خــــدا 🌷همسر شهید نقل می‌کند: آقاابوالفضل هر روز ایمانش را تقویت می‌کرد؛ نمی‌گفت چون نماز، روزه و جهاد دارم، ایمانم کامل است بلکه هرروز روی ایمانش کار می‌کرد و ایمان خود را کامل‌تر می‌کرد. اعتماد به خدا را به جای اعتماد به نفس در خودش تقویت می‌کرد و می‌گفت باید به خدا اعتماد داشته باشیم! 💚حضور خدا را در زندگی حس کرده بود و توجّه به خدا، تبدیل به عشق واقعی شده بود و خود را در دامن خدا رها کرده بود. از حضور خدا در زندگی لذت می‌برد و خداوند جواب این اعتماد را خیلی زیبا داد و شهادت را روزی‌اش کرد که آرزویش بود. 🌷صبح روز شهادت، همکارش زنگ زد. بعدش گفت باید مأموریت بروم. گفتم خودت نرو! نیروهاتو بفرست! گفت باید خودم بروم تا کار رو صحیحتر انجام بدهم. موقعِ رفتن پرسیدم برمی‌گردی؟ گفت برمی‌گردم. گفتم مطمئن باشم؟ گفت تا فردا برمی‌گردم و با عجله از خانه رفت. 💚همیشه موقع رفتن به مأموریت از زیر آب و قرآن ردش می‌کردم و آیت‌الکرسی می‌خواندم اما این دفعه با عجله رفت و برای این کارها فرصت نشد. همان روز براثر تله انفجاری داعش به شهادت رسید. .....🕊🌹 🌺🍃💔🌹🕊🕊🌹
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ∘ پس‌ازشهادٺ‌سردارسلیمانے ∘ تحوّل‌بزرگےدرزندگےاش‌به‌وجودآمد ∘ احساس‌فقدان‌سردارروداشٺ‌وَمےگفٺ ∘ بایدازحضورسرداربیشتراستفاده‌مےکرده ∘ خبرشهادٺ‌حاج‌قاسم‌راڪه‌شنید، ∘ بسیارمتأثّرشد.اول‌قبول‌نمےڪـــرد ∘ تااینڪه‌شبڪه‌هاےایران‌پخش‌کردند ∘ وَبعد‌ازاین‌اتفاق،خیلےمُضطرب‌شده‌بود ∘ درنهایٺ،پس‌ازچندروز ∘ به‌زیارت‌حضرت‌زینب‌رفت‌وآرام‌شد. ∘ ابوالفضل‌مسئولیت‌مهمی‌درقرارگاهِ ∘ حلب‌داشت‌امادوروزپیش‌ازشهادتش ∘ به‌یڪےاز‌دوستانش‌گفته‌بودخواب‌دیدم‌ ∘ حاج‌قاسم‌خودش‌باماشین‌آمده‌دنبالم‌ ∘ و‌َمیگه‌ابوالفضــــل‌آماده‌شوباهم‌بریــــم! •|🕊|• •|🗣|• •|💌|• ❁━⊰✼❆🍃♥️🍃❆✼⊱━❁
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ❇️ 🌹شهید مدافع‌حرم ▫️همسر شهید نقل می‌کنند: حفظ آبرو پیش خدا و ائمه خیلی برای آقا ابوالفضل مهم بود؛ می‌گفت دوست دارم با آبرو از این مأموریت بیام. خیلی به فکر تربیت بچه‌ها بود که صحیح تربیت شوند، به من توصیه می‌کرد آرام باشم و بچه‌ها را خوب تربیت کنم تا بچه‌ها در راه اسلام باشند. ▫️ابوالفضل بعد از شهادت حاج اصغر پاشاپور می‌گفت «چقدر قشنگ شهید شد! حتی جنازه هم ندارد و کاش من هم پیکر نداشته باشم.» گفتم اگر می‌خواهی شهید شوی، حرفی نیست اما باید پیکر داشته باشی ؛ چون وقتی پیکر شهیدی نمی‌آید، خانواده همچنان چشم‌انتظار می‌مانند. ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُم 🌺🍃💔
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🔖 نام : ابوالفضل نام خانوادگی : سرلک نام پــــدر : حسن تاریخ تولد : ۱۳۶۳/۰۵/۰۶ - ری🇮🇷 دیـن و مذهب : اسلام ، تشیّع وضعیت تأهل : متأهل تعداد فرزندان : ۲ فرزند شـغل : پاسدار ملّیّت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۹/۰۲/۲۱ - اثریا🇸🇾 مزار:شهرری،حرم‌حضرت‌عبدالعظیم‌حسنی توضیحات: از یاران نزدیک سردار شهید قاسم سلیمانی و از فرماندهان زبده نظامی قرارگاه حلب سوریه ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُم 🌺🍃💔