eitaa logo
مجموعه فرهنگی تربیتی محمدیه
564 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
499 ویدیو
50 فایل
🔸پایگاه بسیج سرهنگ طاهایی 🔸کانون فرهنگی هنری محمدیه 🔸مؤسسه مردم نهاد فرهنگی تبلیغی تربیتی محمدیه 📨ارتباط با ما: @MFTM_Admin دیگر کانال های مرتبط با مجموعه: @fadaeyan_ir @khatte_farhang @sepehre7 📽️کانال آپارات https://www.aparat.com/mftm
مشاهده در ایتا
دانلود
اربعین ۱۴۰۰ عجیب اربعینی بود همه آمدند با اینکه خیلی ها نه! شعف داشت شوق و ذوق داشت دلتنگی داشت حسرت داشت شرمندگی داشت این اربعین جمع اضداد بود انگار کلا انگار عالم حسین سوای دیگر عوالم باشد حساب و کتابش دو دوتا چارتا نیست ملاک رد و دعوت چیست؟ نمیدانم دعوت شده مقرب تر است یا راه نیافته؟ نمیدانم گذشتن از مرز امتحان است یا ماندن پشت دیوارهای سرد و نحس بتنی؟ نمیدانم نمی دانم این ها را و خیلی گزاره های دیگر را که وقتی کنار هم میچینیشان انگشت ابهامت محکم تر میچسبد به کناره صورت و غرق در تفکر... چرا من؟ چرا فلانی نه؟ چرا انقدر یکهویی؟ مگر نه اینست که سفر، بار و بنه و حساب و کتاب می‌خواهد؟ مگر نه اینست که سفر یار هم طریق می‌خواهد؟ مگر نه اینست که سفر از قبل تصمیم گرفته می‌شود و... اما انگار نه! لابد نمی خواهد دیگر و این از معجزات عالم حسین است که وقتی ناامید میشوی وقتی از حسرت گُر میگیری وقتی میدانی که دیگر هیچکس و هیچ چیز نمیتواند... فقط اوست که می آید و قدرت نمایی می‌کند شرمنده مان کردی حسین جان! اگر عقل بفهمد و قلب درک کند حالا حالا ها باید سر به زیر گریست و العفو گفت از ناامیدی از بی رمقی از ظن بد از اینکه گمانمان رفت اربعین امسال اربعین دارا هاست! اما تو خدای بهم ریختن معادلاتی حسین شرمنده مان کردی و می‌کنی شرمنده خودت تا صبح قیامت و شرمنده جامانده ها... این دو سه خط که خواهی خواند، بی اغراق است؛ اربعین امسال مال کربلا رفته ها نبود در لحظه لحظه اش دخیل بودند آنها که ماندند به وقت زدودن تاول از پاها به وقت تحویل گرفتن و استرداد پتوهای استراحت به وقت ماندن در صف قیمه نجفی به وقت خوردن دهین ابوعلی و چای سیاه عراقی به وقت گرفتن عکسهای سلفی و به وقت تعظیم مقابل ورودی خون رنگ باب القبله اربعین امسال خیلی ها نیامدند نتوانستند نشد ماندند «اما همه بودند» این دو سه خط که خواندی بی اغراق بود... ✍🏻 محمد شفیعی ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸مراسم عزاداری آخر صفر 🔹سخنران: حجت الاسلام 🔹مداح : کربلایی 🗓چهارشنبه ۱۴ مهر ماه ۱۴۰۰ 🕘از ساعت ۲۰ 🔸خیابان ۱۹دی|حسینیه مسجد محمدیه 📽همراه با اکران محرم ۱۴۰۰ @fadaeyanefatemeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹به خونه برگردیم... ✍🏻 سید علی اکبر بهاالدینی
🔹به خونه برگردیم، خونه آغوش حسینه مگه نه... نمیدونم از کجا شروع کنم ولی اربعین ۱۴۰۰ برای من از یک سال قبل شروع شد؛ زمانی که خسته بودم از گفتن به تو از دور سلام و دیدن عکس های اربعین ۹۷ و خاطره بازی با تک تک لحظات و ثانیه های باهم بودن در مسیر عشق و قدم قدم نزدیک شدن به بهشت. خسته بودم؛ خسته از شب های جمعه ای که باید مینشستم و پخش مستقیم کربلا رو، میدیدم و این مداحی رو با خودم زمزمه میکردم؛ 🎶از حرم برام بگو…  زائری که پا پیاده، رفته بودی کربلا  از حرم برام بگو  از در ورودی؛ از حسین حسینِ دسته ها  از حرم برام بگو  از نگاه به موجِ پرچمِ دست زائرا  از حرم برام بگو برام... از خودم برات بگم؛ یه گوشه ای نشستم و برو بیا دیدم فقط از خودم برات بگم؛ من خودم رو لحظه ای میون زائرا دیدم فقط! چقدر حال خوبی داشت وقتی با خستگی و بیحالی میرفتی حرم ارباب تو اون جمعیت، می رسیدی به ضریح آقا و سلام میدادی و اشک روی گونه هات آرام ارام سرازیر میشد؛ مثل زمان خداحافظی که آرام آرام دور میشوی و گویی آرام آرام جان میدهی! دلم تنگ شده حتی برای زمان خداحافظی و این احساس جان دادن؛ اما کار ما شده بود که بگوییم: «کاروان رفت و دلی، این حوالی جان داد...» تو این یک سال از خیلی افراد پیگیری کردم و هرچه به اربعین نزدیک تر میشدیم تعداد این افراد با واسطه و بی واسطه بیشتر میشدند، اما نشد که نشد! دونه دونه راه هارو بستند و من موندم و کوله پشتی که آماده رفتن بود. دیگه باورم شده بود که امسال هم باید یه گوشه ای بنشینم و باز برو بیا ببینم... ولی یکشنبه صبح؛ با تماسی بیدار شدم که منو برد به سمت مرز، تو راهی که پر از دلشوره بود؛ دلشوره اینکه نکنه مرز رو هم ببندن به روم و بمونم و بسوزم و باز هم بگم من ایرانم و تو عراقی چه فراقی... چه فراقی! اما این چنین نشد و این ذکر ورد زبونم شد؛ 🎶باورم نمیشه من حرم رو دیدم باورم نمیشه که به تو رسیدم باورم نمیشه گریه هامو دیدی باورم نمیشه که منو خریدی خوابم یا بیدارم اینجا کربلاست... از طرفی خوشحال بودم؛ خوشحال از اینکه باز هم زائر اربابم و دوباره فرصت کوتاهی دارم تا درهوای حسین نفس تازه کنم و در بهشت حسین زندگی کنم و از طرفی ناراحت! ناراحت خونوادم که جاشون گذاشته بودم و همراهم نبودند، همون خانواده ای که خاطرات اربعینم باهاشون رقم خورده بود. نبودند و من در کل مسیر انگار گمشده ای داشتم در درونم که با تمام حواسم حسش میکردم گاهی میدیدم، گاهی میشنیدم یا میچشیدم تمام خاطره هایی رو که باهم تجربه کرده بودیم. گذشت اما سخت... حالا چندروزیست اربعین ۱۴۰۱ هم برای من شروع شده اما این‌بار نه از خستگی سلام از راه دور... نمیدونم اسمشو چی میشه گذاشت دلتنگی، ناراحتی... دلتنگی  رفیقایی که توقع نداشتی همراه بغض در سینه و چشم پر از اشک بهت زیارت قبولی بگن دلتنگی باهم بودن، دلتنگی گم شدن و پیدا شدن سر قرارهای پای عمود، دل تنگی پیاده روی های روزانه و استراحت های شبانه و... حالا چندروزیست اربعین ۱۴۰۱ برای من شروع شده با امید به دیدار جمع گرم و صمیمی خانواده محمدیه در صحن و سرای حضرت ابی عبدالله علیه السلام ✍🏻سید علی اکبر بهاالدینی ۱۴۰۰
حاج مهدی اکبریشور (از سفر کربلا برگشتم).mp3
زمان: حجم: 5.65M
🔹جات خالی رفیق؛ نیومدی ولی تو هم شریکی تو این سفرم... 🎤حاج مهدی اکبری
🔺️يَا مَنْ كُلُّ هارِبٍ إِلَيْهِ يَلْتَجِئُ، وَكُلُّ طالِبٍ إِيَّاهُ يَرْتَجِى، يَا خَيْرَ مَرْجُوٍّ 🔹قرار‌ بی‌ قراران... 🔸مناجات خوانی و قرائت‌دعای"خمس عشر" 🕘امشب بلافاصله بعدازنمازعشا 📍اتاق فرهنگی
🔹 غم اربعین ۱۴۰۰ ✍🏻 سید ابراهیم رضوی