آه از حاج رمضان.....😭😭
از حالا رشوه من به شما: اگر در این کارها و این نوشتن ها و وقت گذاشتنها اجری هست و ثوابی ، شماهم شریک
خدا کند که باشد
مرد سایه
وقتی از حاج رمضان مینویسیم، از یکی از ستونهای مقاومت و سنگ بنای آن مینویسیم؛ از «مرد سایه»ای که پیوندی ژرف با عدالت مسألهٔ فلسطین داشت و بیصدا اما مؤثر در راه آن تلاش میکرد.
از نخستین دیدارم با حاج رمضان دریافتم با شخصیتی استثنایی روبهرو هستم که روحی واقعاً انقلابی دارد، بهویژه در قبال مسألهٔ فلسطین.
ما با رهبری بزرگ طرف بودیم که نقش او تنها حرفهای و سازمانی نبود، بلکه شریکی دائم در جزئیترین مراحل مقابله با دشمن، و بازیگری فعال در تمام تحولات پروژهٔ مقاومت بود.
من، همانند جبهه و دیگر گروههای مقاومت، با او رابطهای عمیق داشتم که به همکاری نزدیک و اعتماد کامل انجامید. این رابطه طی سالها گفتوگو، بحثهای جدی، هماهنگیهای مشترک و تفاهم کامل دربارهٔ یک چشمانداز واحد مبارزاتی شکل گرفت؛ همه با هدف توسعه و ارتقای توانمندیهای مقاومت، بهویژه در فلسطین.
او را مهربان، گرم، فروتن، باوفا، مسئول، پیگیر و دقیق میشناختیم. در تصمیمگیری قاطع بود و در جانبداریاش از فلسطین شفاف. هرگز در نقش مقاومت کوتاه نیامد و در دشوارترین شرایط نیز در پشتیبانی از آن تردید نکرد. از برجستهترین کسانی بود که در ارتقای توان مقاومت، غلبه بر چالشها، و عبور آن از وضعیت تدافعی به سطحی از کنش مؤثر و بازدارنده سهم داشت.
حاج رمضان به ضرورت اتحاد نیروهای مقاومت فلسطینی باور راسخ داشت و همواره بر گشودن مجاری گفتوگوی مستمر میان گروهها پافشاری میکرد. نگاهش همواره معطوف به مفهوم «محور» بهعنوان چارچوبی برای تکامل و کنش مشترک بود. او از جایگاه خود نقشی اساسی در فراهمسازی تمام شرایط...
4f8688e9-684c-4a63-9139-69ed183b1b38 (1).pdf
حجم:
1.47M
روزنامه الاخبار امروز
أخٌفيالله
مرد سایه وقتی از حاج رمضان مینویسیم، از یکی از ستونهای مقاومت و سنگ بنای آن مینویسیم؛ از «مرد سا
سیاسی، میدانی و لجستیکی برای تحقق این مفهوم ایفا کرد. باور داشت که بسیج ظرفیتهای ملتهای منطقه و جنبشهای رهاییبخش، بهترین راه برای مقابله با برتری دشمن و متحدانش است.
در تمام دیدارهایی که به تهران داشتیم، حاج رمضان نخستین کسی بود که به استقبال ما میآمد. او پیگیر دقیق تمام گفتوگوها، مسلط به جزئیات، و شنوندهای متفکر برای همهٔ دیدگاهها بود. نقش مهمی در شکلگیری مواضع ایفا میکرد و ایمان داشت که مسئولیت نسبت به فلسطین، تنها در حد حمایت نیست بلکه باید پیگیری و مشارکت واقعی در نبرد آن نیز باشد. او نمونهٔ نادری از رهبری بود که معنای تعهد را بدون هیاهو میفهمید و همبستگی را بیمحاسبه بهجا میآورد.
با شهادتش، فلسطین و جبههٔ مقاومت یکی از پایههای کنش واقعی را از دست دادند. اما مسیر او و خونش همواره انگیزهای برای ادامهٔ راه خواهد بود؛ تا زمانی که فلسطین، سراسر از نهر تا بحر، آزاد شود؛ آنگونه که شهید همیشه در رؤیای آن میزیست.
جمیل مزهر – معاون دبیرکل جبهه مردمی آزادیبخش فلسطین
پنج نکته درباره تصمیم دراماتیک رئیس ستاد کل برای کاهش ۳۰٪ از نیروی ذخیره در همه جبهههای نبرد:
۱. تصمیم اجباری پس از فرسایش طاقتفرسا:
رئیس ستاد کل، زمیر، این تصمیم را از سر اجبار گرفت. او در ماههای اخیر در میدانها حضور داشته و فریاد خستگی نیروهای ذخیره را شنیده است. برخی بهروشنی به او میگویند دیگر نمیتوانند ادامه دهند، فرسایش بسیار زیاد شده. فقط امروز صبح شنیدم یکی از فرماندهان گردان ذخیره به فرماندهانش اطلاع داده که دیگر از پا درآمده و همسرش تهدید به طلاق کرده. در ماههای اخیر که تمام ارتش منظم در غزه بود، ارتش ذخیره بهتنهایی تمام جبهههای دیگر را پوشش داد. این وضع قابل تداوم نیست.
۲. باید واقعیت را پذیرفت – کاهش نیرو هزینه امنیتی دارد:
کم شدن نیرو در مرزها یعنی "مدیریت ریسک"، عبارتی بدنام از منظر تجربه تلخ ۷ اکتبر. بعد از فاجعه غافلگیری در اطراف غزه، مشخص شد که باید نیروهای بیشتری در مرزها حضور داشته باشند. نمیتوان مرز غزه و لبنان را هرکدام فقط با ۴ گردان نگه داشت. البته امروز اوضاع اینگونه نیست و حتی پس از کاهش فعلی، نیرو در مرزها بیشتر از قبل از جنگ خواهد بود – ولی کمتر از وضعیت کنونی خواهد بود. تهدیدات کاهش یافتهاند و وضعیت امنیتی تغییر کرده، اما اگر فقط به اختیار زمیر بود، قطعاً نیروهای بیشتری در هر جبهه میخواست. اما چون دولت افراد بیشتری را بسیج نمیکند، او مجبور است با همین داشتهها کار کند و این همان چیزیست که هست.
۳. خروج بدون جایگزین از غزه:
برخی تیپها مدت طولانی در غزه جنگیدهاند و در هفتهها و ماههای آینده از نوار خارج خواهند شد – بدون...
أخٌفيالله
پنج نکته درباره تصمیم دراماتیک رئیس ستاد کل برای کاهش ۳۰٪ از نیروی ذخیره در همه جبهههای نبرد: ۱. ت
اینکه تیپ دیگری جایگزینشان شود. یعنی اگر جنگ در غزه ادامه پیدا کند، باید با نیروی کمتری اداره شود. حتی همین امروز هم واقعاً پنج لشکر در غزه وجود ندارد، چون هر لشکر زیرمجموعه محدودی دارد (حتی یک لشکر در شمال غزه فقط یک تیپ دارد). در آینده نزدیک، این تعداد حتی کمتر خواهد شد.
۴. این درباره ناپدید شدن ذخیرهها نیست بلکه درباره انصاف است:
نیروهای ذخیره هنوز وقتی فراخوانده میشوند، حاضر میشوند اگرچه نسبت حضور در حال کاهش است. اما زامیر این تصمیم را گرفت چون درک کرد نمیتوان بیش از این از آنها انتظار داشت. باید با کسانی که بارها حاضر میشوند، منصف بود. در آغاز عملیات «ارابههای جدعون» به آنها وعده داده شد که فقط دو ماه دیگر و کار تمام است. اکنون این دو ماه گذشته، و ارتش به این نتیجه رسید که نمیتواند همین روند فرساینده را از نیروهای ذخیره مطالبه کند. ارتش دارد به دولت میگوید: این نیروهاییست که داریم، و با همینها باید پیروز شویم.
۵. تأثیر آیندهدار – اما نه برای همه:
برای کسانی که امسال سهم ۱۰۰ روز خدمت ذخیره خود را انجام دادهاند، دیگر دیر شده. اما این تصمیم رئیس ستاد کل روی کسانی تأثیر خواهد داشت که هنوز برای نوبت امسال خود فراخوانده نشدهاند. این تصمیم تمام مشکلات را حل نمیکند، ولی دستکم به بخشی از نیروهای ذخیره کمک میکند. یک تسکین نسبی.
أخٌفيالله
از بابت ناقص بودن بعضی پستها درایتا (این پدیده قرن) از مخاطبان معذرت میخوام
ایتا توانایی انتقال درست از تلگرام رو نداره و برخلاف سایر پیامرسانها مشکلات زیادی باهاش داریم
میتونید از بله، سروش پلاس یا تلگرام استفاده کنید
37.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وزیر استروک خواستار گسترش جنگ در غزه به مناطقی شد که رئیس ستاد کل آنها را به دلیل حضور اسرا «ممنوعه» اعلام کرده بود اما او نیز احتمال آسیبدیدن آنها را رد نکرد.