eitaa logo
رنگ زندگی
1.2هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
4.9هزار ویدیو
14 فایل
🤏 کانالی برای افزایش #مهارت‌های_زندگی و #فرزندپروری ارتباط با مدیر کانال @ab_hasani
مشاهده در ایتا
دانلود
آدم اگر با دشواری؛ شکست یا اشتباه مواجه نشه نمی‌تونه خودش رو اصلاح کنه. و اگر همه چیز رو آسون به دست بیاره، مداومت و پشتکار پیدا نمی کنه. 🆔@minbartv
▫️خیلی از ماها در اصل از خودِ شکست نمی‌ترسیم، چون شکست خوردن فقط یعنی هیچی تغییر نمی‌کنه، زندگی همونجوری که هست می‌مونه. ▪️چیزی که واقعاً ازش می‌ترسیم اینه که بقیه ببینن که شکست خوردیم. ▫️ از این می‌ترسیم که قضاوت بشیم، که دیگران فکر کنن ما یه آدم شکست‌خورده‌ایم، و این یعنی همون احساس شرم. ▪️چون برای خیلی‌هامون، اگه هیچ‌کس نمی‌فهمید که شکست خوردیم، اونقدرها هم برامون دردناک نبود! مشکل خودِ شکست نیست. مشکل اون تصویریه که ممکنه بقیه ازمون تو ذهنشون بسازن. اگه بفهمیم که ماجرا بیشتر شرمه تا شکست، اون‌وقت می‌تونیم شروع کنیم به ترمیم اون زخمی که باعث شده فکر کنیم فقط وقتی ارزش کاری رو داریم که توش بی‌نقص باشیم. 🆔@minbartv
7.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 عوارض به موقع نخوابیدن ♻️ با توجه به اینکه وظیفه اصلی طبیبان طب سنتی، و حفظ سلامتی است و مناسب یکی از اسباب ششگانه حفظ سلامتی است، عدم رعایت اوقات مناسب خواب، باعث بروز بیماری‌هایی در ۳ عضو مرتبط با خواب می‌شود؛ یعنی بیماری‌هایی در ، و که همکار کبد است. 🔹 اختلالات خواب که شامل دیر خوابیدن و به موقع نخوابیدن است، منجر به بیماری «ضعف انرژی طحال» می‌شود. این بیماری باعث می‌شود طحال نتواند وظایفش را بخوبی انجام دهد و دچار ضعف شود. 🔹 برخی وظایف طحال: 🔸 گرم کردن بدن 🔸 کمک به کلیه برای رفع کم‌خونی 🔸نگهداری اعضای بدن در جای مناسب خود: پس، سقط‌ها، فتق‌ها و افتادگی ها بخاطر ضعف طحال است. 🆔@minbartv
6.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم 🌺 👌 امروز پنجشنبه ۲۰ شهریورماه ۱۴۰۴، مصادف با هجدهم ربیع‌الاول ۱۴۴۷ 🤏صفحه ۲۱۰ 💚به نیت ظهور و سلامتی عج 👇👇👇👇👇 🆔@minbartv
♥️🍃 آدم ها گاهی چوب اشتباهاتشان را جای دیگری می‌خورند، جایی که حتی فکرش را هم نمی کنند حواستان باشد؛ که به احساس و زندگی دیگران چوبی میزنیم "تاوان" دارد... این دل شکستن‌ها این بی انصافی‌ها این بازی دادن‌ها، همه اش تاوان دارد.... 🆔@minbartv
2.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤏 وقتی با مامانت دعوات میشه و تصمیم می‌گیری مستقل باشی😂 😁 🆔@minbartv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🙋‍♀🙋 کودک و نوجوان 🔰«خود رای» شدن نتیجه رفتارهای متضاد والدین هماهنگ نبودن والدین در نحوه رفتار با نوجوان: در بعضی خانواده ها، والدین در تربیت نوجوان شان یک صدا نیستند. یعنی رفتار پدر و مادر با نوجوان شان شبیه هم نیست. در این خانواده ها نوجوان راه خودش را می رود و پدر و مادر هم به فکر مشکلات خودشان هستند. در این حالت والدین و فرزندان فقط یک «هم خانه بودن» را در کنار یکدیگر تجربه می کنند. در این خانواده ها به جای این که والدین در رفتار با نوجوان شان وحدت رویه داشته باشند، خود نوجوان موضوع اختلاف می شود. مثلا مادر می گوید فرزندش اصلا این کار را انجام ندهد و پدر اصرار می کند که نوجوان حتما باید این کار را انجام دهد و نوجوان هم کاری را که دوست دارد، انجام می دهد. این موارد دست به دست هم می دهد تا نوجوان احساس آرامش نکند و به دوستان نامناسب پناه ببرد. اگر در یک خانواده بین اعضای خانواده، احترام متقابل برقرار باشد، نوجوان کمترین خطر را احساس می کند و در نتیجه رفتارهای پر خطر او هم به کمترین میزان ممکن کاهش می یابد. 🆔@minbartv
356K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تکنیک تنفس ۴-۲-۸-۲ را امتحان کن تا فوراً رو در بدنت احساس کنی این الگوی ساده میتونه رو کاهش بده ذهنت رو آروم کنه و تمرکزت رو بالا ببره وقتی استرس داریم هورمونی به نام کورتیزول در بدن ترشح میشه بالا بودن طولانی مدت کورتیزول میتونه باعث افزایش اشتها، ذخیره چربی در شکم و در نهایت چاقی بشه.     ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌    ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🆔@minbartv
عینکت رو تمیز کن جهان را زشت نخوان، چرا که فراموش کرده ای عینکت را تمیز کنی. 🆔@minbartv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 آن شب، شیفتۀ دین پدر شدم! 📝 (خاطرهٔ فرزند آیت الله حائری شیرازی از پدر) تازه نه سالم تمام شده بود. شب ٢١ ماه مبارک رمضان داشتیم آماده می‌شدیم برای احیای شب قدر. مراسم مسجد شهداء -مسجد بزرگ شهر- را پدر برگزار می‌کرد. او امام جمعه و نمایندۀ ولی فقیه در شیراز بود. مسجد شلوغ می‌شد. هر سه شب، من و برادرها هم همراه مادر و پدر به مسجد می‌رفتیم. ساعت ٩ شب، پدر داشت وضو می‌گرفت. رفتم کنارش ایستادم و گفتم: «چرا همۀ ما باید حرف‌های یک نفر رو که خداست گوش کنیم؟ اصلاً خدا کیه؟». پدر نگاهی به من کرد و مسح سرش را کشید. ادامه دادم: «من تا ندونم خدا کیه نمی‌توانم براش دعا کنم و نماز بخونم. من اصلاً نمی‌تونم برای کسی که نمی‌بینمش کاری انجام بدم». پدر مسح پایش را کشید و نشست کنار من. - خب برو ببین خدا کیه! - از کجا بشناسم؟ شما که خدا رو می‌شناسید برام بگید تا بشناسم. پدر دستم را گرفت و آورد توی ایوان خانه و نشاند کنار خودش. برایم از خدا گفت، مثال آورد و گفت و گفت و گفت. یک ساعتی که گذشت، مادر آمد. - حاج آقا، مگر مسجد نمی‌روید؟ دیر می‌شود. بقیه حرفتان را بگذارید برای فردا. - میدانم اما امشب باید این بحث را برای فاخره به نتیجه برسانم. مادر با تعجب به من و پدر نگاه کرد و گفت: «حاجی، پس تکلیف این جماعتی که آمده‌اند احیا چه می‌شود؟ نمی‌توانی به آن جمعیت بگویی من باید بحث را برای دخترم تمام کنم!». پدر بلند شد و رفت سمت تلفن: «درستش می‌کنم». شماره گرفت و با کسی حرف زد. تلفن را گذاشت و دوباره شماره گرفت و حرف زد. مادر چشمانش خیره به پدر مانده بود. چیزهایی که می‌شنید را باور نمی‌کرد. پدر تلفن را گذاشت و رو کرد به مادر و گفت: «درستش کردم؛ یکی از دوستان به جای من می‌رود مسجد برای برگزاری مراسم احیاء. شما هم که ماشین می‌آید دنبالتان با پسرها بروید احیاء. من با فاخره در خانه می‌مانم. می‌خواهیم تا صبح حرف بزنیم». نمی‌دانستم چه باید بگویم. از این که بی‌موقع سؤال کرده بودم، کمی از دست خودم دلخور شدم، اما از این که پدر مراسم احیایش را به خاطر من به هم زد تا جوابم را بدهد خیلی خوشحال بودم. باورم نمی‌شد. تازه به سن تکلیف رسیده بودم و اینکه پدرم به من اهمیت داد و دیده شدم، خوشحالم کرد. تا سحر با پدر حرف زدیم تا وقتی که مادر و برادرها از مسجد آمدند. اصلاً حرفی نزد که «امشب شب دعاست و من نتوانستم نمازی بخوانم یا دعایی کنم یا به خاطر تو به مسجد نرفتم. همۀ شب برایم با خوش‌رویی حرف زد. پدر یک شبِ خود را تمام و کمال برای من گذاشت. پدر با این کار، من را تمام عمر، پایبند و شیفتۀ آن یک شب کرد. شیفتۀ دینی که در آن تربیت شده بود. او پدر من بود و به من اهمیت و عزت داد. بعدها بارها و بارها در جاهای زیادی این خاطره را تعریف کردم و هر بار با یک واکنش مشترک و شبیه به هم روبه رو شدم؛ می پرسیدند: «واقعاً؟ چطور چنین چیزی ممکن است؟» حالا که برمی‌گردم و به زندگی‌ام نگاه می‌کنم، می‌بینم تمام روزها و لحظه‌های زندگی من، چنین اتفاقات درخشانی داشته است. 📖 کتاب «من فاخره‌ام»؛ پدرانه‌های تربیتی آیت الله حائری شیرازی (روایت‌های فاطمه حائری شیرازی از پدر) 🆔@minbartv