#خاطرهٔ_شمارهٔ_پنج
ماه رمضان برای احمد طعم خاصی داشت، انتظار ماه رمضان را می کشید که اعتکاف کند و شبهای قدر احیا و شب زنده داری نماید، او رمضان را ایستگاهی برای توقف و به راه افتادن با نیروی بیشتر می دانست سفارش می کرد که به ایتام رسیدگی کنیم، از بچه های کشافه می خواست هر کسی چیزی با خود از خانه بیاورد و همه را به خانواده های مستضعفی که می شناخت می داد، با این کار هم بخشندگی را به اعضای کشافه آموزش می داد و هم انجام کار گروهی و در واقع می خواست همه را در این امر مستحب شریک کند . بچه ها همچنان راه احمد را ادامه داده و این کار را انجام میدهند. 🌷
#شهید_احمد_مشلب
📚کتاب”ملاقات در ملکوت”
#مؤثـر
ماهِ مهمونی خدا:))))
یطوری این ماه قشنگ مهمونِ خدا باشیم،
که اخرش از خدا عیدی بگیریم:)
و به هم نوعتون خیلی کمک کنین، خیلیی...
چه درد و دل، چه معنوی، چه مادی...
اصلا فرقی نمیکنه چه کمکی!
فقط بدون منت کمک کنید...
ـ صلواتی هدیه کنیم به#شهید_احمد_مشلب
#خاطرهٔ_شمارهٔ_شش
یک بار با بی سیم خبر دادند که دکتر دارد برای دیدنتان با ماشین به مدینه ا***هرا می آید . به محض شنیدن این مطلب بچه ها ومسئولان مجتمع رفتند و با اسلحه اتوبانی را که از بیروت به سمت دریا می رفت رو بستند . دکتر که از دور آمد و دید راه بسته است تعجب کرد و پرسید : مگه اتفاقی تو مدینه ا***هرا افتاده ؟! چرا ماشین های مردم معطلند؟! او بلا فاصله خود را به افراد مسلح رساند وگفت : چرا اتوبان را بستین؟! کی قراره به این جا بیاد؟ وقتی جواب شنید به احترام شما اتوبان را بستیم ، هر دو دستش را بلند کرد و بر سر خود زد و گفت : وای بر من وای بر من ! اگر مردم حلالمون نکنن چی؟ بچه ها با تعجب پرسیند :مگه اشتباهی از ما سر زده ؟ دکتر گفت: برای همین چند دقیقه ای که به خاطر من از عمرشون تلف شده فردا باید جوابگو باشیم وبعد دوباره گفت :وای برتو مصطفی باید از تک تکشون حلالیّت بطلبیم او به سراغ ماشین ها رفت سرش را از شیشه تک تک ماشین ها داخل می کرد ومی گفت آقا منو حلال کنید؛این بچه های منو حلال کنید ، نفهمیدن اشتباه کردن ؛
[ خاطراتی از شهید دکتر مصطفی چمران ]
#مؤثـر
قشنگ بود:)
حلالیت طلبیدن ام خوبه ااا...
اگه فکر میکنید باید از کسی حلالیت بطلبید!
الان وقتشه، فردا دیره...
ـ صلواتی هم هدیه کنیم به#شهید_مصطفی_چمران
#خاطرهٔ_شمارهٔ_هفت
مادرم یه دوستی داشتن که بچه دار نمیشدن چن سالی بود ، و همه دکتر ها گفته بودن که شما دیگه بچه دار نمیشین بی خیال دکتر رفتن بشین ، من هم خیلی جاها متوسل شدن به شهدا رو شنیده بودم ، اسم یکی از شهدا رو گفتم بهشون ، و ایشون به نیت ۴۰ روز متوسل شدن روز ۱۷ ام متوجه شدن بچه دارن 🥺 ، خیلییی خوشحال بودن الان هم یه دختر دارن .....
#مؤثـر
ای جااانم:)🥲
چی میشه گفت...
شهدا خیلی جاها دستگیر ما بودن،
خیلی ادما ازشون جواب گرفتن...
اصلا خیلی قشنگ بود، قلبم اکلیلی شد:)))))
مُـؤَثِـر
روزِ سیزدهم🌼 فقط به نیتِ ظهور🧡 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
Ali Fani1_3335637391.mp3
زمان:
حجم:
21.06M
روزِ چهاردهم✨
فقط به نیتِ ظهور💚
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
مُـؤَثِـر
ـ دعای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان💟✨ "بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ وَفّقْنی فیهِ لِموافَقَةِ الأبْر
ـ دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان🌿🌙
"بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اهْدِنی فیهِ لِصالِحِ الأعْمالِ واقْـضِ لی فیهِ الحَوائِجَ والآمالِ یا من لا یَحْتاجُ الى التّفْسیر والسؤالِ یا عالِماً بما فی صُدورِ العالَمین صَلّ على محمّدٍ و آلهِ الطّاهِرین."
خدایا راهنمایی ام کن در آن به کارهاى شایسته و اعمال نیک و برآور برایم حاجتها و آرزوهایم اى که نیازى به سویت تفسیر و سؤال ندارد اى داناى به آنچه در سینه هاى جهانیان است درود فرست بر محمد وآل طاهر او.
#ماه_رمضان
مُـؤَثِـر
💔...
ـ ولی امام حسین"ع" خودمونیما،
دلتنگِ تو بودن عجب حالِ قشنگیست:))