eitaa logo
مُـؤَثِـر
1.7هزار دنبال‌کننده
878 عکس
400 ویدیو
3 فایل
" بِسمِ ربِ المَهدی .. ـ‌ شیعه به دنیا آمده‌ایم که #مُـؤَثِـر در تحقق ظهور مولا باشیم :)✨️ خطِ مُؤَثِـر بفرمایین ؛ https://abzarek.ir/service-p/msg/2223294 نذرِ قدومِ سَبزِش :)💚
مشاهده در ایتا
دانلود
17.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اُسوه‌ی من مادرمه ، مادرِ من باورمه .
چه آمد بر سرِ این خانه بعد از رفتنت بانو . . صدایِ در که می‌آید تمامِ خانه می‌لرزد😭💔
مهم نیست چقدر از جاده رو اشتباه رفتی . . همین الان دور بزن.
" اَنتَ کَهفی " تو امیدِ منی:)🌱
_
ـ أُفوِّضُ أَمري إلى الله إنَّ اللهَ بصیرٌ بالعبا‌‌ ـ خدایا ، ذره‌ای شک ندارم که آنچه تو برایِ بنده‌ات بخواهی بهترین است .
مگیر از سرم سایه‌ی چادرت را پناهی از این خیمه بهتر ندارم:)
میگن اون دنیا اونایی از پل صراط می‌گذرن که تو این دنیا از خیلی چیزا گذشتن:)! ـ حاج حسین یکتا ـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مُـؤَثِـر
من گدای در این خانه‌ام از خانه بیرونم مکن . آقا ! رو سیاهم اما دوستت دارم ، از خانه بیرونم مکن . مال این حرف‌ها نیستم اما نوکر این درگهم . . یا حضرت ارباب ! از نوکری بی نصیبم مکن . من جان میدهم از برای نوکری در درگه‌ات آقای من ! نوکر بی سر و پا را از خانه بیرونش مکن . بازهم بر در خانه‌‌ات میکوبم تا به نوکری بپذیری این حقیر را . . میشود ارباب ؟! ولی خب اینبار فرق دارد آقا . . اصلا این ایام حسابش از همه‌ی سال جداست . . اینبار برای مادرت مجلس داریم ، اینبار در این خانه مجلس عزای مادرت برپاست . . اذن نوکری میدهی ارباب ؟! اجازه داریم گرد بگیریم از در و دیوار این خانه ؟! میدانی که گرد نشسته بر ایوان این خانه را سرمه‌ی چشم میکنیم و چشم میگذاریم زیر قدوم میهمانان این مجلس:) آخر دعوت شده‌اند . . از آن دعوت های ویژه:) شنیده‌ام هرکسی را به مجلس عزای مادرتان راه نمیدهید . . پس میهمانان این شب‌ها باید خیلی خاص باشند که اذن ورود از خودتان دارند:) ما را به نوکریِ میهمانان روضه‌ی مادر میپذیری ؟! نوکریِ گریه کنان مادرت را نصیبمان میکنی ؟! به مادر قسم کم نمیگذاریم در نوکری . . ببین ! ذره‌ای غبار بر مزاری نمانده . . در و دیوار برق میزنند . . گرد از تمام تکیه‌گاه ها گرفته ایم . . استکان‌ها را دانه به دانه با مهر مادرت شسته و برای لب عطشان تو اشک ریخته‌ایم . . چای را هم . . ! ارباب چای را دم کنیم ؟! دارند از راه میرسند . . چای روضه دم کنیم برایشان ؟! باز هم چای دم نکرده بر سر سینی گرداندن دعوایمان شده . . آقا جان . . اذن میدهی سینی چای روضه‌ی مادر را اینبار من بین میهمانانتان بگردانم ؟! گرد گرفتیم و غبار شستیم از وجب به وجب این خانه . . چای دم کردیم و بر سرش سلام بر تو و خاندانت دادیم که مبادا از نام تو متبرک نشود . . حال نشسته‌ایم به انتظار . . به انتظار میهمانان . . به انتظار روضه‌خوان ها . . به انتظار میاندار ها و سینه زن ها . . انتظار میکشیم تا شبی دیگر پای روضه‌ی بی مادر شدنت اشک بریزیم و بر سر بکوبیم . . یا ابی‌عبدالله . . " ما نوکریِ گریه کنان مادرت را میپرسیتیم که عین پادشاهیست در دنیا و عقبی:) "