eitaa logo
دلنوشته های یک طلبه
103.6هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
749 ویدیو
130 فایل
نوشتارها و رمان های محمد رضا حدادپور جهرمی ادمین: @Hadadpour سایت عرضه آثار: www.haddadpour.ir توجه: هر نوع استفاده یا برداشت و کپی و چاپ مستندات داستانی چه به صورت ورد یا پی دی اف و ... و حتی اقتباس برای فیلم‌نامه و تئاتر و امثال ذلک جایز نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاطرات کاملا کرونایی قسمت سیزدهم جلسات توسل و دعا و مداحی که مختصر و با صدای آرام در بخش ها اجرا میشد طرفداران خودشو داشت. بقیه هم که معلوم بود خیلی شاید اهل این چیزا نبودند بی احترامی نمیکردند و گوش میدادند. چون هم کوتاه بود و هم متنوع اجرا میشد و به هیچ وجه کسی به صحرای کربلا و گودی قتلگاه نمیزد. تا اینکه یکی از رفقا تصمیم گرفت که درباره زندگی و امیدواری و اینکه شفا دست خداست و اینا حرف بزنه. اتفاقا بچه فاضل و مودبی بود. معلوم بود که بحثش الکی نیست و قرار نیست فقط زمان بگیره و وقت تلف کنه. مقدمه و موخره خوبی ارائه داد. یکی از جاهای قشنگ بحثش که یادم نمیره این بود که: «بزرگترین نعمتی که از بس در اون نعمت غرق هستیم که خبر نداریم و هنوز هیچ کشوری نتونسته برای این نعمت قیمت و مالیات مشخص کنه، نعمت هواست! هوا حتی آلوده اش هم خیلی ارزش داره و بالاخره باعث میشه ما زنده بمونیم و اگه دقیقه ای به ما هوا نرسه، کار تمامه و باید اشهمون بخونن! ارزش هوا را اعدامی میدونه که بند انداختن دورگردنش و صندلی زیر پاش کشیدن و داره بال بال میزنه! ارزش هوا را کسی میدونه که داره توی استخر خفه میشه و دست و پا میزنه و دوستاش فکر میکنن داره مسخره بازی درمیاره! ارزش هوا را مریضی میدونه که روی تخت خوابیده و به خاطر رسوندن همین هوا به دهن و دماغش، باید کلی پرونده تشکیل بده و پول و بیمه و این چیزا داشته باشه تا بذارن اکسیژن و نفسی که میخواد بهش برسه و تموم نکنه! آب اگه چند روز نخوریم نمیمیریم. غذا اگه حتی یک هفته هم نخوریم نمیمیریم. خونه و ماشین و شغل و زیبایی و دوست و همسر و بچه و ... هم نداشته باشیم بالاخره هلاک نمیشیم و میتونیم یه جور دیگه زندگی کنیم. اما هوا ... اکسیژن ... نفس کشیدن ... حتی یه چیز دیگه که خیلی ارزش داره و حواسمون بهش نیست اینه که خدا را شکر لازم نیست برای استفاده از هوا برنامه ریزی کنیم و با اختیار و حساب شده نفس بکشیم! همین که خودش میاد و میره، نعمت بزرگی هست. تصور کنین لازم بود که خودمون نفس بکشیم و همش حواسمون باشه که نکنه یه لحظه نفس نکشیم. دیگه مگه میشد زندگی کرد؟ باید همه کار و زندگیمون تعطیل کنیم که نفس بکشیم. اینقدر سخت میگذشت که باید هر از یه مدتی به همدیگه به خاطر نفس کشیدن، خستنه نباشی بگیم! تا حالا شده به خدا بگیم: خدایا دمت گرم که نفس کشیدنمون به اختیار خودشمون نیست! خدایا ازت ممنونیم که لازم نیست برای نفس کشیدن، مالیات و مالیات بر ازرزش افزوده و خمس و زکات بدیم و نفس بکشیم! خدایا اگه نفس کشیدنمون اختیاری بود، با اولین خواب توی زندگیمون هممون به فنا میرفتیم و جنازه جنازه روی زمین و توی رختخواب ها میموند! اصلا باید نوبتی و با قرعه کشی انتخاب میکردیم که کی بخوابه و کی بعدش دفنش کنه؟» بحثش جالب بود. میخواست بگه واقعا چقدر ما نسبت به نعمت های خدا غافلیم و اصلا حواسمون نیست و از خدا به خاطر اون نعمت ها تشکر نمی کنیم. بعدش هم یه دهن برای همه خوند و همه چیز خوب و عالی و سنگین و رنگین تموم شد. وقتایی که بی خود تپش قلب میگیرم و یه حس سنگینی روی خودم احساس میکنم، معمولا اتفاقی که نباید و یا نمی خوام میفته! اون لحظه هم همین حس اومد سراغم. پاشدم که مکان را ترک کنم و برم که یهو یه شیر خام خورده ای گفت: «تقدیر و تشکر میکنیم از حاج آقا!» سرعتمو بیشتر کردم که فورا بخش را ترک کنم .... گفت: «حالا نوبت هم که نوبتی باشه، استفاده میکنیم ...» سرمو انداخته بودم پایین و داشتم به در نزدیک میکشدم که لامروت گفت: «از حاج آقای جهرمی که ایشون هم از یکی از نعمت های مهم الهی پرده برداری کنند!» دستمو انداختم به دستگیره که درو باز کنم که دیدم همه مثل قوم تاتار گفتن: «حاجی با شماست ... آقای .... با شما هستنا ... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم!» نه دیگه ... دیر جنبیدم. سنسورم اگه سی ثانیه زودتر آلارم داده بود نجات پیدا کرده بودما ... اما ای دل غافل ... برگشتم و دیدم همه بخش دارن لبخند میزنن و از توی چشماشون یه «میخواستی فرار کنی! آره؟ خوب گیرت آوردیم!» خاصی موج میزد. وقتی قدم قدم بین خنده ها و موج صلواتای اونا راه میرفتم و به وسط بخش و پیش روحانیون دیگه نزدیک میشدم، احساس میکردم دارم به ضایعگاه (بر وزن زایشگاه و به معنی محل ضایع شدن آدم) نزدیک میشم! بالاخره رسیدم وسط بخش و اون روحانیه که الان داشتم تعریف علم و هنرش میکردم چنان با لبخند شیطنت آمیز به من تعارف کرد و گفت «بفرما برادر! شما هم فیض بده!» که فکر کردم دم در فیضیه ایستادم!
گفتم: «بسم الله الرحمن الرحیم😐 خیلی استفاده کردیم از وجود مبارک برادر عزیزمون که درباره نفس کشیدن و هوا و اسکیژن و o2 صحبت کردند. اتفاقا چقدر درباره همین اهمیت o2 و حتی o3 و گاهی هم o4 در روایاتمون احادیث خوشکل اومده!😒 دیگه خیلی عزیزان فیض دادند. شما هم استفاده کردید. آفرین به شما و ارادت شما به روحانیت و دین ... حتی در این شرایط که موقع مردنتونه!😂 فقط موندم که این ما هستیم که دست از سر شما برنمیداریم یا شما هستین که که ما رو ...🤔 خب ... خیره ان شاءالله... اجازه بدید بنده هم درباره یکی از نعمت های بزرگ الهی حرف بزنم. نعمتی که اگه نبود، ما حتی از بستن ساده ترین دکمه پیراهن و شلوارمون هم عاجز بودیم.🙈 نعمتی که اگه نبود، نمیتونستیم پول بشماریم و فقط با اون هست که میتونیم خیلی راحت و بی دغدغه پول بشماریم و ککمون هم نگزه!😳 نعمتی که اگر نبود، بدن ما ناقص بود و نمیتونستیم ادعا کنیم که همه کارامون را خودمون انجام میدیم و نیاز به کمک کسی نداریم.😒 نعمتی که ... اصلا اجازه بدید بیشتر از این منتظرتون نذارم و بگم که اون کدوم نعمت استراتژیک الهی هست؟🙊 بله! همینطور که متاسفانه هیچ کدومتون فکرش نمیکنید و از قیافه هاتون و اینکه بخش در سکوتی مرگبار فرو رفته تا این نعمت الهی را معرفی کنم، باید با افتخار عرض کنم که این بزرگ نعمت الهی چیزی نیست مگر «انگشت شست!»👍🙈 بله دوستان! انگشت شست! این انگشت خیلی مهمه. به جان مادرم قسم. اینقدر مهمه که نگو! مثلا حتی میشه از روی انگشت شست کسی فهمید که روحیاتش چطوریه؟ چطور؟ حالا عرض میکنم... شست چاق نشانگر طبیعت عصبانی فرد است و اگر کسی شصت چاقی داشت، از نظر امور جنسی دارای قدرت بالایی هست و پیشنهاد میکنم اصلا باهاش ...🙊 آره ... بازم خدا بزرگه ... و یا فردی که دارای شست لاغر می باشد فردی آرام و خجالتی است. خیلی باهاش چونه نزنید. کلا این مدل آدما معذب هستند! و یا فردی که دارای شست بلند می باشد، شخص آرام و دقیقی است و حتی به نظر میشه در گزینش ها ازش بخواید که انگشت شستش رو نشونتون بده! حتی اگه از انگشت شستش خوشتون اومد یه جایی منصوبش کنید. والا. چون شدیدا پیگیر کارها ومسئولیت های خودش هست. حالا اگه فردی دارای انگشت شست کوتاه بود چطور؟ چنین شخصی ذاتا آدم عجولی هست اما دستش فرز هست و سرعت عملش بالاست. مثلا اگه بزرگواران به عنوان سر دسته دزدها منصوب شدند میتونند از این خصیصه استفاده کنند و آدمای با انگشت شست کوتاه به عملیات ها بفرستند.😅 از همه اینا که بگذریم، اگه این شست نبود چطور میخواستیم لایک و بیگ لایک کنیم؟👍👎 نه خدا وکیلی! جدی میگم! یا حتی اگه همین شست نبود، چطور میخواستیم وقتی با پیشنهاد کسی مخالفیم و ازش خوشمون نیومده، یه چیزی نشونش بدیم که هم از رو بره و هم دهنش گِل گرفته بشه؟😂 الا همین انگشت شست! مخصوصا اینکه با شباهت و قرابت رفتاری که با دیگر عضو استراتژیک بدن داره، به خوبی تمام المنظور من و شما را به طرف مقابلمون با اهدای بهترین سلام ها ابلاغ میکنه!🤣😂🙈 حالا اینم هیچی! اصلا چقدر این بزرگوار به القای مفاهیم مجلس خواستگاری کمک کرده! مثلا خوانواده های پر توقع که در مجلس خواستگاری جمع میشن و مدام انتظارات بیهوده از هم دارند، پس از قرائت هر بند از انتظارات همدیگه، این انگشت عزیز را به هم نشون میدن و آخر سر هم جلسه خواستگاری شست شست تموم میشه!😂 حتی داریم که ملائکه درآسمان ها وقتی بنده ای را میبینند که داره توبه میکنه اما توی ذهن کثافتش نقشه گناه را هم میکشه و یا دعاهای گنده گنده میکنه و اصلا اهل تلاش نیست، به جای اینکه نماز و دعاش رو بزنن تو سرش و ضربه مغزیش کنند، با عرض معذرت از باری تعالی، 🙈انگشت شستشون رو به نشان «حالا اینو داشته باش تا بعد!» نشونش میدن!😂🤣 و موارد بسیار زیادی که دیگه ذکر محاسن و کاربردهای آن عضو اصلی و یگانه دهر، در یک مجلس نمیگنجه و اجازه بدید تا تعداد بیشتری از شما بیماران و پرسنل زحمتکش بیمارستان از خنده تلف نشدید، برادر عزیزمون با ذکر چند تا دعا ، درب فیضیه رو ببندند تا بریم!» اون رفیقمون که داشت نفسش بالا میومد از خنده و اکسیژن به مغزش نمیرسید.🤣 امت غیور خوابیده روی تخت هم داشتن تخت را گاز میگرفتن.😝😆 دکتر و پرستارها هم داشتن انگشت شستشون رو به هم نشون میدادند که بیشتر با اخلاق و روحیات هم آشنا بشن.😁😏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و صد سلام خدمت همه عزیزان روز بخیر و ایام قرنطینه به کام☺️🌹 چند تا نکته👇
ان شاءالله به زودی اپلیکیشن آثار آماده میشه و میتونید حتی آفلاین هم مطالعه کنید. ینی اپ به سایت متصل میشه و میتونید کلیه آثاری که حتی الان از سایت دریافت کردید، آفلاینش روی اپ به راحتی مطالعه کنید. فقط یه مدت صبر کنید بچه های تیم رسانه حسابی در حال تلاش هستند.
بعضیا پرسیدن خاطرات کرونایی چند قسمته؟ اولا از این همه لطف و توجه شما به این داستان بسیار ممنونم اولش اصلا قرار نبود داستان بشه ولی دیدم دو قسمت اولش الحمدلله خیلی بازتاب خوبی پیدا کرد و بخاطر همین تصمیم گرفتم ادامه بدم براش برنامه ریزی ۲۰ قسمتی کردیم اما مطالب به اندازه ۲۶ قسمت آماده است. اگه تونستم نظر مساعد مشاوران را جلب کنم که همش تقدیم میکنم اما اگه نشد، همون بیست قسمت علی برکت الله😉
ی نکته دیگه هم اینه که بعضیا از اینکه واقعی هست یا تخیلی سوال کردند. خب سواله و ممکنه برای هر کسی اتفاق بیفته. اما برام جالبه که چرا عده ای فقط روی آثار و نوشته های من این سوال را مطرح میکنن😊 با اینکه کلی سریال و تئاتر و کتاب درباره انبیا و اولیا و امامان و صحابه و رجال سیاسی و مذهبی و... نوشته و ساخته و تولید شده که به اقرار خود نویسنده و کارگردانانش بیش از ۶۰ یا ۷۰ درصدش نوشته ها و آسمون ریسمون کردن های تیم نویسندگان هست. خب اشکالی هم نداره خیلی هم خوبه اما لطفا یا از همه این سوالو بپرسید یا کلا بیخیال این طور سوالات بشید و قشنگ از متن و فیلم و تئاتر و کتاب لذت ببرید. منم مانند بقیه نویسندگان، لازم نمیدونم توضیح بدم و ترجیح میدم وقت خودم و وقت عزیز شما را به لذت بردن از متن معطوف کنم☺️ مطالعه کنین و نکاتش را استخراج و استفاده کنید و اگه به دردتون خورد بهش عمل کنید. مثلا من خیلی خوشحال شدم که تعدادی از بچه های روان شناسی دارن نکات همین داستان طنز کرونایی رو در میارن و یا برام جالبه که بعضی از مبلغان پیام دادن و گفتن داریم روی این سیر و روال تبلیغی کار میکنیم و متن شما هم به دردمون خورده. خب خدا را شکر همین قدر ینی الحمدلله ما بازی را بردیم و اثرگذار بوده هر چند خنده و قهقهه شما عزیزانم برام به اندازه دنیا می ارزه ولی دوس ندارم فقط خنده باشه می‌خوام هم با واقعیت ها آشنا بشید و هم ایده بگیرید و ای چه بسا کار بهتر و اثرگذار تر ارائه بدید.
و اما درباره شست😂 عزیزان گران مایه ها اینم یه نعمته از هزاران نعمت پروردگار اصلا هم زشت نیست و این رفتار ما آدمهاست که زشت و قبیح است نه نعمت شست جدی میگم بنده در آن جلسه تاریخی، پیرامون یک نعمت الهی حرف زدم نه یه رفتار زشت و قبیح لذا فلذا لهذا که نه تنها اصلا زشت نبود بلکه کلی هم اثر داشت و کلی هم مردم چیز یاد گرفتن مثلا کدوم یک از شماها درباره چاق یا لاغر و یا بلند و کوتاه بودن این انگشت و بیانگر حالات و روحیاتتون بودن اطلاع داشتید؟ با اینکه کاملا اثبات شده و در روان شناسی دارن روی این موضوعات کار میکنن پس لطفاً یه کم با جنبه تر یه کم با نگاه وسیع تر همش منظور بد برنداریم اینو صادقانه گفتم ضمنا حالا کجاشو دیدین؟ در هفت قسمت باقی مانده، مطالب عرشی و فرشی بسیاری مطرح خواهد شد پس بابا نه سخت بگیرین و نه منظور بد بردارین حتی پیشنهاد میکنم اون عده انگشت شماری که پیام دادند و ابراز نگرانی کردند، به دور از پیش فرض های ذهنی، به خاطر منم که شده، یه بار دیگه بشینن و دوباره قسمت دیشبو مطالعه کنند تا متوجه بشن وقتی با پیش فرض و ذهنیت قبلی به سراغ یه مطلب میرن، همین میشه که نگران میشن و همه را بد و گمراه میدونن😊 ولی وقتی بدونن که طرف مقابلشون منظور بدی نداره، نفس و روح و روانشون آروم میشه و دیگه عصبانی نمیشن.🌷🌷🌷
و اما مسئله سخنرانی لایو دوستان فعلا این تقاضا را نداشته باشید. فعلا امکان لایو ندارم و بیشترین تمرکزم روی همین کانال هست. حالا ممکنه مثلا یهویی امشب یا فردا که عید هست، یه لایو اینستاگرام رفتیم اما قول قطعی نمی‌دم که بعدش شرمنده بشم بذارین هر طور پیش آمد، پیش بریم فعلا برنامه منظم لایو نداریم اما گاهی چشم اونم چشم😌
راستی مرغ ارزون شد.😐 خدا را صد هزار مرتبه شکر
ضمنا اعلام کردند که تا ده روز آینده، داروی ترکیبی کرونا توسط دانشمندان خودمون ساخته میشه😊 خدا را هزاران مرتبه شکر