eitaa logo
دلنوشته های یک طلبه
103.4هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
749 ویدیو
130 فایل
نوشتارها و رمان های محمد رضا حدادپور جهرمی ادمین: @Hadadpour سایت عرضه آثار: www.haddadpour.ir توجه: هر نوع استفاده یا برداشت و کپی و چاپ مستندات داستانی چه به صورت ورد یا پی دی اف و ... و حتی اقتباس برای فیلم‌نامه و تئاتر و امثال ذلک جایز نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
ولی خیلی باحال بود ترسمون ریخت☺️
من نمیدونستم مبل داره میلرزه یا من دارم میلرزم یا پنجره ها جیر جیر میکنه یا هممون رو ویبره ایم 😂😂
باورتون میشه اینجا الان روباه هم اومده بیرون و داره مثل یه شهروند عادی راه میره و دنبال یه هم زبون میگرده تا باهاش از عوامل زلزله بگه و تهش هم بگه: کار خودشونه😂😂
دعای ایمن شدن از خطر زلزله 📖إنَّ اللَّهَ یُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِیمًا غَفُورًا 💠امام صادق (ع) فرمودند: هر گاه در شب و هنگام خوابیدن از وقوع زلزله و خراب شدن خانه می ترسی آیه «۴۱ سوره فاطر» را قرائت كن.
جالب بود که لحظاتی قبل از زلزله، نشسته بودیم که یهو صدای کلاغ ها و سگ ها زیاد شد. اما الان دیگه همه جا ساکت و آرامه و دیگه تقریبا هیچ جک و جونوری بیرون نمی‌بینم و صداشون نمیاد الله اکبر !
وای من عاشق صدای زوزه گرگ هستم مخصوصا نصف شب ینی داره میگه: «همممه بخوابن گفتم همه بخوابن حرف نباشه خبری نیس دیگه»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مادرم بعد از نماز صبح زنگ زده بود اما متوجه نشده بودم. خودم پیش از ظهر باهاش تماس گرفتم. از رادیو خبر زلزله شنیده بود و نگران شده بود. وقتی براش گفتم و مثلا جوری هم آب و تابش دادم که بیشتر دلش به حال پسر تنهاش بسوزه، با همون حالت مادرانه، یه بیت خوند که دیگه نگم چه بر سرم آورد با همون بیت: بی قضا و حکم آن سلطان بخت هیچ برگی در نیفتد از درخت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای بردلم امیر، یا مجتبی حسن محبوب بی نظیر، یا مجتبی حسن از سوی ذالجلال، درمکتب کمال مارا توئی دبیر ، یا مجتبی حسن فرزند شیر حق ، مهر منیر حق روشنگر ضمیر، یا مجتبی حسن حلال مشکلی ، فرمانده ی دلی ای عشق دلپذیر ، یا مجتبی حسن من آهوی دلم ، بوده ست از ازل در دامتان اسیر ، یا مجتبی حسن ذکرم شده مدام ،ازصبح تا به شام یاغوث‌وُ یا مجیر ، یا مجتبی حسن تو دُرِّ کوثری ، بی شک وُ شبهه هست خیر شما کثیر ، یا مجتبی حسن فرزند شیر حق، مهر منیر حق روشنگر ضمیر، یا مجتبی حسن جان علی قسم ، مستم کن ازکرم از باده ی غدیر، یا مجتبی حسن من پیر‌ وُ خسته ام ، ازپا نشسته ام دست مرا بگیر ، یا مجتبی حسن سلطان ذوالکرم ، بنما عنایتی بر این فقیر پیر ، یا مجتبی حسن مگذار روز حشر ، درپیشگاه حق افتد سرم به زیر ، یا مجتبی حسن هرچند من بدم ، از خود مکن ردم خرده به من مگیر ، یا مجتبی حسن احد