مکملِمن ؛
_
این صحنهها منرو از یک خواب طولانی داره بیدار میکنه، انگار تازه باورم شده که دیگر سیّد در این دنیا حضور فیزیکی نداره. این لحظاتی که میگذره و ما به تشییع شهید نزدیکتر میشیم منو یکبار دیگه متأثر و غمگین میکنه. انگار تا قبل از تمام این روزها یکجایی در آخرین نقطهی قلبم، هنوز «امید» داشت که بگویند همهچیز دروغ بوده و ما بار دیگر آن صدا و صلابت حیدری را از قاب رسانه ببینیم.
اما دریغ...