دلم که از روزگار می گیرد ...
دلتنگی هایم را جمع می کنم یکجا،
بغض هایم را زیرِ لبخندِ تلخم پنهان می کنم،
اما
دلم فریاد می زند:
بس است! دیگر طاقت ندارم.
همین می شود که
اشک هایم بی وقفه شروع به باریدن می کند
می گویم:
جدایے بس است ...
دوست دارم ببینمت ...
دلم می خواهد بیایے ...
اما باز از بندِ گناهانم رها نمی شوم که نمی شوم...
آمدم بگویم، به دعاهایتان محتاجم ...
می خواهم بشوم همانے که می خواهے...
دستم را بگیر آقا ......
@nabkotah110
#عاشقانه
اتفاق هاےِ خوب
همیشہ مےاُفتَند
مثلِ مِهرِ ” تُو” ڪہ
بہ دِلَـــــ❤️ـــــم “اُفتاده”
مےبینے حَتّے “اُفتادڹ” هَم
فعلِ قَشنگیست !
وقتے پاےِ ” تُو” وَسَط باشَد …..
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
بسم الله الرحمن الرحیم
آقای خوبی ها سلااااااااام
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
﷽
خدایا؛
امروز را با عشق تو آغاز میڪنم
بخشندگے از توست
عشق در وجود توست
قدرت در دستانِ توست...
محبت را در وجود ما قرار ده
تا مهربان باشیم
@nabkotah110
#او_هم_منتظر_بود_منم_منتظرم‼️
________________________________
🌸 🍃مرحوم آسيد كريم محمودی، معروف به #سید_کریم_کفاش حدود شصت سال پيش در تهران زندگی میکرد. يک دكه ی پينهدوزی و كفاشی داشت… حالات خاصی هم داشت!
🌸🍃 نقل میكنند در تشرفی خدمت #حضرت_ولی_عصر(ارواحنافداه) رسید و حضرت جای او را در بهشت نشونش دادند. بلافاصله پرسید: «آقاجان شما هم آنجا هستيد؟»
🌸 🍃حضرت فرمودند: نه! سيدكريم گفت: آقا منم اونجا را #نمیخوام! جايی كه شما نباشی به چه درد من میخوره؟ #بهشت_من_شمایی….
🍃❤️
گفت: كدامين شهر زانها خوشتر است؟
گفت: آن شهـــــری كه در آن “دلبـــر”
@nabkotah110