امام باقر عليه السلام
خداوند عزّوجلّ از ميان بندگان مؤمنش ، بنده اى را كه بسيار دعا كند ، دوست مى دارد .
پس ، همواره در سحرگاهان تا طلوع خورشيد دعا كنيد ؛
زيرا اين وقتى است كه در آن ،
درهاى آسمان باز مى شود ،
و روزى ها تقسيم مى گردد
و حاجت هاى بزرگ برآورده مى شود
كافى ، ج ٢
@nabkotah110 کانال نکته های ناب
ای خدایی که
لباس حسن و جمال
به قامت خود آراسته ای
اللهم عجل الولیک الفرج
@nabkotah110 کانال نکته های ناب
🍃🍂🍃🍂🍃🍂
سلامٌ عَلى آلِ یس اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا داعِىَ الله ِورَبّانِىَّ آیاتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا بابَ الله و َدَیّانَ دینِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا خَلیفَةَ الله وَ ناصِرَ حَقِّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلیلَ اِرادَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا تالِىَ كِتابِ الله وَتَرْجُمانَهُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ فى آناءِ لَیْلِكَ وَاَطْرافِ نَهارِك
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ الله فى اَرْضِه
@nabkotah110
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
بعضی وقتها آدمها الماسی در دست دارند. وقتی چشمشان به یک گردو میافتد، خم میشوند تا گردو را بردارند، اما الماس روی زمین میافتد. الماس قِل میخورد و به عمق چاهی فرومیرود.
میدانید چه میماند؟
یک آدم...، یک گردوی پوک... و یک دنیا حسرت...
مواظب الماسهای زندگیمان باشیم. شاید بهدلیل اینکه صاحبشان هستیم و بودنشان برایمان عادی شده، ارزششان را از یاد بردهایم.
الماسهای زندگی؛ پدر، مادر، همسر، فرزند، سلامتی، خانواده، دوستان خوب و... هستند.
@nabkotah110 کانال نکته های ناب
پنج شنبه است
همان روزی که دل میگیرد
روزی که دل ، دلتنگ میشود
برای عزیزانی که کنار ما نیستند
" روحشان شاد و یادشان گرامی "
🔰 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🔰
@nabkotah110 کانال نکته های ناب
حدیث
امیر المومنین امام علی علیه السلام
راضی باش
@nabkotah110 کانال نکته های ناب
خانم و آقای خونه؛
سعی کنید،همدیگه رو خوب درک کنید
برای درک کردن شرایط همدیگه؛
کافیه خودتون رو جای همسرتون بذارين،
و بعد...
با انصاف،قضاوت کنید
@nabkotah110 کانال نکته های ناب
استاد فاطمی نیا
مرحوم آقاشیخ رجبعلی خیاط با
عده ای به کربلا مشرف شدند. در میان آنها یک زن وشوهری بودند.
یک روز که پس از زیارت از حرم آمدند، این زن و شوهر با
فاصله ی زیادی جلوی شیخ حرکت میکردند، در میان راه بینشان صحبتی درگرفت و زن نیش و
کنایه ای به شوهر زد و او را آزار داد.
هنگامی که به اقامتگاه برگشتند، شیخ به همه زیارت قبول گفت ولی به زن که رسید فرمود: تو که هیچ! همه را ریختی زمین و از بین بردی!
خانم میگوید:ای آقا! چطور؟!چرا؟! من این همه راه آمدم کربلاء!
شیخ فرمود: از حرم که بیرون آمدی به شوهرت حرف آزار دهنده ای زدی و رنجش دادی! همه ی نور و فیوضاتی که بدست آورده بودی را از بین بردی!
@nabkotah110 کانال نکته های ناب