حالا دیگر پیرمرد شده بود.
می‌گفت: وقتی نوجوان بودم، رفتم پیش مرحوم شیخ حسن علی نخودکی.
به ایشان گفتم: سه حاجت دارم و می‌خواهم خدا هر سه را در جوانی به من بدهد.
پرسید: چه می خواهی ؟
1⃣گفتم: می‌خواهم یک همسر مناسب و خوب گیرم بیاید. گفت: نماز را اول وقت به جماعت بخوان!!!
2⃣گفتم: می‌خواهم یک شغل آبرومند و مناسب داشته باشم. گفت: نماز را اول وقت به جماعت بخوان!!!
3⃣گفتم: می‌خواهم در جوانی به حج بروم. گفت: نماز را اول وقت به جماعت بخوان!!!
پیرمرد بود و همیشه حاضر برای نماز جماعت.
می‌گفت: من مردانه به این توصیه عمل کردم.
به سه سال نکشید که هر سه خواسته‌ام برآورده شد.
پیرمرد می گفت: هر چه دارم از نماز جماعت دارم.
@nabkotah110 کانال نکته های ناب
