eitaa logo
نشریه دانشجویی تحریر
321 دنبال‌کننده
759 عکس
202 ویدیو
62 فایل
✅ ماهنامه دانشجویی تحریر 🌐 ایتا https://eitaa.com/nashryeh_tahrir97
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مدرسه بهشتی
همه مراقب باشند! طراحی دشمن بعد از شکست آنها در جنگ ۱۲روزه ایجاد چند صدایی و شکستن اتحاد است. نظرات مختلف در مسائل گوناگون و ارائه فکر نو اشکالی ندارد اما نباید مبانی و اصول انقلاب تخریب شوند. ▫️رهبر انقلاب | ۱۴۰۴/۰۶/۰۲ @madreseh_beheshti
حاج حسین سیب سرخی4_77163335195297183.mp3
زمان: حجم: 3.68M
‏به‌سرت‌گرهمه‌آفاق‌به‌هم‌جمع‌شوند ‏نتوان بـرد هـــوای تو ‏برون از سر ما
هدایت شده از مدرسه بهشتی
ز چهره توان دید رنگ درون نگردد سیه دل سپید از برون ✍🏻 ابوالقاسم فردوسی @madreseh_beheshti
هدایت شده از مدرسه بهشتی
🎙شهیدبهشتی: خواهران و برادران! عاشق شوید؛ زندگی بی عشق،مردگی ست. 🌷سالروز ازدواج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) و حضرت خدیجه کبری (س) تبریک و تهنیت باد. @madreseh_beheshti
هدایت شده از مدرسه بهشتی
🔫 مکانیسم چه ماشه ای؟!! اولین روز بدون برجام؛ ۶ مهرماه ۱۴۰۴ در تاریخ معاصر ایران ثبت خواهد شد. @madreseh_beheshti
🖋️ با قلمت، نگاهت و انگیزه ات ؛ تحریر را زنده تر کن... 📢فراخوان جذب نیرو در معتبرترین و باسابقه ترین نشریه دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان 🌱 اگر قلم داری، قدم بردار! 🎯 ما به دنبال کسانی هستیم که: - صدای دانشجومعلمان را به گوش جامعه برسانند. - مسیر تربیت را با نگاه انقلابی بازخوانی کنند. - با قلم، تصویر، و تحلیل، امید و هویت را زنده نگه دارند. - در میدان آموزش، فرهنگ، و رسانه، نقش‌آفرینی کنند. -دغدغه آموزش، تربیت، و تحول در نظام تعلیم و تربیت را داشته باشند. 📌زمینه های همکاری: - ✍️ نویسندگی و تولید محتوا (تحلیلی، ادبی، اجتماعی، دینی، فرهنگی، تربیتی و...) - 🎨 طراحی گرافیک و صفحه‌آرایی - 📣 تبلیغات و جذب مخاطب - 📚 ویراستاری و تدوین -🎤مصاحبه و گزارش نویسی -🎙️گویندگی -🖥️ کار با نرم افزار های طراحی و هر زمینه ی دیگری که فکر میکنید ، کارآمد ما خواهد بود... 🧨در «تحریر» نه فقط می‌نویسیم، بلکه می‌سازیم. اینجا جایی‌ست برای تجربه، یادگیری، و اثرگذاری. 🔥 «تحریر» فقط یک نشریه نیست؛ یک جبهه است. جبهه‌ای برای بازخوانی مسیر، زنده نگه‌داشتن آرمان‌ها و ساختن آینده‌ای روشن‌تر. 🧷اگر احساس می‌کنی حرفی برای گفتن داری، یا می‌خواهی در کنار جمعی دغدغه‌مند رشد کنی، به ما بپیوند. 📥 برای اعلام آمادگی یا کسب اطلاعات بیشتر، در ایتا با ما در ارتباط باشید: 🆔@ali3881 🆔@H_20_SH 💡با تحریر، قلمت را به جریان زندگی وصل کن. ----------------------------------------- با ما همراه شوید... 🔷https://eitaa.com/basij_pbi1 🔶http://zil.ink/basij_p
🖋️ با قلمت، نگاهت و انگیزه ات ؛ تحریر را زنده تر کن... 📢فراخوان جذب نیرو در معتبرترین و باسابقه ترین نشریه دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان 🌱 اگر قلم داری، قدم بردار! 🎯 ما به دنبال کسانی هستیم که: - صدای دانشجومعلمان را به گوش جامعه برسانند. - مسیر تربیت را با نگاه انقلابی بازخوانی کنند. - با قلم، تصویر، و تحلیل، امید و هویت را زنده نگه دارند. - در میدان آموزش، فرهنگ، و رسانه، نقش‌آفرینی کنند. -دغدغه آموزش، تربیت، و تحول در نظام تعلیم و تربیت را داشته باشند. 📌زمینه های همکاری: - ✍️ نویسندگی و تولید محتوا (تحلیلی، ادبی، اجتماعی، دینی، فرهنگی، تربیتی و...) - 🎨 طراحی گرافیک و صفحه‌آرایی - 📣 تبلیغات و جذب مخاطب - 📚 ویراستاری و تدوین -🎤مصاحبه و گزارش نویسی -🎙️گویندگی -🖥️ کار با نرم افزار های طراحی و هر زمینه ی دیگری که فکر میکنید ، کارآمد ما خواهد بود... 🧨در «تحریر» نه فقط می‌نویسیم، بلکه می‌سازیم. اینجا جایی‌ست برای تجربه، یادگیری، و اثرگذاری. 🔥 «تحریر» فقط یک نشریه نیست؛ یک جبهه است. جبهه‌ای برای بازخوانی مسیر، زنده نگه‌داشتن آرمان‌ها و ساختن آینده‌ای روشن‌تر. 🧷اگر احساس می‌کنی حرفی برای گفتن داری، یا می‌خواهی در کنار جمعی دغدغه‌مند رشد کنی، به ما بپیوند. 📥 برای اعلام آمادگی یا کسب اطلاعات بیشتر، در ایتا با ما در ارتباط باشید: 🆔@ali3881 🆔@H_20_SH 💡با تحریر، قلمت را به جریان زندگی وصل کن. ----------------------------------------- با ما همراه شوید... 🔷https://eitaa.com/basij_pbi1 🔶http://zil.ink/basij_p
هدایت شده از متا 🌱
✨دورۀ متا را از دست ندی!✨ 🔹برای تویی که... 🔸منتقد روش های مرسوم در مدارس هستی! 🔸دنبال شناخت بهتر دانش‌آموز نسل زِد و آلفا هستی! 🔸فکر می‌کنی معلمی فراتر از یه شغله! 🔸دنبال تحول هستی! 🔸دنبال شناخت انسان و ساختنش هستی! 🔹اساتید: 🔻حجت‌الاسلام میرزاده 🔻استاد فهیمی 🔻استاد جلالی 🔻استاد پارسا زمان: ۳۰،۲۹،۲۸ آبـــــــان ماه ‼️ویژۀ برادران‼️ جهت ثبت‌نام و اطلاعات بیشتر: @tashkilat19 فرصت ثبت‌نام محدود! ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ متا | معلم تراز انقلاب اسلامی @moalem_te @thaqalayn_ir @jadcfu @basij_pbi1 @mahdaviat_bahonar @khadem_bahonar ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
|در تحریر بخوانید| 🌙فصل خزان در رمضان🌙 ◾️روایتی کوتاه از فراق بی پایان امیرالمؤمنین◾️ «پیشکش به محضر حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها به امید گوشه چشمی» 〰〰〰〰〰〰〰🖋 «تحریر، راوی حقیقت و حامی عدالت است» 🖇️@nashryeh_tahrir97 🔴"برای اطلاع بیشتر از فعالیت ها کانال وقایع اتفاقیه را دنبال کنید "🔴 🖇️@vaghaye_ettefaghie
للحق «فصل خزان در رمضان» دانه های درشت اشک آرام بر گونه‌اش می‌‌نشست و اندکی بعد به درون چاه می‌افتاد. در آن تاریکی خوفناک نخلستان های کوفه، سر درون چاه می‌برد؛ می‌گفت و می‌گریست. چگونه می‌شود پناه عالم باشی و درد و دل خود را به نزد چاه ببری؟ باری به میثم گفته بود: «در میان وجودم عقده‌هایی است که وقتی سینه‌ام از آن تنگ می‌شود با دست زمین را حفر می‌کنم و اسرار خود را برای آن بازگو می‌کنم!» و میثم خرما فروش با خود می‌گفت خوشا به حال چاه؛ محرم ابوتراب بودن افتخار بزرگی است. رشک برده بود بر آن چاله ها. حتما دلیلی داشت که مولایش روزهای زیادی وقت می‌گذاشت برای حفر آن گودال های عمیق که خیرش به فقرای کوفه می‌رسید و خاموشی بی بدیلش به علی. آن شب هم سرورش را نزدیک نخلستان دید اما دلش نیامد نزدیک شود. اهل سرّ می‌دانستند که نه فقط خلوت با چاه بلکه هر تنهایی و عزلتی، چشمۀ اشک علی را می‌جوشاند، بند دلش را پاره می‌کند و قلبش را می‌سوزاند. کامش تلخ تر از همیشه بود. یاد ظلمات بی انتهای مدینه افتاد. همان شب هایی که تنها از خانه بیرون میزد و تا درب قبرستان می‌رفت. رو به سوی قبر زهرا می‌کرد و با سوز دل می‌گفت: «چرا من ایستاده‌ام و به قبر نازنینم سلام می‌کنم اما او به من جواب نمی‌دهد؟ چرا جواب ما را نمی‌دهی؟ آیا چون از پیش ما رفتی دوستی و مودّت را فراموش کردی؟ دیگر ما در دل تو جایی نداریم؟» لختی بعد مکث می‌کرد و خود از جانب فاطمه به خویشتن جواب می‌داد که: «محبوب به من می‌گوید این چه انتظاری است که از من داری؟ مگر نمی‌دانی که من‌ در زیر انبوهی از خاک محبوس هستم؟» و چه کسی است که نداند همسر تنهای زهرا نیز در میان توده‌ای از غم و اندوه محبوس بود؟ دلتنگ به عدد ستاره های آسمان. او فاطمه را به قدر تمام آسمان‌ها دوست می‌داشت. در خلوتش آن شب نفرین شده را به یاد می‌آورد. نود و پنج روز از هجرت بهترین مخلوقات محمد به آسمان می‌گذشت که آفتاب عمر دردانه‌اش غروب کرد. حسن و حسین گریان و خاک‌آلود به مسجد آمدند. دلشوره به جان پدر افتاد. حیدر، عالِم به سرّ تمام عالَم بود. اما نمی‌خواست بپذیرد که همسفرش او را در میانۀ سفر تنها گذاشته است. زهرا همه چیزش بود. پیش خودش به فاطمه تمنّا می‌کرد که مرا در این خراب آباد بی سر و سامان رها مکن. نمی‌توانست قبول کند دلیل گریه های بی پایان حسنین، چشم بستن آلاء، حوراء، عذرا و زهرای اوست. چشم های غرق در اشک حسین، بغض بی‌ مانند حسن و بی‌قراری دلش، امان مرتضی را برید. دل آسمان گرفت. عرش لرزید. دنیا تیره و تار شد. پناه زمان و مکان با صورت بر زمین افتاد. گریه می‌کرد و می‌گفت: «اى دختر محمّد! من غم و اندوه خود را بعد از تو به که بگویم؟ من درد دلهاى خود را براى تو مى‌‌گفتم؛ اکنون براى چه کسى درد دل کنم؟» مردم می‌گفتند جان علی از این دنیا رفته است. حقیقتا فاطمه تاب و توان دوری از پدرش را نداشت. همسفر زهرا مانده بود و غم فراق. اما ته دلش می‌دانست که عاقبت، زخم و زهر شمشیر پسر ملجم او را به حبیبش می‌رساند. بارها از خدا خواسته بود که موعدش سر برسد. اکنون در غم فقدان فاطمه در میان نخلستان پرسه می‌زد و می‌گریست. در همان هنگام فرشته‌ای رو به اهل زمین می‌کرد و از خلق حسود و عنودش می‌پرسید آیا دردی سنگین تر از درد سینه علی سراغ دارید؟ آیا غمی گران تر از غم ابالحسن وجود دارد؟ شرم نمی‌کنید از آزار و اذیت بهترین بندگان و وکیل و وصی پیامبر خدا؟ در تمام این سالها، در هر فرصتی رو به سوی پرودگارش مناجات می‌کرد و سینه‌اش از جهل مرکب مردم تنگ تر می‌شد. خار در چشم و استخوان در گلو درنگ می‌کرد و روزها را می‌شمرد. همه می‌دانستند که لحظه‌ای از مجاهدت دست نمی‌کشد. در توصیف احوال خود گفته بود میراثم را به غارت بردند اما من صبر کردم. علی بر مصیبت صبر‌ کرد چرا که تکلیفش صبر بود. زیر لب مدام آیه‌ای از نور را تلاوت می‌کرد: «وَبَشِّرِ الصَّابرِینَ الَّذینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُون» باد در میان نخل ها می‌پیچید. نزدیک سحر بود. با آن چشم‌های درشت و مشکی، نگاهی به آسمان کرد. هلال ماه جان گرفته بود. تبسمی نمود. شب نوزدهم ماه رمضان نزدیک می‌شد. بوی یار را می‌شنید. آسمان بیشتر از هر زمان دیگری به زمین نزدیک شده بود. «۱۴۰۴ سال پس از وصال دوبارۀ ابو تراب و مادر آب مصادف با نیمۀ ماه رمضان الکریم ۱۴۴۴ هجری قمری» «مُنیبْ» 〰〰〰〰〰〰〰🖋 «تحریر، راوی حقیقت و حامی عدالت است» 🖇️ https://eitaa.com/nashryeh_tahrir97