سبک زندگی اسلامی
#حکایت شماره ۴۱ 🔹گلی برای مادر ﻣﺮﺩﯼ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﮔﻞﻓﺮﻭﺷﯽ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ. ﺍﻭ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﺩﺳﺘﻪ ﮔﻠﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﮐﻪ ﺩﺭ
#حکایت
شماره ۴۲
🔹 سقوط جوانمردی
جوانی بادوچرخهاش با پیرزنی برخورد کرد و به جای اینکه از او عذرخواهی کند و کمکش کند تا از جایش بلندشود، شروع به خندیدن و مسخره کردن او نمود. سپس راهش را کشید و رفت.
پیرزن صدایش زد و گفت: «چیزی از تو افتاده است.»
جوان به سرعت برگشت و شروع به جستجو نمود.
پیرزن به او گفت: «زیاد نگرد. مروت و مردانگیات به زمین افتاد و هرگز آن را نخواهی یافت.»
#سبک_زندگی_اسلامی #داستان #مشاور #داستان #پیرزن #ادب #داستان #مشاوره #دوچرخه
👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7