📌#رئیسجمهور_مردم
شهدا منتظرت بودند!
پارسال روز شهادت حضرت فاطمه (س)، 110 شهید گمنام مهمان شهرمان بودند و قرار بود که در خیابان انقلاب به سمت معراج شهدا تشییع شوند. من از میدان انقلاب به کاروان پیکرهای شهدا پیوستم و تا جلوی در دانشگاه تهران همراه با شهدا پیش رفتم. با اینکه تعطیل رسمی بود، اما کارهای آزمایشگاهیام تعطیل نبود و مجبور بودم از شهدا جدا بشوم و به سمت دانشگاه حرکت کنم. کنار نردههای خط ویژه، رو به شهدا ایستاده بودم، دور شدنشان را تماشا میکردم و زیر لب با شهدا صحبت میکردم.
در همان لحظه خانمی با اشاره به پشت سرم گفت: «رئیسجمهور!»
اول باور نکردم. اما برگشتم و دیدم درست است، آقای رئیسجمهور برای تشییع شهدای گمنام آمدهاند. حضور ایشان در آن مکان و زمان و بدون تشریفات خاص دور از انتظارم بود و اگر با چشم خودم نمیدیدم، باور نمیکردم. ایشان پشت به در دانشگاه چند دقیقهای ایستادند و به سؤالات خبرنگاران و مردم عادی پاسخ دادند و بعد به داخل دانشگاه رفتند.
آمدم عکسی بگیرم که چهره ایشان در لابهلای جمعیت پنهان شد و تنها عمامه مشکی ایشان در عکس مشخص بود.
بعد از آن روز، دیگر توفیق پیدا نکردم که در تشییع شهدا شرکت کنم، تا اینکه دوم خرداد رسید؛ تشییع شهدای خدمت. تا پیکرهای شهدا برسند، چند ساعت در میدان آزادی به انتظار ایستادم. این بار هم آقای رئیسجمهور گرچه بدون تشریفات خاص آمدند، اما آمدنشان خیلی فرق میکرد!
این بار همه مردم آمده بودند برای تشییع رئیسجمهور شهید! آن روز در تشییع شهدای گمنام، هیچ گمان نمیکردم شهید بعدی که به تشییع جنازهاش بروم خود آقای رئیسجمهور باشد! باز هم آمدم عکسی از تابوتشان بگیرم، نشد، تابوت در آغوش دستها پنهان شده بود!
مرضیه حسینی
سهشنبه | ۸ خرداد ۱۴۰۳ | #تهران
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
آرش علاءالدینیجمعیت جوان و شیرخشک.mp3
زمان:
حجم:
3.6M
📌 #رئیسجمهور_مردم
📌 #شهید_جمهور
جمعیت جوان و شیرخشک
«جمعیت باید جوان بشود اما شیر خشک هر روز گرانتر میشود.»
شاید خیلی از پدر و مادرها به این جمله فکر کرده باشند...
📃 متن کامل
به قلم: فاطمه نصراللهی
و صدای: مریم ابوالحسنی
آرش علاءالدینی | #تهران
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
📌 #رئیسجمهور_مردم
مثل ابراهیم
عکسنوشت چهارم
رئیس جمهور باید "مثل ابراهیم" ازخودگذشته باشد...
گردآوری: علیرضا اسلامی
طراح: علیرضا باقری
مدیر تولید: امین زادهتقی
زهره نمازیان
شنبه | ۲ تیر ۱۴۰۳ | #کرمان
حوزه هنری انقلاب اسلامی استان کرمان
@artkerman
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
هم برای کشاورز هم برای مردم.mp3
زمان:
حجم:
3.76M
📌 #رئیسجمهور_مردم
📌 #شهید_جمهور
هم برای مردم، هم برای کشاورز
«مگه میشه گرون شدن گندم به نفع مردم باشه؟»
ماجرا از این قرار بود که به دلیل قیمت پایین خرید تضمینی گندم و انسجامی که در دولت برای خرید گندم وجود نداشت کشاورز ما رغبت کمتری به تولید گندم نشان میداد...
📃 متن کامل
به قلم: فاطمه نصراللهی
و صدای: مریم ابوالحسنی
آرش علاءالدینی | #تهران
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
📌 #رئیسجمهور_مردم
رئیسی مثل خیلی از ماها
ایستگاه صلواتی زدن در محل ما رسم است. از یک بلوک به بلوک دیگر. گاهی هم دو بلوک همزمان. از سر همین سنت، چند وقت قبل پسرها دم گرفتند که ما هم ایستگاه صلواتی بزنیم.
برایم سخت بود. رویم نمیشد مثل بقیه از همسایهها کمک بگیرم اما دل بچهها رو که نمیشد شکاند.
بهشان میلاد امام رضا را وعده دادیم. همان روز که طعم جشن در دهنمان گس شد. فردایش برایشان توضیح دادیم که نمیشود. که رئیسجمهورمان شهید شد. با قلب هفت سالهشان غصه ما را فهمیدند. همراه ما شدند. باید جبران میکردیم
فکرش را نمیکردیم ایستگاه صلواتی که چند ماه خواهش بچهها بود از جشن مولودی تغییر کند به روضه رئیسی عزیز.
بچهها با دستان کوچکشان همراه ما لقمه پیچیدند و لباس سیاه پوشیده، شدند صاحب عزای میز کوچک زیر خانه.
کنار میز به بضاعت مزجاتمان خیره شدم. میز سیاهپوش، سینی نان و پنیر و سبزی، شربت آلبالویی که به زور آب و شکر زیادش کردیم و ظرف خرما. ذهنم رفت پی یک سوال: اگر رئیسی با خوی سادهزیستی آشنا نبود رویمان میشد همچین چیزهایی برایش خیرات کنیم. این علامت سوال کوچک به سوال بزرگتری تبدیل شد. اصلا کسی حاضر بود برای فردی با خوی اشرافیگری خیرات بدهد که ما هم جزوشان باشیم؟
سوالم در میان نوای «گرچه رئیسی برفت راه رجا بسته نیست» بخار شد و کودکان بودند که یکی یکی از خوان نعمت محدود ما بهرهمند میشدند. ثوابش بماند برای #شهید_جمهور.
سرمست درگاهی
چهارشنبه | ۱۶ خرداد ۱۴۰۳ | #گیلان #رشت
پس از باران، روایت نویسندگان گیلانی
@pas_az_baran
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
📌#رئیسجمهور_مردم
شش پرده
اول:
صبح زودتر از همیشه از خانه زدم بیرون. نمیتوانستم جلوی بقیه بنشینم و ببینم آقا بر پیکر او نماز میخواند و جلوی اشکهایم را بگیرم. طبیعتِ مشهدیها این است که هر رنج کوچک و بزرگی را روی دست گرفته و به بارگاه سلطان پناه ببرند. که اگر ایران، ایرانِ امام رضاست، مشهد پایتختِ همهی غمزدگان عالم است.
دوم:
آدمی که عزیزش را از دست داده میداند که دیدن لباس مشکیِ عزای عزیزِ تو، در تن دیگران چقدر دلگرمکننده است. انگار میگوید: «ای تویی که به غمِ عزیزت نشستهای، ما نیز هم».
راه حرم امروز اینطور بود. غالب مردم مشکی پوشیده بودند برای او. به هر طرف که نگاه میکردی، اینکه دیگری نیز غمِ تو را میفهمد، احساس میشد. ما به سوگِ دستِ جمعیِ فقدانِ او نشسته بودیم.
سوم:
تکیه به یکی از ستونهای رواق دارالحجه زدم و پخش زنده نماز آقا را بر پیکر او توی گوشی باز کردم. حین مداحیهای حاج مهدی، قرآنِ خدا را پیشِ رو گشودم و مشغول خواندن شدم تا ورود آقا اعلام شود. گوشی روی زمین بود و هرکس از کنارم گذر میکرد به راحتی متوجه میشد مراسم تشییعِ اوست.
خانمی آمد کنارم نشست و به صفحه گوشی خیره شد.گوشی را نزدیکش کردم که راحتتر ببیند. آقا آمد. ماتِ صلابت آقا بودم و نفهمیدم کی رسیدیم به «اللهم انّا لا نعلم منهم الا خیرا». به خودم آمدم و دیدم که من و خانمی که کنارم نشسته بود شانههایمان میلرزد. انگار کن توی صف نمازِ او، قامت بسته باشیم.
آقا که رفت خانم کناریام ایستاد به نماز. من هنوز مبهوت مانده بودم. «منهم» خودش جمع است. یعنی نیاز نیست برای تک تک پیکرها، عبارت «اللهم انّا لا نعلم ...» را تکرار کنی. همان یکی را که بگویی یعنی اینکه ما از هیچ کدامِ «آنها» جز خوبی ندیدهایم و نمیدانیم. آقا «آنها» که بودند که یکبار گفتن برایشان کافی نبود؟ این همه تأکید برای چیست؟
سوم:
روی صندلی آخر اتوبوس کنار پنجره نشستم و بنرها و تابلوهای خیابان را رصد کردم. همه جا یادِ او بود. نه تنها خیابانها که توی گوشیها هم. پروفایلها، پستها، متنها، همه چیز این چند روز معطوف به اوست.
کمی جلوتر از من خانمی روی پله اتوبوس نشسته بود و گریه میکرد. کمی خودم را مشغول گوشی کردم بلکه تمام شود. اما نشد. خواستم بروم کنارش بنشینم و بگویم :«مشکلی هست؟» که چشمم به صفحه گوشیاش افتاد. کلیپِ نماز حضرت آقا بر پیکر ِ او و یارانش.
«من هم همینطور خانمی که روی پله نشستهای! من هم همینطور!» این را توی دلم گفتم.
چهارم :
سر سفره ناهار با بچههای سالن نشسته بودیم که حرف انتخابات شد و گمانهزنیها حول اینکه چه کسی کاندید میشود. یکهو به یکیشان گفتم:«راستی نماز آقا را دیدی؟»
گفت: «نه! آقا اللهم انّا لا نعلم را گفت اینبار هم؟»
آه سردار! بعد از تو انگار این رسم ماست دیگر. این سوگندِ عمیق که: «جز خیر نبود برایمان این پیکری که فدای انقلاب شد. چقدر از این سوگندها در راه دارد انقلاب و در راه داریم ما.
با ذوق گفتم :«گفت، آن هم سه مرتبه.»
بقیهی سفره هم داشتند به ما گوش میدادند. انگار آنها هم نماز را ندیده بودند. گفتم: «فیلمش را نشانتان بدهم؟» همه از سفره بلند شدند و لپتاپ من را دوره کردند.
یکیشان همان «اللهم»ی اول احساساتش از مجرای اشک جاری شد و از اتاق بیرون رفت. گلوی بقیه هم به بغض نشست.
پنجم:
توی خانه روضه داشتیم برای او. به هم تسلیت گفتیم گویی که یکی از اقوام را از دست داده باشیم. وقتی توی آشپزخانه مشغول آماده کردن شام بودم، عبارت «اطعام مساکین» بدجور توی مغزم رژه میرفت.
ششم:
شب از نیمه گذشته است. دارم روایت چهارشنبه ۲ خرداد را مینویسم. کانال تلویزیون عوض میشود. او ایستاده و سخنرانی میکند. این سؤال میآید توی ذهنم که «سخنرانی برای امروز است؟ کدام استان و به چه مناسبت؟»
نوار مشکی گوشه تلویزیون را میبینم. سوال، جاری نشده توی دهانم میماسد. روایت را تمام میکنم.
نجمهسادات اصغرینکاح
چهارشنبه | ۲ خرداد ۱۴۰۳ | #خراسان_رضوی #مشهد
جریان، تربیت نویسنده جریانساز
eitaa.com/jaryaniha
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
📌 #رئیسجمهور_مردم
مثل ابراهیم
عکسنوشت پنجم
رئیس جمهور باید "مثل ابراهیم" عادل باشد...
گردآوری: علیرضا اسلامی
طراح: علیرضا باقری
مدیر تولید: امین زادهتقی
زهره نمازیان
شنبه | ۲ تیر ۱۴۰۳ | #کرمان
حوزه هنری انقلاب اسلامی استان کرمان
@artkerman
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
📌 #رئیسجمهور_مردم
مدیریت، بدون ایجاد هیاهو
سامانهای که برای معرفی وزرا راه انداخت، سروصدای زیادی بهپا کرد. برخی برایش هورا کشیدند که نگاه فراجناحی دارد و دنبال آدمهای کمتر شناختهشده است و برخی گفتند باید با بزرگان مشورت کند نه مردم و گروهها و احزاب.
در انتخاب افراد، جریانهای سیاسی تحت فشارش گذاشتند. او فارغ از همۀ هیاهوها از هر دو شیوه بهره برد. نتیجۀ پیشنهادات سامانه و مشورت با خبرگان شد کابینهاش به اضافه مدیران استانی، استانداران، فرمانداران و بخشداران.
مدیران انقلابی که اسیر تجمل و بوروکراسیهای اداری نباشند، در تصمیمگیریهایشان تعلل نکنند و قاطع باشند. با قطعیت میتوان گفت ده، یازده استاندارش اینگونهاند؛ کسانی مثل شهید مالک رحمتی، استاندار آذربایجان شرقی.
آقای رئیسی خطر کرد و مسئولیت کارش را برعهده گرفت. هم کادرسازی کرد و به مدیرانش اعتماد کرد و هم پابهپایشان دوید و در جریان کارها قرار گرفت. هر جا و هر وقت هم که شد مبانی دینی و انقلابی را برایشان گفت. مدام هشدار داد تا نیروهایش دچار نگاه بخشی به نظام نشوند و اتحاد بین قوا حفظ شود. همین باعث آرامش سیاسی هم در بدنۀ نظام و هم در میان قوا و هم در میان مردم شد. آقای رئیسی در مدیریت نیروهایش رو سفید بیرون آمد.
حامد یزدیان
به قلم: ملیحه نقشزن
یکشنبه | ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ | #اصفهان
روایت کفایت
@revayate_kefayat
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
از دولت خرج مردم.mp3
زمان:
حجم:
6.02M
📌 #رئیسجمهور_مردم
📌 #شهید_جمهور
از دولت، خرج مردم
بحث بالا گرفته بود؛ عدهای موافق بودند، عدهای مخالف. آن زمان شهید مالک رحمتی رئیس سازمان خصوصیسازی بودند...
📃 متن کامل
نویسنده: فاطمه نصراللهی
گوینده: مریم ابوالحسنی
حمیدرضا مقصودی | #تهران
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا