eitaa logo
راوینا | روایت مردم ایران 🇮🇷
2.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
327 ویدیو
4 فایل
🇮🇷 روایت مردم ایران از پیکرهٔ حوزه هنری انقلاب اسلامی هنر خوب دیدن و خوب نوشتن وابسته به نویسندگان مردمی خرمشهرهای پیش‌رو، آوینی‌ها می‌خواهد... نظرات، انتقادات، پیشنهادات و ارسال روایت: ˹ @ravina_ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 به هیچ عنوان نگران نیستیم! از اراک به قم اومده بود، نظرش این بود: «با خلوص و صداقتی که آقای رییسی داشتن مزدشون رو گرفتن.» پرسیدم بعداز این اتفاق باید نگران آینده باشیم؟ گفت: «تا ولایت فقیه را داریم، به هیچ عنوان نگران نیستیم.» بعد هم مثنوی‌ای که سروده بود خواند: غم سنگین زعشق از سینه داریم به دل باز آتشی دیرینه داریم عجب سخت است گردشهای پرگار میان مه مهاجر گشته پیکار ز رخسارت شدند گلها شاداب به دست خود بدادی برهمه آب گهی با یاس گهی نیلوفرانه زدی برگ درختان را توشانه شب و روز بر در میخانه بودی سرود عشق مستانه سرودی توراساقی به نزد خود همی خواند تهی جامی برای ماهمی ماند به میلاد گل پاک خراسان به نزد یار رفتی تو خرامان زینب جهان‌شاهی سه‌شنبه | ۱ خرداد ۱۴۰۳ | حسینیه هنر قم @hhonar_qom ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir ✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید: 📎 بلـه | ایتــا
📌 ضامنِ خوشحالی در سفر دوم آقای رئیسی به اندیمشک، من و همسرم تصمیم گرفتیم نامه‌ای از شرایط کاریی‌مان بنویسیم. این صحبت‌ها فقط بین من و همسرم رد و بدل می‌شد. حسین و ستیا هم ماجرای نوشتن نامه را متوجه شدند و در‌خواست‌شان را نوشتند.  - آقای رئیسی ضامن بابامون باش، تا برامون دوچرخه بگیره. بخاطر خرید قسطی دوچرخه‌ به مغاز‌ه‌ای رفته بودیم. به ضامن نیاز داشتیم. برای همین بچه‌ها در نامه از آقای رئیسی درخواست کردند تا ضامن پدرشان شود. نامه‌ها را تحویل دادیم. هنوز بیست و چهارساعت نگذشته بود که با من تماس گرفتند. - از نهاد ریاست جمهوری تماس می‌گیریم. اما فکر کردم شوخی است!. -شما مادر حسین و ستیا  هستید؟ خبر غافلگیرکننده‌ای برای بچه های شما داریم. اگر منزل هستید خدمت می‌رسیم. خبر خوشحال کننده برای بچه‌ها فرستادن دو دوچرخه، برای حسین و ستیا بود. سارا جمیل | مادرِ حسین و ستیا به قلم: فرزانه مطیعی چهارشنبه | ۹ خرداد ۱۴۰۳ | رسانه بیداری @resanebidari_ir ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir ✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید: 📎 بلـه | ایتــا
📌 قصۀ عکسِ تو ورودی آستان شهدا ایستاده بودیم. برای معرفی موکب شهدای خدمت ویدئو ضبط می‌کردیم. یک کامیون نارنجی رنگ در فاصله چند متری‌مان ایستاد. مردی هیکلی با شلوار کردی و سیبیل‌هایی که نصف صورتش را پر کرده بود نزدیک شد و گفت: «شما عکس آقای رئیسی رو به ماشین‌ها می‌دین؟» دهنم خشک شده بود. تا آمدم جواب بدهم یکی از بچه‌ها که تابلوی ایست فلاشر زن دستش بود گفت: «نه! ما اینجا مسافرارو به موکب شهدای خدمت راهنمایی می‌کنیم.» مرد راننده دوباره رو به من گفت: «نمیشه بری از موکب‌تون برام یه عکس از آقای رئیس جمهور بیاری؟» یکی از بچه‌ها موتور داشت. ازش خواستم چندتایی پوستر از موکب برایش بیاورد. کار ضبط ویدئو کمی طول کشید. بعد از اینکه کارم تمام شد، دیدم هنوز منتظر ایستاده. از پشت ماشینش در آمد و گفت: «من همینجا هستم تا عکس‌شو برام بیارین ها! یادتون نره!» سید رضوی پنج‌شنبه | ۳ خرداد ۱۴۰۳ | آستان شهدای سبزوار حسینیه هنر سبزوار @hoseinieh_honar_sabzevar ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir ✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید: 📎 بلـه | ایتــا
📌 نه برای این که رئیس بود از نیروهای قوه قضائیه بود. پسرش تازه به‌دنیا آمده بود، اسمش را گذاشته بود علی. آن زمان آقای رئیسی، رئیس قوه قضائیه بود. یک روز که حاج آقا را دیده بود، حاج‌آقا ازش پرسیده بود: احوال علی‌آقا‌تان چه طور است؟ با این حرف حاج‌آقا لبخند به لبش آمده بود،فکر نمی‌کرد اسم پسرش را به یاد داشته باشد. نیروهای قوه قضائیه با جان و دل آقای رئیسی را دوست داشتند؛ آن قدر که با همه‌شان گرم می‌گرفت و مثل رفیق باهاشان برخورد می‌کرد. نه تنها خودشان که خانواده‌شان هم برای حاج آقا مهم بودند. همین باعث می‌شد وقتی آقای رئیسی کاری ازشان می‌خواست از روی علاقه انجام بدهند نه چون رئیس است و دستور داده.این شیوه مدیریتی ایشان بود. سید محمد صاحبکار به قلم: فاطمه نصراللهی پنج‌شنبه | ۱۱ خرداد ۱۴۰۳ | ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir ✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید: 📎 بلـه | ایتــا
📌 نقاشیِ نجات پسرم نه ساله است. اخبار را که دنبال می‌کردیم، با ما گوش می‌کرد و منتظر خبری بود از گمشده‌ها، از سنسورهای حرارت سنج، از پهبادهای پیشرفتۀ ردیاب، از سردی هوا و مه، از کوهستان و گرگ و حیوانات وحشی. خسته شد و خوابش برد. صبح وقتی بیدار شد و خبر را دید، بغض کرد و به اتاقش پناه برد. بی‌رمق‌تر از آن بودم که همان موقع، نازش را بخرم و دلداری‌اش بدهم. یک ساعتی نگذشت که با دفتر نقاشی‌اش آمد کنارم. دفتر را گذاشت جلویم. گفتم: «اینا چیه مامان جان؟» گفت: «هلی‌کوپتر آقای رئیس جمهوره! اصلا هم وقتی دچار سانحه شده، مسافرهاش در دم نمردن! وقتی آتیش گرفته همه اومدن بیرون ازش، بعد ترکیده! سربازای محافظ آقای رئیس جمهور هم قوی و شجاع بودن. مواظبشون بودن تا حیوونای وحشی بهشون حمله نکنن!» بازهم بغض کرد. من اما نتوانستم به بغض بسنده کنم. عجب دلی دارند این پسرها! بهاره خیرآبادی دوشنبه | ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ | حسینیه هنر سبزوار @hoseinieh_honar_sabzevar ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir ✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید: 📎 بلـه | ایتــا
📌 چشم‌های سرخ جلسه تمام شده بود. می‌خواستم چند نکته به حاج آقا بگویم. نزدیک‌شان رفتم. حالت چشم‌ها و چهره‌شان تغییر کرده بود. بازهم آن سردردهای شدید به سراغشان آمده بود. گفتند: آقای صاحبکار دیگر خیلی سرم درد می‌کند، اجازه بدهید من بروم. چند دقیقه ازشان فرصت گرفتم و باز با همان حال سرپا ایستادند و گوش دادند. می‌توانستند بگویند امروز کسالت دارم جلسه را برگزار نکنند؛ اما با همان سردردهای شدید جلسات را اداره می‌کردند. شاید بعضی‌ها خیال کنند آقای رئیسی هیچ مشکل جسمی نداشتند که می‌توانستند این حجم از فعالیت روزانه را داشته باشند اما حقیقت این نبود. یاد حاج قاسم می‌افتادم که می‌گفتند نمک در چشم‌شان می‌ریزند تا چشم‌شان بسوزد و پلک روی هم نگذارند. سید محمد صاحبکار به قلم: فاطمه نصراللهی پنج‌شنبه | ۱۱ خرداد ۱۴۰۳ | ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir ✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید: 📎 بلـه | ایتــا
4.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 مویه زنان لر ساعت ۱۶ به مصلی رسیدم، رسم است صاحب عزا دم در می‌ایستد و دیگران به او سرسلامتی می‌دهند. چند نفر از بانوان از جمله مدیر کل امور بانوان استانداری، دم در ایستاده‌اند؛ خانم‌ها عموما دو نفر یا چند نفر می‌آیند به آنها تسلیت می‌گویند. علیرغم اینکه در این چند روز مراسمات زیادی در سطح شهر برگزار شده است جمعیت قابل توجهی برای شرکت در مراسم شب هفتم رئیس جمهور شهید و همراهانشان شرکت کرده‌اند. میان جمع از هر سنی حضور دارد. کودک، نوجوان، جوان و... چشم که می‌گردانم مادران و همسران شهدا را در لابه لای جمعیت میبینم. هر کدام تصویری از رئیس جمهور شهید در دست دارند. حزن و اندوه مجلس با مویه‌خوانی زنان لر و گریه‌ی جمعیت دو چندان شد. و این مقدمه ای بود برای گریستن پای روضه حضرت زینب و رقیه! پروین حافظی پنج‌شنبه | ۳ خرداد ۱۴۰۳ | مصلی الغدیر ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir ✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید: 📎 بلـه | ایتــا
📌 با چای روضه بود که دل‌ها جلا گرفت شب نوزدهم ماه رمضان، برای احیا رفته بودم امام زاده صالح.سال ۱۴۰۲ بود. دیدم سخنران آقای رئیس جمهور است. با وجود این که آن روز جلسات و فعالیت‌‌های زیادی داشتند و روز بعد هم برنامه کاری‌شان فشرده بود، شب احیا منبر رفته بودند. همیشه خودشان را طلبه می‌دانستند و در هیچ دوره‌ای از مسئولیت‌هاشان منبر و بحث و تفسیر را ترک نکردند.قبل از این که به آستان بروند امام جماعت مسجد محله گیشا در تهران بودند. مدتی هم در مسجد محله ستارخان بعد از نماز منبر می‌رفتند. در خانه‌شان هم همیشه مجلس وعظ و روضه برقرار بود. هر سال شب شهادت امام هادی مجلس داشتند. آقای قاسمیان می‌گفتند در مراسمات خانه‌شان بعد از منبر، درباره قرآن مباحثه می‌کردیم. آخرین روضه‌ای که در خانه‌شان برگزار کردند دوهفته قبل از شهادتشان بود، شب شهادت امام صادق. سید محمد صاحبکار به قلم: فاطمه نصراللهی پنج‌شنبه | ۱۱خرداد ۱۴۰۳ | ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir ✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید: 📎 بلـه | ایتــا
📌 مدیر میدانی پیشرفت شاید یکی از شاخص‌ترین ویژگی‌های شهید رئیسی، حضور در کف میدان بود. این میدان عرصه‌های مختلفی را شامل می‌شد و یکی از آنها، علم و فناوری بود. حضور متعدد در مراکز پیشرفت کشور که محل حضور شرکت‌های دانش‌بنیان است، از برنامه‌های ثابت ایشان بود. باور داشت که حل مسائل کشور با کمک بخش اصلی اقتصاد مردمی، یعنی دانش‌بنیان‌ها، به پاسخ می‌رسد. شهید عزیز جمهور ایران با حضور و ضریب دادن به این آدم‌ها و مجموعه‌ها، خودش راوی پیشرفت شده بود و ظرفیت بالای ریاست‌جمهوری را پای کار روایت پیشرفت آورده بود. ایشان حتی در سفرهای خارجی، با وجود شلوغی و فشردگی برنامه‌ها، باز هم پای کار علم‌وفناوری بود و سوای اینکه بستر و زمینه برای صادرات محصولات فناورانه شرکت‌های دانش بنیان را فراهم می‌کرد، باز هم با بازدید از این مجموعه‌ها تلاش می‌کرد تا ضریب رسانه‌ای مضاعفی به توانمندی جوانان ایرانی در اذهان سایر کشورها بدهد. او مرد میدان کار و آبادانی و پیشرفت کشور بود و با گذشت همین ساعات اندک از شهادتشان، رد پا و خاطرات مختلف ایشان از مدیران شرکت‌های دانش‌بنیان شنیده می‌شود. بازدید از بهیار صنعت و شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان، تا پارک فناوری پردیس تهران در کنار دستگاه همودیالیز و ونتیلاتورهای پیشرفته، تا بازید از آهار مشهد و انواع داروهای پیشرفته بیوتک و رادیوداروها و نانو داروها و پهپادهای پیشرفته کشاورزی ایران در دل آفریقا و... نمونه‌های اندکی از حضور میدانی او در پیش‌برد فضای علم‌وفناوری کشور است. در سه سال ریاست جمهوری ایشان، ما شاهد سرعت گرفتن واقعی تحولات علم‌وفناوری بودیم؛ یک نمونه مهم‌ و فناورانه‌ای که مدتی به اغما رفته بود، پیشرفت‌های صنعت ماهواره‌ای کشور بود که در دوران ایشان دوباره شکوفا شد و یکی از افتخارات اخیر آن، رسیدن ایران به مدار جدید فضایی بود. با عرض تسلیت این فقدان اندوهبار به ملت شریف ایران، به لطف خدا امیدواریم. ان‌شاءالله این سید عزیز با اجداد طاهرینش محشور باشد. پژمان عرب دوشنبه | ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ | مجله دانشمند @daneshmand_mag ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir ✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید: 📎 بلـه | ایتــا
📌 کفش‌های عاقبت‌بخیر دل توی دلش نبود. برای تشییع راهی مشهد شد. وقتی برگشت، کفش‌های تکه‌پاره‌اش را جلوی در دیدم و تعجب کردم. گفت: «جمعیت انقد زیاد بود که کم مونده بود خودمون هم تکه پاره بشیم!» توی دلم تحسینش کردم و گفتم: «پس خوش‌به‌حال این کفش‌ها! عاقبت بخیر شدن!» فائزه دهنبی جمعه | ۴ خرداد ۱۴۰۳ | حسینیه هنر سبزوار @hoseinieh_honar_sabzevar ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir ✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید: 📎 بلـه | ایتــا
📌 تحولی با سند تحول از تجربه‌های موفق آقای رئیسی در قوه قضائیه تدوین سند تحول قوه قضائیه بود. این سند به شکل مسئله‌محور تدوین شده بود و این نگاه مسئله محور آقای رئیسی در دولت هم وجود داشت. بعضی مواقع در مدیریت و برنامه‌ریزی کلان کشورِما، یکسری چشم‌اندازهایی تعریف می‌شود و برنامه‌هایی برای رسیدن به آن چشم‌انداز در نظر گرفته می‌شود. چنین مدل برنامه‌ریزی برای کشور ما تبدیل به یک‌سری حرف‌های خوب می‌شود که شاید در سطح ملی عملیاتی نمی‌شود. اما در مدل برنامه‌های مسئله‌محور ابتدا مسائل و مشکلات کلیدی در سطح ملی شناسایی می‌شود، بعد از آن ابعاد مختلف مسأله مشخص می‌شود. به ریشه‌ها و علل بروز مسأله پرداخته می‌شود. از بین علت‌ها هم مهم‌ترین علل مؤثر مشخص می‌شود و راه‌حل‌های مختلف ارائه می‌شود که از بین راه‌حل‌های ارائه شده نیز بهترین راه‌حل انتخاب می‌شود و سند به این شکل اجرایی می‌شود. در این مدل گاهی شما به ریشه‌های مشترکی می‌رسید که حل آن باعث می‌شود چند مسأله هم زمان حل بشود. در نشستی که حضرت آقا با مجلس داشتند ابراز داشتند که بهتر است برنامه‌های توسعه به صورت مسأله‌محور نگاشته شود. این مدل باعث می‌شود که برنامه‌ها به نتیجه برسند و در حد یک هدف مطلوب باقی نمانند. سید محمد صاحبکار به قلم: فاطمه نصراللهی پنج‌شنبه | ۱۱ خرداد ۱۴۰۳ | ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir ✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید: 📎 بلـه |ایتــا