eitaa logo
راوینا | روایت مردم ایران 🇮🇷
2.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
328 ویدیو
4 فایل
🇮🇷 روایت مردم ایران از پیکرهٔ حوزه هنری انقلاب اسلامی هنر خوب دیدن و خوب نوشتن وابسته به نویسندگان مردمی خرمشهرهای پیش‌رو، آوینی‌ها می‌خواهد... نظرات، انتقادات، پیشنهادات و ارسال روایت: ˹ @ravina_ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 🌌دیشب چندتا استوری دیدم اینستا فهمیدم که چیزی که منتظرش بودیم اتفاق افتاد و بالاخره یه جواب درست درمون به اسراییل دادیم مدام داشتم کانال و پیج‌ها را دنبال میکردم ببینم کجاها را با موشک زدیم انقد غرق اخبار شده بودم که نفهمیدم کی خوابم رفت ☀️طرفای ظهر بود زینب زنگ زد گفت معصومه ساعت چهار همگی تپه نورالشهدا باشید گفتم چه خبره گفت جشنه جشن🎊 به بقیه دوستان زنگ زدم و همگی رفتیم تپه دیدم زینب با شیرینی اومد بیایید این شیرینی را بخوریم که خیلی میچسبه، کیمیا گفت چه خبره زینب شیرینی چیه🍰 نمیدونی مگه کیمیا این شیرینی موش شدن اسرائیله، دیشب حالشو گرفتیم، نابود شد اصلا وقتی اینو زینب گفت چنان احساس غرور کردم که نگو حس غرور انقد زیاد شد که سر شیرینی‌ها دعوا بود انگار هرکی🍬 شیرینی بیشتر میخورد خوشحالتر بود در همین حال بودیم که فاطمه زنگ زد و گفت بیایید امامزاده همه جمع شدن و می‌خوان از بچه‌های سپاه تشکر کنم به خاطر افتخار دیشب. 🚕سریع اسنپ گرفتیم و رفتیم جمعیت خوبی اومدن بود زن و بچه و مرد و کوچیک و بزرگ همه بودن. 🇮🇷همه با پرچم ایران و غزه با شعار سپاه مچکریم، مرگ بر اسرائیل داشتن ذوقشونا نشون میدادن همه در گوش هم می‌گفتن دیشب خیلی کیف کردیم، عالی بود، دمشون گرم، حقشون بود حرکت اضافی کنن بازم میزنیم💪 ✍معصومه تقی‌زاده تپه نورالشهدا شهرکرد 🗓زمان: ۲۶ فروردین 🇮🇷 | روایت مردم ایران 📌کانال راوینا، روایتی متفاوت از ایران را برای شما دارد ✉️دوستان خود را به این کانال دعوت کنید👇 https://eitaa.com/ravina_ir
📌 🌱هنگام نماز صبح بود!! منتظر اذان بودم.. ناگهان با صدای پدر به خود آمدم و شتابان به بیرون از اتاق حرکت کردم !! پدرم با خوشحالی به تلویزیون خیره شده بود و با صدای بلند(الله اکبر)میگفت 📺هراسان به تلویزیون چشم دوختم...! ناگهان خوشحالی و هیجان تمام وجودم را گرفت.... ✨از شدت خوشحالی و هیجان من هم مانند پدر با صدای رسا (الله اکبر) میگفتم. با صدای ما ، دیگر اعضای خانواده متوجه این اتفاق بزرگ شدند و مانند ما شادمانی میکردند تنها ما از این اتفاق خوشحال نبودیم ، بلکه تمام مردم کلاله یا نه تمام مردم مسلمان جهان از این اتفاق خوشحال بودند 🔸آری!! اتفاق بزرگی رخ داده بود. اتفاقی که همه انتظارش را میکشیدند. اسرائیل جنایت کار توسط نیروهای پر اقتدارسپاه پاسداران جمهوری اسلامی 🇮🇷ایران ،هدف پهپاد ها و موشک های قدرتمند ایرانی قرار گرفته بود به شکرانه الهی موشک🚀 ها به محل دقیق هدف خود اصابت کرده بودند بهترین خبر برای من بود... بهترین خبر سال 1403..(..؛ سالی که نکوست از بهارش پیداست انشالله به زودی شاهد نابودی اسراییل و آزادی قدس هستیم.. ✌️🇮🇷🇵🇸 ✍مائده بهشتی 🗓زمان: ۲۶ فروردین 🇮🇷 | روایت مردم ایران 📌کانال راوینا، روایتی متفاوت از ایران را برای شما دارد ✉️دوستان خود را به این کانال دعوت کنید👇 https://eitaa.com/ravina_ir
📌 همه جا سخن از وعده‌ی صادق بود 🍀دیروز صبح جهت نماز شکر و دعا برای طلب عافیت کشور به آستانه‌ی مبارکه امامزاده عبدالله گرگان رفتم. در طی مسیر پیاده روی راه همه جا گفتگوهایی از موشک باران دیشب بود‌ بعد از زیارت با دخترم حنانه رفتیم دور و بر حرم یک بطری گلاب خریدم برای عطرافشانی مزار شهدا🥀 فروشنده در حالیکه کارت را در دستگاه کارتخوان می کشید رو به من گفت: الحمدالله دیشب کودکان غزه راحت خوابیدند. رهگذر دیگری کمی آن سوتر ایستاده بود گفت: آره داداش، باید دیگه می‌زدندها!!! اگر نمی‌زدند کشور رو میزد. 💦قطرات بلورین گلاب را روی مزار شهید حتملو ریختم قطره اشکی شتابان و سراسیمه از گوشه چشمانم بر روی گونه هایم لغزید و به گلاب ریخته شده روی مزار شهید پیوست. داشتیم به سمت میدان شهدا می آمدیم جوان‌ها درباره تلفات حمله ایران به اسرائیل صحبت می کردند. 🔹عرض خیابان را گذراندیم، در صف نانوایی لواش ایستادم تا نان گرم بگیرم دو پسر جوان از اتوبوسی که ایستاد پیاده شدند در کلام شان شنیدم که تا نزدیکی های صبح با چه شوری همچنان پیگیر اخبار بودند و دیر خوابیده اند. 🥖تا نوبت گرفتن نان به من برسد پیرمردی در صف نان به لهجه خوش محلی گفت: خدایی عجب ضرب شستی نشان دادن. ناگهان با صدای دخترم که در حال استوری کردن رجزخوانی حماسی بود به خودم آمد. باورم نمیشه این اندازه مردم از جنایات اسرائیل خشمگین بودند، ✨برداشت من این هست که غرور ملی ما از دیشب به طرز عجیبی تقویت شده است. سمیه خزاعی. گرگان 🍃🌹🍃 🗓زمان: ۲۶ فروردین 🇮🇷 | روایت مردم ایران 📌کانال راوینا، روایتی متفاوت از ایران را برای شما دارد ✉️دوستان خود را به این کانال دعوت کنید👇 https://eitaa.com/ravina_ir
📌 خوشبحالشون که دشمن‌شون ایرانه! 🔹در حال گپ و گفت مجازی با دوست دوران دانشگاهم ‏لیلا که اکنون به دلیل شرایط کاری همسرش بیش از ده سالی هست ساکن انگلستان شده بودم ادامه گفتگوی مان به ماجرای موشک باران اسرائیل غاصب رسید🚀 یهو و غافلگیرانه خودش گفت راستی امروز پیرمرد همسایه مون به همسرش گفته بود خوش بحال اسرائیلی ها که دشمن شون ایرانه🇮🇷 👌چون دیگه خیالشون راحته که ‏نه به بیمارستاناشون حمله میشه ‏نه به زن‌هاشون کسی جسارت می‌کنه، اهداف غیر نظامی شون رو نمیزنه، ‏تازه قبل از حمله کردن هم اطلاع میده که فرصت برای فکر و فرار داشته باشن 🔸همسرش هم در پاسخ بهش گفته بود خوش بحال ما هم هست چون همسایه طبقه بالایی مون ایرانی هستن منهم در ادامه گفتگو به لیلا گفتم خلاصه حالا که اینطوریاس خوشبحالشون ک دشمنشون به علی علیه‌السلام اقتدا میکنه☺️ سمیه خزاعی. گرگان 🍃🌹🍃 🗓زمان: ۲۶ فروردین 🇮🇷 | روایت مردم ایران 📌کانال راوینا، روایتی متفاوت از ایران را برای شما دارد ✉️دوستان خود را به این کانال دعوت کنید👇 https://eitaa.com/ravina_ir
📌 ✨آن لشکر عاشقی که گفتیم این است 🌷آن دشت شقایقی که گفتیم این است امروز زمانه ی " بزن در رو " نیست آن وعده ی صادقی که گفتیم این است ✍حسین عبدی-گرگان 🗓زمان: ۲۶ فروردین 🇮🇷 | روایت مردم ایران 📌کانال راوینا، روایتی متفاوت از ایران را برای شما دارد ✉️دوستان خود را به این کانال دعوت کنید👇 https://eitaa.com/ravina_ir
راوینا | روایت مردم ایران 🇮🇷
📌 ای یِکیهِ خیلی چسبید 🔸مراسم ساعت 5 عصر شروع شده بود. پنج و ربع رسیدم میدان 15 خرداد. با هزار بدبختی جای پارک پیدا کردم و سریع راه افتادم سمت مدرسه امام خمینی. عجله داشتم زودتر به مراسم برسم. چند قدم جلوتر از من آقایی تقریبا شصت، شصت پنج ساله با یک صندلی تاشوی ضربدری تند تند قدم برمی داشت تا به مدرسه امام برسد. سرعتم را بیشتر کردم نزدیکش که شدم سلام کردم. 😌با لبخند گفت «علیک السلام. جونم به تو جووون، خدا برا ننه بابات حفظت کُنَه». از آن طیف پیرمردهای خوش مشربی بود که دوست داری باهاش هم صحبت شوی. قدم هایم را آهسته تر کردم تا با حاجی برویم داخل مدرسه. توی همین چند قدم که باهاش بودم چند بار با لهجه غلیظ کاشانی گفت«حَیف که خمینی نی ای روز رو ببینَ» با هم وارد مدرسه شدیم. به خودم گفتم «هر کجا حاجی بنشینه منم میرم» رفت یک گوشه 🪑مدرسه صندلی را باز کرد و نشست. من هم رفتم و کنارش روی جدول نشستم. پوستر 🥀عکس شهید زاهدی را دستش گرفته بود و همراه مجری برنامه مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا می گفت. خیلی خوشحال بود. بهش گفتم: ✨ -حاجی امروز خیلی شاد و شنگولی؟! -آره چرا که نباشم؟ صبح که از مسجد اومدم خونه تلویزیون رو روشن کردم دیدم شبکه خبر یَ سِره داره زیر نویس میکنَه که سپاهیا اسرائیل رو زدند. به قرآ از صبح تالا تو پوست خودم نیستم. حَیف،حَیف که خمینی نی ای روز رو ببینَ» 🌱مشغول صحبت بودیم که پسر بچه ای آمد از کنار ما رد شد. دستش را توی جیبش کرد و شکلاتی به بچه داد و بهش گفت بگو مرگ بر اسرائیل. دوباره شروع به حرف زدن کرد. «از انقلاب تا حالا روزهای خوش کم ندیدم برگشتن امام به ایران، آزاد شدن خرمشهر که یادش بخیر توی اتوبوس بودیم داشتیم میرفتیم جبهه که فهمیدیم خرمشهر رو پس گرفتیم، اعدام کردن صدام و مردن قذافی که واقعا کسی باورش نمی‌شد این دو تا دیکتاتور به این روز بیفتن و خبرهای دیگه که بخوام بگم خیلی طول میکشه ولی تو همه‌ی این خبرها ای یِکیهِ خیلی چسبید»👌 ✍️ سیدمحمد نبوی اجتماع مردم کاشان در حمایت از حمله به اسرائیل 🗓زمان: ۲۶ فروردین 🇮🇷 | روایت مردم ایران 📌کانال راوینا، روایتی متفاوت از ایران را برای شما دارد ✉️دوستان خود را به این کانال دعوت کنید👇 🔗https://ble.ir/ravina_ir