eitaa logo
مجموعه ادبی روایتخانه
806 دنبال‌کننده
1هزار عکس
126 ویدیو
7 فایل
خانه داستان نویسان انقلاب اسلامی www.revayatkhane.ir ارتباط با ادمین👇 @Revayat_khaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤 من و از بالگردش که پیاده شد همه صلوات فرستادند... چند روز قبل بود که تیم امنیتی و نظامی در سایت مستقر شدند. قرار بود شرایط را برای حضور رئیس جمهور آماده‌ کنند. می‌آمد تا از خط انتقال آب دریای عمان به اصفهان بازدید کند. وقتی که رسید رفت از مخزن آب بازدید کرد و استاندار گزارش داد. بعد هم رفت سراغ کارگرها. با آن‌ها خوش و بش کرد و احوال پرسی. با سعه‌صدر به دردل‌هایشان گوش داد. بنا بود که در اتاق جلسات جلسه برگزار شود که مسئول پروژه، زیر آفتاب گفتنی‌ها را گفت و او شنید. حرف‌ها که تمام شد. دستورهای لازم را که داد‌. گفت از خانواده‌هامان تشکر کنیم. توصیه‌اش به دلم نشست.جالب بود برایم که حواسش به خانواده‌هامان هم بود. همان جا هم ، ظل آفتاب عکسمان را گرفتیم. قبل از این که به اتاق جلسات برود سوار بالگردش شد و رفت ... 💬 راوی : کارمند پروژه انتقال آب | اصفهان ○● @revayat_khane ●○