الحقنی بالصالحین«یرتجی»
شهیدان «ثاقب» و «ثابت شهابی نشاط»، دوقلوهایی بودند که سال 1343 داخل سبدی در کنار یکی از مجتمع های به
حمید داودآبادی در یکی از پست های اینستاگرامی اش به آشنایی با شهید ثاقب اشاره می کند و می گوید: چندسال پیش رفته بودم بهشت‌زهرا و بین قبرها الکی‌الکی تاب می‌خوردم. یه‌دفعه چشمم خورد به یه سنگ قبر سیاه که بدجوری تکونم داد: “شهید مظلوم ثاقب شهابی‌نشاط محل شهادت شیرخوارگاه …” ثاقب، اون پسرک خوش‌مَشرب، همونی که با مصطفی باهاش شوخی می‌کردیم، همونی که هردفعه منو می‌دید می‌گفت: “خدابیامرزدش، مصطفی چه پسر خوبی بود.” قربونت برم دنیا که هر چی عذاب و تاوان معصیته، مال همین دنیاس. چه عذابی بالاتر از این‌که توی اینترنت، توی فضای مجازی، فضایی که به ایمیلت بخوای سر بزنی باید با چهار تا “…” حال و احوال کنی! یه‌دفعه چشمت بخوره به یه عکس و خبر: “تشییع پیکر جانباز شهید ثابت شهابی‌نشاط که بر اثر استنشاق گازهای شیمیایی به‌شهادت رسید …” از کرمانشاه و غرب کشور گرفته، تا اهواز و خرمشهر. این دوتا داداش هرجا که اعزام می‌شدن، توی ساک و کوله‌پشتی‌شون یه اعلامیه بود که عکس کودکی دوتایی‌شون رو توش چاپ کرده و زیرش نوشته بودن: “مادر، پدر، از آن روز که ما را تنها در کنار خیابان رها کردید و رفتید، سال‌ها می‌گذرد. حالا امروز دیگر ما برای خودمان مردی شده‌ایم ولی همچنان مشتاق و محتاج دیدار شماییم …”