دشت جنون
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 #خاطرات_آزادگان مفقود‌الاثری که آزاده شد #غلامرضا_قائدی #قسمت_هجدهم تمام لحظات اسارت سخ
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 مفقود‌الاثری که آزاده شد نام عملیات‌ها در جبهه‌ها با اسامی خاصی مانند فاطمه الزهرا، محمد رسول‌الله، قمر بنی‌هاشم نامگذاری می‌شد وقتی ما این اسامی را بر زبان می‌آوردیم آرامش عجیبی به قلبمان سرازیر می‌شد در واقع صاحبان همین اسامی به ما کمک می‌کردند تا از انجام عملیات‌ها سربلند بیرون بیاییم. من نمی‌خواهم بگویم که آدم با تقوا و با ایمانی هستم ولی باور کنید که تمام لحظات جنگ با حمایت پیامبر و معصومین اداره می‌شد و این را به چشم می‌دیدیم و باور قلبی ما بود. با وجود اینکه امکانات خاصی نداشتیم اما دست خدا پشتمان بود و با نیروی عجیبی به نبرد با دشمن می‌پرداختیم. بعثی‌ها نه خدا را قبول داشتند و نه ائمه و معصومین را به همین دلیل هیچ رحم و انسانیتی در دل نداشتند که بخواهند حُب انسانی داشته باشند به خاطر همین بی‌رحم بودند اما عراقی‌هایی که شیعه بودند مانند افرادی بسیار خونسرد، آرام و مهربان بودند، از طرفی می‌خواستند به ما کمک کنند اما از طرفی می‌دیدند که تعهد داده‌اند و خنجر بعثی‌ها پشت گردنشان است به همین دلیل مجبور بودند گوش به فرمان باشند اما انسان‌های خوبی بودند. 🥀 @dashtejonoon1🌴🌹