❣ حامد عطشانی: در وصف حاج عباس سرخیلی فرمانده تیپ ۷۲ محرم، که دیشب آسمانی شد ✍..اواسط جنگ برای پدر یک تشویقی از سوی سپاه آمد و به همراه تنی چندنفر از دوستانش، منجمله «عباس سرخیلی» به حج تمتع اعزام شد. بابا تا روزی که در این دنیا بود، همیشه به چشم یک لیدر و یک فرمانده مقتدر به او نگاه می‌کرد. نمی‌دونم چه سری بود میان آن دو، که هیچوقت از ارادتشون بهم دیگه کم نشد. یه بار ازش پرسیدم بابا! چرا انگاری این حاج عباس همیشه عصبانیه و اصلاً نمی‌خنده؟! گفت ظاهر اخلاقش اینجوریه، ولی هیچی تو دلش نیست... در تشییع بابا خیلیها اومده بودند. منم چشم چشم می‌کردم ببینم اونم اومده یا نه؛ غافل از اینکه خودشو به هر زحمتی که بود، رسونده بود به مراسم. موقع تدفینش، برخی دوستاش خیلی منقلب شده بودند، حتی خدابیامرز حاج سعید هم آخر مراسم گریه اش گرفته بود، ولی حاج عباس با همون صلابت همیشگی ایستاده بود. آخرین باری که دیدمش، با قدرتی مثال زدنی منو در بغل فشرد، و فقط با همون لحن محکمش همینو بهم گفت: «خدا رحمت کنه باباتو، راهشو ادامه بده!» خداحافظ حاج عباس! پ.ن: عکسهایی از حاج عباس سرخیلی در آلبوم شخصی بابا، مربوط به حج تمتع سال شصت و چهار، و تیپ زرهی هفتادودو محرم. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1