❣ مي خواستيم توي عمليات کربلاي 10 شرکت کنيم علي اکبر رو ديدم که داشت به بچه ها مي گفت: با وضو باشيد ! هر لحظه مرگ در کمينه ... ... قبل از عمليات اومد تدارکات و گفت: يه پيراهن ميخوام ،امانت مي برم و بعد از عمليات پس ميدم چند ساعت بعد ديدم پيراهن رو برگردوند، گفت: من توي اين عمليات شهيد ميشم اگه اين امانت رو پس ندم و از دنيا برم ، فرداي قيامت چيکار کنم؟ پيراهن رو تحويل داد و رفت همونطور که مي گفت توي همون عملياتم شهيد شد... راوي : همرزم شهيد https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1