شهیدی که ... برای شروع عملیات کربلای ۴ به آبادان منتقل شدیم و به عنوان غواصان خط شکن به خط دشمن زدیم؛به هر ترتیبی بود خط دشمن را شکستیم و پاکسازی کردیم، وقتی برای آوردن مجروحان و شهدا وارد معبر شدیم ، دیدیم که شهید سعید حمیدی اصل هر دو پایش قطع شده و پیکر مطهرش در گوشه ای از معبر افتاده است. اما آنچه که ما را به تعجب وا داشت این بود که دهان شهید پر از گل شده بود، بعدها متوجه شدیم که وقتی به پاهای سعید ترکش خورده و قطع شدند، برای اینکه صدای ناله اش بلند نشود و باعث لو رفتن معبر نشود ، دهان خود را پر از گل کرده بود. از کتاب : خاطرات دردناک ناصر کاوه https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1