❣چندی بعد از شهادتش مریض حال شدم اصلاً حالم خوب نبود همه جا برای مداوا رفتم همه جوابم کردند همه از من ناامید شده بودند حتی خودم .یک شب داشتم نماز می خواندم نمازم که تمام شد زیر لب زمزمه کردم علی پناه پسرم مگر حالم را نمی بینی نکنه تو هم جوابم کردی؟شب در خواب دیدم با یه صورت نورانی آمد و سلام کرد. باورم نمی شد فکر نمی کردم که خواب می بینم گفتم : پسرم به من گفتند که تو شهید شدی گفت : بله مادر شهید شدم یک لیوان آب به من داد آب را خوردم در آغوشش گرفتم و خداحافظی کرد .صبح بیدار شدم دیگر دردی احساس نمی کردم پیش دکتر های قبلی رفتم می گفتند : معجزه شده .نه معجزه نبود پسرم شفایم داد .
راوی: مادر طلبه شهید علیپناه بهمئی
@defae_moghadas2
❣