❣گفت: «بچه ها در حال آموزش غواصی در سد دز هستند.»
ادامه داد:«اما آب آنجا یک فرق اساسی با این آب ها دارد، آن آب به حدی سرد است که به این راحتی ها کسی نمی تواند سردی آن را تحمل کند!»
گفتم: پس شما چطور در آن آب سرد آموزش می بینید؟
گفت: «یکی از بچه ها که صدای زیبایی دارد، لب جایگاه پرش می ایستد و با صدای بلند می خواند "بر لب آبم و از داغ لبت می سوزم!" این را که می گوید، آتشی در قلب ما می افتد که سردی آب دز هم نمی تواند آن را خنک کند. این بیت را می خواند و ما اشک می ریزیم و در آب دز شیرجه می زنیم!»
🌷🌹🌷
وصیت شهید امان الله عباسی: خدایا خودت شاهدی که دلم واقعاً هر آن پر می زد که برود تا آن قبر آقا را در بغل بگیرم. بنشینم کنار سر آقایم، زار بزنم و گریه کنم و بگویم حسین جان، آقا جان کجا بودی ببینی که این عزیزانم این رفقایم چگونه در راه تو عاشقانه جنگیدند. حسین جان کجا بودی ببینی علی اکبر های ما چگونه زحمت کشیدند در این عملیات ها در این خط های پدافندی. خدایا خودت می دانی که آرزویم هست و امیددارم که امیدم را به گور نمی برم. اعتقاد دارم، اعتقاد دلی و قلبی ام این است که اگر شهید بشوم کربلا هستم، به این امیدوارم، امید واثق دارم.
... و از خدا می خواهم که مرگ من را شهادت در راه خود قرار بدهد، یک عمر از خدا خواسته ام که در راه تو شهید شوم و خدایا از تو می خواهم در لحظه مرگم حب ائمه مخصوصاً حب حسین بن علی و حب امام زمان در دلم باشد و اعتقادم این است که اگر در راه او شهید شوم لحظه مرگ، سرمان به دامان آقا اباعبدالله است.
@defae_moghadas2
❣