من ازایشان راضی بودم از و و از همه چیز پسرم راضی بودم. هنگامی که امرالله به شهادت رسید پیرزنی نزد من آمد و گفت : چند روزی است که به ما سر نمی زند زیرا هنگامی که ایشان به ما سر می زد از نظر مالی به ما کمک می کرد البته من که پدر ایشان بودم هیچ اطلاعی از این کار نداشتم . بنده سعی کرده ام فرزندانم را خوب تربیت کنم هنگامی که امرالله مشغول کار بود حقوق خود را می آورد و می گفت : پدرم استفاده کند . که من درجواب ایشان می گفتم : من نیاز ندارم پسرم پول را بگذار در بانک گفته بود : شاید شما نیاز داشته باشید  و این درست نیست . و آنقدر بود که زمانی یک صد تومانی را از خیابان پیدا می کرد آرام و قرار نداشت و هر کجا که می رفت دنبال می گشت تا پول را در داخل صندق بیندازد هنگامی که امرالله شهید شد من خبر نداشتم ، رفتم سر کار دوستان گفتند که شهید شده است . امرالله آهنگر درجه یک بود و فردی پر کار و صادق بود . ✍ : پدر شهید 🌷 🌷 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•   شادےروح شهدا @defae_moghadas2