❣کمال در عملیات طراح از ناحیه پا به شدت مجروح شد. حدود 40 روز در بیمارستان شیراز بستری بود. قرار شدیک تکه از استخوان پای سالمش را به پای مجروحش پیوند بزنند.
روز عمل من نبودم. روز بعد به دیدارش رفتم. هم اتاقش مجروحی بود که پدرش یک سید روحانی بود. ان روحانی گفت خانم خوش به سعادت شما به خاطر تربیت این فرزند!
گفتم چرا؟
گفت دیروز بعد از عمل، در بی هوشی دعای توسل می خواند!!!
🇮🇷اطراف شیراز، سیل یا زلزله آمده بود و مردم محلی در سختی یودند.
کمال در فلکه فرودگاه یک چادر زده بود و کمک های مردمی برای آنها جمع می کرد.
ساعت ۱۲ شب شد و نیامد، با مادر نگران به جایی که چادر زده یود رفتیم، نبود. از یک پلیس که آن حوالی بود پرسیدیم جوانی که اینجا کمک جمع می گرد را ندیدی؟
گفت نیم ساعت پیش وسایلش را جمع کرد و رفت. نگران برگشتیم. ساعت، ۲، ۳ شب بود که برگشت. بیدار منتظر بودیم. گفتیم کجا بودی؟
گفت چیزایی که جمع کردم بروم هلال احمر تحویل دادم!!!
گفتم مگه چقدر طول می کشه رفت و برگشت؟
گفت پول نداشتم ماشین بگیرم، وسایلی که مردم آورده بودند را روی دوش گذاشتم و بردم!!!
با تعجب گفتم تو پول نداشتی، مگه کسی پول کمک نکرده بود که برداری!!!
گفت چرا زیاد هم پول جمع شد، اما مال من نبود، امانت بود برای آن مردم...
⭐️🌹🌹
هدیه به سردار شهید محمدامین(کمال) کیهان فرد صلوات، شهدای فارس
@defae_moghadas2
❣