🍃🌹
💥(خاطرات دوران دفاع مقدس )💥
🏹 شکارچی
✴️"قسمت بیست و دوم "
جلوی محل را کمی آب زده و آماده شکار شدم. باد سرد آذر ماه بر تنم نشسته بود و سرما را در خودم احساس می کردم. محیط آنجا مرا به یاد کربلای4 و والفجر8 می انداخت. از آن ها هم کسی بیرون نمی آمد. هوا سرد بود و سنگرها گرم.
حدود ساعت 8، یک افسر مخابراتی مشغول چک کردن سیم های مخابراتی شد. خیلی از من دور بود و مطمئن نبودم که بتوانم او را هدف قرار دهم، لذا از خیرش گذشتم. آفتاب مطبوعی در آمده بود.
در چشم برهم زدنی چهار نفر از سنگرهایشان بیرون آمدند و در نزدیک سنگر فرماندهی ایستاده و دورهم مشغول صحبت شدند.
ادامه را پیگیر باشید ⏬
شهید مدافع حرم مصطفی رشیدپور
@defae_moghadas2
🍃❣