دوره ی اول تا سوم ابتداییمو تو یه شهر ملاثانی که ۷کیلومتر بااهواز فاصله داشت، گذروندم..
یه دوچرخه🚲 فونیکس شماره ۲۸داشتیم که منو داداش علی م برای رفتن به مدرسه ازش استفاده میکردیم🍂🍂
خب دوچرخه 🚲 هم براهمون بزرگ بود😰 ولی مجبوربودیم...
اومدیم ۲تایی (ینی منوداداش علی م) یه فکری کردیم💬💬😊
اونم این بودکه..
تو راه مدرسه تا یه جایی رو من با دوچرخه🚲 برم داداش علی م پشت سرم بیاد.تا یه جای دیگه داداش علی با دوچرخه بیاد ومنم پیاده😰 تو راه چند بار این کارو تکرار می کردیم..👌