. 🍃💥🍃💥🍃 👮پاسدار خوش‌ تیپ 💢هنوز خبری از جنگ نبود. حمید هم سخت مشغول فعالیت بود و آرام و قرار نداشت. یک بار برای چاپ نشریه، همراهش به یک مرکز انتشاراتی در شهرک صنعتی رفتم. از آن‌ جا که حمید لباس رسمی پوشیده بود. یکی از کارکنان آن مرکز هم به قول معروف خیلی توی باغ نبود یا شاید هم فکر می‌کرد کسی که سپاهی یا بسیجی است، لباس فرم مشخصی ندارد یا ندیده بود. 💢 به هر صورت؛ شاید هم با افکار و ظاهر غرب‌زده‌اش خیلی تصورات درستی از بچّه‌های سپاه نداشت. وقتی حمید را دید با تعجب نگاهش کرد و گفت: پاسدار به این مرتبی تا حالا ندیده بودم!  💢حمید همیشه ظاهری مرتب و آراسته داشت، از موی سر تا واکس کفش‌هایش. همیشه به‌ اندازه و به‌ قاعده بود. از منطقه که به پشت جبهه بر می‌گشت، اولین کاری که می‌کرد این بود که سر و وضعش را مرتب کند، حتّی گاهی مواقع به خاطر نبودن اتو، با کِتری داغ، لباس‌ هایش را اتو می‌کرد؛ امّا حاضر نبود لباس چروکیده بپوشد. ✍مرحوم مهدی صابونی، هم رزم شهید @defae_moghadas2 . 🍃💥🍃💥🍃