حماسه جنوب،شهدا🚩
🌿🌹 🌷به یاد حاج محمد زمان شالباف 🌷 آنروز هوا خیلی سرد بود و من هم با سر هم کردن یه کلک از رفتن به صبحگاه گردان در رفته بودم. از لای درز درب چادر بیرون رو نگاه میکردم و وضعیت رو بررسی می کردم. در آن سرما همه گروهان ها در میدان صبحگاه منتظر تشریف فرمایی!!!! کادر گردان بودن تا مراسم صبحگاه رو شروع کنند. حاج حمید سفید دشتی پشت میکروفن میدان بود. از دور حرکت سلانه سلانه کادر گردان رو میدیدم که همراه با لبخند و شوخی به سمت میدان در حال حرکت بودند و حاجی شالباف بعنوان ارشد کادر در کنار اونها درحال حرکت بود. درخواست حاج حمید سفید دشتی وحتی خود حاجی شالباف برای حضور سریع تر کادری ها در میدان هم تاثیر چندانی نداشت. این رفتار صدای بچه های گروهان ها رو در آورد .حاج حمید هم که معلوم بود حاج شالباف رو ندیده به یکباره به کادر فرمان ایست داد. والبته بعد فرمان بشین وکلاغ پر!!!!!!!!. این فرمان همان قدر که مورد توجه بچه های حاضر در میدان قرار گرفت . به ذائقه بچه های کادر خوش نیامد.!! در این بین تنها کسی که بسرعت وپس از نشستن وضعیت کلاغ پر گرفت حاج شالباف بود! درحالیکه حاجی چند بار کلاغ پر رفته بود ولی تقریبا هیچ کدام از کادریها حتی نشسته هم نبودند. حاجی در همان حالت نشسته به پشت سر نگاه کرد و به کادریها دستور داد کلاغ پر بیایند. آنها هم با اکراه شروع به کلاغ پر رفتن کردند. بچه های انتهای صفوف گروهانها با دیدن حاج شالباف موضوع را به حاج حمید اطلاع دادند.حاج حمید هم سریعا خطاب به کادر دستور بر پا داد. این اولین باری بود که باچشم خودم میزان تواضع . اطاعت پذیری حاج شالباف را می دیدم.آخرین دیدار من با شهید هم وقتی بود که روز پاتک سنگین عراق به خط ..ال ... پیکر مطهرش مظلومانه پایین خاکریز روی زمین‌بود . با دستور آقا حمید محرابی روی جنازه خونینش پتویی کشیدیم تا این صحنه در روحیه تعداد معدود نیروهای باقیمانده تاثیر منفی نداشته باشد. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 روح‌ پرفتوح حاج محمد زمان و برادر شهید و پدر بزرگوار مرحومش شاد با ذکر فاتحه وصلوات 🙏 هادي حاج زماني حماسه جنوب - شهدا @defae_moghadas2 🌿🌹