🌺🍃🌺🍃🌺
یاد شهید بخیر 😔
یک هفته قبل از عملیات والفجر ۸ آمده بود مرخصی تا خانواده و دوستانش را ببیند . روز آخر غروب آمده بود خانه مان که مرا ببیند . اما من خانه نبودم ، نمی دانم چطور مرا پیدا کرد . از ماشین پیاده شد و با هم احوالپرسی کردیم .
وقتی خواست بره روی یک مقوا با دست خط خیلی زیبا یک شعر به من داد ، و
خدا حافظی کرد .
روز بعد از عملیات والفجر ۸ غروب توی مسجد صاحب الزمان وقتی داشتم وضو می گرفتم برادر حمزه ممبینی هم داشت وضو می گرفت . برادر ممبینی وقتی داشت آب به صورتش می زد با یک نیم نگاه همراه با لبخند به من گفت : دوستت هم رفت .
گفتم : منظورت کیه ؟ گفت : محمد رضا حقیقی
بغض گلویم را گرفت ، اصلا نفهمیدم چطور وضو گرفتم ، چطور نماز خواندم
با ناراحتی به خانه رفتم . توی مسیر یاد آخرین وداع افتادم که محمد رضا آون
شعر را به من داد ، که نوشته بود :
دوست نزدیک تر از من به من است
وین عجب ترک من از وی دورم
با که توان گفت که او در کنار من و من مهجورم
@defae_moghadas2
🌺🍃🌺🍃