🍂
🔴 ماموریت شرهانی یکی از خاص ترین ماموریت های گردان کربلا بود.
تیه ای بودن منطقه برای مایی که بچه جنوب بودیم و جز در دشت نجنگیده بودیم، سرمای کرخت کننده منطقه، شدت درگیری با دشمن، نزدیک بودن با دشمن به طوری که گاهی کارمان به جنگ لفظی هم کشیده می شد، سهمیه روزانه پرواز دوستانی که اکثراً فقط با یک خال هندوی قرمز در پیشانی راهی بهشت می شدند،،.......همه و همه این ماموریت را از دیگر جبههها متمایز می کرد و در ذهن ها ماندگار.
روز اولی که وارد منطقه شدیم گرسنگی و خستگی آنقدر به بچه ها فشار آورده بود که لبه خشکیده نان های رزمندگان قبلی را در مربای هویج اهدایی فرو می کردند و می خوردند.
سنگر آنجا چقدر تنگ و کوتاه بود. فقط به اندازه قبری کنده شده بود و همین، محل استراحت و خواب چهار نفر شده بود که باید نشسته می خوابیدیم. برای رهایی از این وضعیت فکری کرده بودیم تا پست های نگهبانی را به گونه ای بچینیم که همیشه یکی دو نفر سر پست باشند.
دقت تک تیراندازهای دشمن که با تفک قناصه دوربین دار پیشانی بچه ها را نشانه می رفتند در آنجا کم نبود. روزانه سهمیه ای داشتیم که ناگزیر می دادیم.
آتش تهیه وحشتناکی که در آن شب روی سرمان ریخت باور نکردنی بود و از خجالت متر به متر منطقه در آمد. آنقدر هم دقیق آتش می ریختند که گاه در وسط کانال فرود می آمد و....
سر کانال ساعاتی دست ما بود و ساعاتی دست دشمن، ولی بچه ها لحظه ای کوتاه نیامدند و کم نمی گذاشتند. آنقدر ایستادند تا دشمن از گرفتن آن ناامید شد و کوتاه آمد.
یادشان بخیر شهدای آن چند روز، علیرضا سالمی، مهدی شبه، حسن نويدی نساج، رحمان خوش اخلاق، حسين سماله، محمود نعيمائی، امير پرك، محمد جامعی زاده، عليرضا معتمد زرگر، غلامعباس يارعلي، كريم بصيری، کامران فرضی پور، محمدرضا توسلی، امیر کریمی و غلامرضا بختياری آزاده.
در بلندی های شرهانی لب قناصه ها
خال هندوی جمال لاله ها
جهانی مقدم
@defae_moghadas2
🍂