❣
🔻 شهید حبیب الله شمایلی
گذر و حوادث زمان بعضی از خاطره ها و مسائل را هیچگاه نمی توانند را به فراموشی بسپارند ، یکی از موارد جریان شهادت دوست قدیمی ام که مدت زمانی نیز در تیپ امام حسن مجتبی علیه السلام افتخاری شاگردش را داشتم می باشد ، دم دمای صبح روز دوم عملیات کربلای 5 در پنج ضلعی بودم که دیدم از ته کانال او به همراه حشمت به سمت من می آیند به من که رسیدند احوال پرسی گرمی کردند و پرسید از کی تا حالا اینجا هستید ؟ گفتم از شب گذشته ، شما اینجا چه می کنید ؟ ( بعد از منحل شدن تیپ امام حسن مجتبی علیه السلام من به ضد زره آمدم و او به لشگر ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف رفت) خندید و گفت غلامپور ( فرمانده قرارگاه کربلا) گفته نیروهات را ببر جلو ، اومدم خودم اول اینجا را ببینم و بررسی کنم و بعد بچه ها را بکشم جلو ، (این خصلت مشترک عمده فرماندهانی بود که اکثرشون هم در همان ایام دفاع مقدس به یار رسیدند که تا خودشون از وضعیت موجود در خط مقدم جبهه اطمینان حاصل نمی کردند نیروها را جلو نمی آوردند ، با اینکار خودشان می خواستند تا می توانند از حجم تلفات جانی نیروها را بکاهند ) بعد سوالاتی راجع به وضعیت منطقه از من پرسید و رفتند ، 👇