❣ 🔅 6⃣ استاد شهید علی جمالپور در کلام محسن نودریان ━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ یک بار هم در مسجد یک سخنرانی داشت با موضوع فراز نخست دعای ابوحمزه ثمالی که "الهى لا تؤبنی بعقوبتک ولا تنكر بی فی حیلتک" خدایا مرا به مجازات و عقوبتت ادب مکن و مکر مکن به من، و می گفت این فراز مخصوص مومنین است نه برای غیر. 🔅 جنس حرف های علی جمالپور از چه بود که هنوز مثل ستون هایی محکم در اندیشه شما ریشه دارد؟ ببینید یک بار معلمی می آید و کلاس اخلاقی برپا می کند و تو با خود می گویی خوب این همه گفتند، بلند شویم یک نماز شب بخوانیم. یک بار هم یک نفر می آید و اصلا طرز تفکر تو را نسبت به خالق تغییر می دهد. معرفت تو را یک باره زیر و رو می کند تا حدی که بگویی خدایا چه غلطی کردم این نمازها را خواندم. اصلا همه ش اشتباه بوده، باید با وضعیت جدیدی نماز بخوانم. جنس علی این بود. 🔅 به نظر شما آیا مزد شهادت برای علی جمالپور با این اوصاف لازم بود؟ من واقعا نمی دانم، پاسخ دادن به این سوال در حد من نیست. اما در نهج البلاغه داریم که مولای متقیان حضرت علی (ع) با یادآوری خاطره ای از پیامبر، مسئله شهادت خود را می پرسد. فرمود که آیا پس از اتمام جنگ احد که من سعادت شهادت را نداشتم و بر من گران آمد، شما نفرمودید بشارت باد بر تو که شهادت در انتظارت نشسته است؟! پیامبر (ص) فرمود: همینطور است! حال بگو «فكيف صبر کادن» در آن هنگام صبرت چگونه است؟ حضرت علی گفت: شهادت جای شکیبایی و صبر ندارد، بلکه جای شکر و سپاس دارد. به تعبیر من جنس شهادت از صبر نیست از توفیق است. شهادت على جمالپور نیز این گونه است. رفقای زیادی از من به شهادت رسیدند، بارها پیش خودم می گفتم فلانی شهید می شود، هنوز هم هست و شهید نشد. و بارها پیش می آمد افرادی که فکر نمی کردیم به توفیق شهادت می رسیدند و می رفتند. موضوع شهادت فقط کشته شدن نیست؛ 🔅 آیا کسی تا حجاب دنیا از پیش رویش برداشته نشود و بدون حجاب خدا را نبیند، به شهادت می رسد؟ اصلا این ها خیلی قبل تر از شهادت جسمانی، شهید شده اند. مثلا شهید حمید رمضانی یا شهید سید ناصر سیدنور، این ها به گونه ای زندگی می کردند که من این ها را همیشه شهید می دیدم. در عملیات خیبر بود که شهید سید ناصر سید نور تیری به چشمش خورد، من همان لحظات که در واقع لحظات عروج و شهادت او بود در کنارش و بالای سر او بودم. ناصر تیر خورده بود در ابرویش و خون از او می رفت، یک دستم را جلوی خونریزی او گرفتم. و او در همان حالت می گفت: يا نور المستوحشين فی الظلم، يا غايه آمال العارفين. حالا شما فکر می کنید شهادت فقط یک لحظه است. شهادت یک مقام است، یک مرتبه است، یک نشئه است. و ما نمی فهمیم چیست؟ اصلا وصف شهادت گفتنی نیست. وقتی خود قرآن می فرماید که: ولاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله أمواتا بل احیاء؛ یعنی اگر این امکان وجود داشت که حجاب دنیا کنار برود، می دیدیم که الان على حاضر است؛ همین جاست، ادامه دارد ━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ کانال حماسه جنوب/شهدا https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1