آه از اشڪ‌ها آه از نگاهے ڪه خاڪستر شد...دود شد...به آسمان رفت و محو گردید... آه از قصه‌ے بےخبرے از قصه‌اے ڪه مقدمه‌اش گلوله‌است میانه‌اش عشق و پایانش شهادت آه از نگاه‌هایے ڪه صدا دارند صداے تپش صداے زندگے در این قصه چه خبرها ڪه نیست چه ناله‌ها چه احلا من‌ العسل‌ها چه بےقرارے‌ها چه در خون غلتیدن‌ها چه وداع‌هاے جانسوزے ڪه نیست آرے این است داستان عاشق و معشوق...