با عرض دلتنگی آقا!
چه بگویم؟
ما ترک ها اکثرا چای شناسیم.
خیلی هم تبحر داریم در دم کردنش!
اما جلوی خدام چایخانه شما و چایهایتان تسلیمیم.
انگار حرف ما که میگوییم عشق ته مزه چای را عوض میکند،بر شما صدق میکند.
اصلا آقا بگویید لطفاً
راز طعم عشق نهفته در چای هاتان چیست؟
راز استکان شکسته ای که از دست زائری افتاد و حالا تکه ای از آن گردنبندمان شده چیست؟
راز پر های ملائک که کف صحن جمهوری اند چیست؟
سنگ های مرمر خوشبختی که روی مزار شمارا گرفتند چه کردند که لیاقت آغوش شما را پیدا کردند؟
چه شد که محبتتان حتی تا قلب سامرا نیز رفت و آنجا هم برایمان سفرهتان را پهن کردید و چای دادید؟
خیلی از چای حرف میزنم؟
خب چه کنم مولای من؟خودتان در آن زمستان سرد مهمانم کردید تا با چای شیرینتان گرم شوم و محبتتان بیشتر در دلمان بیاید...ما که نامردیم!خیلی جاها فراموشتان میکنیم..اما این چایتان آنقدر برامان مزه کرده که عمرا یادمان برود!البته باز با اختیار شما...
خلاصه که آقا،
باز هم به چایخانه دعوتمان میکنید؟
🙇🏻♂
اصلا گمان به این نبرید که چای را بهانه دیدار شما میکنم...
در را به روی سائلی که چای میخواهد باز میکنید؛و میدانید که نیتش دیدار با ولی خداست...
@zahra_jalili110
#روایت